گزارش جی پلاس

داستان های معجزه آسای نجات پارالمپیکی های توکیو| از خانواده کُشی پدر تا تصادف با قطار!

برخی از ورزشکاران حاضر در پارالمپیک توکیو ۲۰۲۰ به شکل معجزه آسایی زنده ماندند تا اکنون پس از سال ها تلاش برای رویای خود رقابت کنند.

لینک کوتاه کپی شد

گروه ورزشی جی پلاس، فرشته مقدم: بازی های پارالمپیک توکیو ۲۰۲۰ به تازگی آغاز شده است و ورزشکاران از امروز (چهارشنبه) رقابت خود را شروع می کنند. در میان هزاران ورزشکاری که در پایتخت ژاپن حضور دارند برخی ها سرنوشت های عجیبی داشتند و به شکل معجزه آسایی زنده مانده اند. نجات جان دوست، تصادف با قطار، بیماری و خانواده کشی پدر از دلایل قطع عضو آن ها بوده است. با این حال همه این اتفاق های تلخ و باورنکردنی موجب نشدند آن ها ناامید شوند و دست از تلاش برندارند. در این میان فرشتگان نجاتی پیدا شدند تا آن ها بتوانند به رویای خود برسند و در بهشت مسابقات رقابت کنند. 

آسیه محمد

ورزشکاران پارالمپیک

محمد نخستین زن کنیایی است که در رشته قایقرانی پارالمپیک رقابت می کند. او برای رسیدن به این جایگاه سختی های زیادی را متحمل شد. زمانی که تنها دو سال داشت به دلیل برخورد با قطار هر دو پایش را از دست داد. هفت سال بعد یتیم شد و پدر و مادرش درگذشتند. سرپرستی آسیه را یکی از اقوام بر عهده گرفت. محمد تا زمانی که اضافه وزن پیدا نکرده بود به سراغ ورزش نرفت. او به توصیه خانواده اش به ورزش روی آورد. به همین خاطر تحصیلاتش را رها کرد تا تمرکزش تنها روی ورزش باشد. محمد در آن دوران در شهر خود می توانست به رشته هایی همچون تنیس، بدمینتون و قایقرانی بپردازد. او ابتدا تنیس را انتخاب کرد اما دو سال بعد متوجه شد به قایقرانی علاقه بیشتری دارد. با وجود اینکه در این رشته نشان داد قدرتمند است اما فدراسیون قایقرانی و پارالمپیک کشورش از او برای شرکت در رقابت های تونس حمایت نکردند. محمد حتی برای تهیه لوازم قایقرانی به مشکل برخورد. در چنین شرایطی خانواده و دوستانش تصمیم گرفتند پول بلیت هواپیمای آسیه را پرداخت کنند. او موفق شد در نخستین رقابت بین المللی سهمیه بازی های توکیو ۲۰۲۰ را به دست آورد. آسیه تا زمانی که در پارالمپیک مدال کسب نکند دست از پارو زدن برنخواهد داشت. 

عباس کریمی

ورزشکاران پارالمپیک

ورزشکاران افغانستانی به دلیل قدرت گرفتن طالبان در کشورشان از حضور در پارالمپیک محروم شدند و اجازه سفر به توکیو را پیدا نکردند. با این حال این کشور یک نماینده در ژاپن دارد. عباس کریمی زیر پرچم پناهندگان به عنوان تنها ورزشکار افغانی در پارا رقابت خواهد کرد. کریمی شناگر بدون دست است. پدر و مادرش تلاش کردند از او محافظت کنند اما در مدرسه آزار می دید. در ۱۲ سالگی کیک بوکسینگ را یاد گرفت تا از خود دفاع کند اما کمی بعد پس از شنا در استخر ساخته شده توسط بردارش دنیای دیگری را کشف کرد. کریمی در ۱۶ سالگی مخفیانه نقشه فرار را کشید. نخستین مقصدش ایران بود. او از پشت یک کامیون بالا رفت، سپس بخشی از مسیر را پیاده رفت تا با مرزداران برخورد نکند. او با حمله سگ های وحشی روبرو شد اما در نهایت به هدفش رسید. در ترکیه در چهار کمپ پناهندگان حضور داشت تا اینکه مایک ایوس، سرمربی بازنشسته و سابق کشتی آزاد کریمی را به پورتلند فرا خواند. او حامی رویای عباس شد و شناگر افغان هم به بهترین شکل پاسخش را داد. کریمی در رقابت های جهانی شنا در سال ۲۰۱۷ مدال طلای ۵۰ متر پروانه را کسب کرد تا اکنون در بازی های توکیو یکی از شانس های قهرمانی به حساب آید.

هیون شپرد

ورزشکاران پارالمپیک

شپرد دهم مارس ۲۰۰۳ در کوانگ‌نام ویتنام با اسم "دو تهی توی پونگ" متولد شد. او تنها ۱۴ ماه داشت که پدرش تصمیم گرفت به زندگی خود و فرزندش پایان دهد. پدرش وارد کابین محل زندگی شان شد و به خود و مادر بچه بمب وصل کرد، در حالی که هیون در میان بازوانش بود. بمب منفجر شد، مادر و پدر همان لحظه کشته شدند اما هیون به ۹ متر آن طرف تر از کابین پرت شد. او در این حادثه نزدیک به ۴۰ انگشتش را از دست داد. با این حال یک معجزه بود که زنده ماند. دلیل چنین تصمیم دیوانه واری توسط پدر هیون به خاطر فاش شدن زندگی واقعی اش بود. او یک خانواده دیگر داشت به همراه چند فرزند. زمانی که مادر هیون این موضوع را فهمید پدر را به جدایی تهدید کرد و آن اتفاق وحشتناک رخ داد. 

پس از حادثه پزشکان تصمیم گرفتند هر دو پای هیون را از زانو قطع کنند. او به دلیل فقر پدر بزرگ و مادر بزرگ برای درمان یک ماه در بیمارستان ماند. سپس به همین خاطر او را به مرکز کودکان ناتوان فرستاندند. در این جا بود که شلی و راب شپرد تصمیم گرفتند هیون را به فرزندی قبول کنند در حالی که خود شش فرزند داشتند. این اتفاق زندگی هیون را عوض کرد و او از نوزدهم نوامبر ۲۰۰۴ در آمریکا بزرگ شد. شپرد به ورزش های مختلفی از جمله دو، والیبال و بسکتبال روی آورد اما در نهایت شنا را انتخاب کرد شاید چون زمانی که در آب است احساس آزادی کامل می کرد. او از ۱۰ سالگی شنا را شروع کرد و اکنون عضو تیم ملی پارالمپیک آمریکا است و می خواهد پس از حضور در بازی های توکیو به ویتنام برود تا زادگاه و پدر و مادرش را بیشتر بشناسد. 

ابراهیم الحسین

ورزشکاران پارالمپیک

کاروان پناهندگان بازی های توکیو ۲۰۲۰ شناگر دیگری به نام ابراهیم الحسین دارد. ورزشکار سوری یکی از پاهایش را به خاطر نجات جان دوستش از دست داد. در زمان جنگ سوریه در نزدیکی خانه اش، دوستش توسط تک تیرانداز گلوله خورد. او که نمی توانست این اتفاق را نادیده بگیرد به کمک دوستش رفت اما بمبی در آن نزدیکی منفجر شد و موجب شد بخشی از پای راستش را از دست بدهد. دوستش از آن حادثه جان سالم به در برد و اکنون سه فرزند دارد اما ابراهیم دچار افسردگی شد چون پیش از آن آدم فعالی بود ولی دیگر نمی توانست کاری انجام دهد. او که از کودکی شنا را یاد گرفته بود تصمیم گرفت برای پیدا کردن محلی مطمئن از کشورش فرار کند. 

او از طریق رود فرات به ترکیه رفت. در استانبول جراحی شد اما تنها می توانست ۴۰۰ متر راه برود و سپس به زمین می افتاد. به همین خاطر به کشور دیگری مهاجرت کرد و دوستانش به او کمک کردند تا به یونان برود اما در روزهای نخست در خیابان زندگی می کرد و حتی غذا نداشت که بخورد. آنجلوس کرونوپولوس، پزشک یونانی ناجی اش شد و علاوه بر جراحی پای الحسین هزینه عمل را نیز پرداخت کرد. ابراهیم شروع به کار کردن کرد و پس از حقوق گرفتن به سراغ ورزش رفت و توانست در استخری شنا کند که میزبان المپیک آتن ۲۰۰۴ بود. او به رویایش رسید و در بازی های ریو ۲۰۱۶ شرکت کرد و نخستین پناهنده ای لقب گرفت که مشعل المپیک را حمل می کند. 

ببو ویو

ورزشکاران پارالمپیک

"سلام! من "ببو" هستم، نه دست دارم نه پا اما دوباره می خواهم شمشیر بازی کنم." این جملات بئاتریس ویو یازده ساله بود که پس از ۱۰۴ روز بستری بودن در بیمارستان می خواست دوباره به رشته مورد علاقه اش بپردازد. ببو از پنج سالگی شمشیربازی را یاد گرفت. یک روز زمانی که از مدرسه به خانه برگشت مادرش متوجه کبودی روی پیشانی اش شد و او را به بیمارستان برد. ویو به مننژیت مبتلا شده بود، بیماری که ۹۷ درصد مبتلایان در عرض چند ساعت جان خود را از دست می دهند. پزشکان برای نجات جانش ابتدا دست ها و سپس پاهایش را قطع کردند. ببو زنده ماند اما برای شروع زندگی جدیدش باید ساده ترین کارها را دوباره یاد می گرفت. 

او هفته ها این جمله را تکرار می کرد: "چرا من؟ انسان های بد زیادی در جهان وجود دارند. من هیچ کار بدی نکرده بودم." ببو تصمیم گرفت دوباره شمشیربازی کند اما مربی اش به او گفت که برای این کار حداقل نیاز به سه انگشت دارد. ویو بر خلاف تمایلش به شمشیربازی روی ویچلر روی آورد و در آنجا بود که درخشید. شاید روزهای نخست برایش خیلی سخت بود تا بتواند بدون دست فلوره بازی کند اما در نهایت به بهترین نشان ورزشی یعنی مدال طلای پارالمپیک دست یافت و در رقابت های مختلف ۵۳ طلا، ۹ نقره و یک برنز را به دست آورد. ببو در توکیو تلاش خواهد کرد یک مدال دیگر به کارنامه پرافتخارش بیفزاید.

دیدگاه تان را بنویسید