یادداشت جی پلاس

پرچم زیر سایه دلار و سکه! / ورزش علیه فوتبال؟

در روزهای اخیر بحث میان فوتبالی ها و غیرفوتبالی ها به اوج خود رسیده و ورزشکاران به دلایلی عجیب یکدیگر را مورد انتقاد قرار می دهند.

لینک کوتاه کپی شد

گروه ورزشی جی پلاس؛ در روزهای اخیر در میان تمام هیاهوهای ورزش اما درگیری میان فوتبالی ها و غیرفوتبالی ها یک بار دیگر فضا را ملتهب کرده است.

نابرابری در درآمد نه تنها بین فوتبال و غیرفوتبال وجود دارد بلکه بین اقشار دیگر جامعه هم دیده می شود. اما نکته ای که باید آن را قبول کرد این است که توجه به فوتبال قابل مقایسه با هیچ رشته دیگری نیست. این موضوع در ایران به خاطر عدم توجه کافی به دیگر رشته ها بیشتر به چشم می آید اما این نابرابری فراتر از مرزهای ایران هم وجود دارد.

فوتبال در تمام کشورهای دنیا توجه ویژه تری نسبت به دیگر رشته ها دارد؛ حتی اگر کشور موردنظر در این رشته قدرت خوبی نداشته باشد.

هندی ها که در کریکت قوی هستند و یا در کبدی قدرتمند هستند اما برای فوتبال جایگاه خاصی قائل هستند و در جام ملت ها ثابت شد که این کشور چه علاقه ای به این رشته دارد. "یبینگ چن" قهرمان چینی ژیمناستیک المپیک قبل از جام ملت ها نسبت به دستمزد لیپی و هزینه ای که برای تیم ملی فوتبال چین می شود انتقاد کرد تا نشان دهد در چین که در جهان ورزش مطرح هستند هم به فوتبال هم بیشتر توجه می شود.

در سال 2015 تیم ملی فوتبال زنان آمریکا برای سومین بار قهرمان جهان شد. بانوان فوتبالیست آمریکایی در المپیک هم 4 طلا را به دست آوردند و در کل فوتبال زنان آمریکا در سطح جهان یک قدرت محسوب می شود. اما اتفاقات مهم بعد از جام جهانی 2014 مردان رخ داد. تیم ملی فوتبال مردان آمریکا به خاطر صعود به جمع 16 تیم برتر پاداش خوبی از سوی فدراسیون این کشور گرفت که باعث اعتراض دختران فوتبالیست این کشور شد. پاداش صعود به جمع 16 تیم مردان آمریکایی چند برابر پاداش قهرمانی زنان این کشور در جهان بود!

این نمونه ها را می توان در بسیاری از کشورهای دیگر هم مثال زد اما نکته مشترک تمام آن های این است که فوتبال و فوتبالیست همیشه بیشترین دستمزد را داشته است. شاید قهرمانان غیرفوتبالی انگلیس، پرتغال، آرژانتین و برزیل بهترین های دنیا باشند اما بکهام، رونالدو، مسی و نیمار هستند که دستمزد زیادی می گیرند. این یک خاصیت در فوتبال است که کسی منکر منفی بودن آن نیست اما باید توجه داشت که صرفا مختص ایران نیست.

نه تنها در فوتبال، نه تنها در ورزش و نه تنها در ایران؛ یکی از چندین ویژگی برای دریافت مزایای شغلی میزان تاثیرگذاری آن برجامعه و افراد است. همان طور که همه می دانند تاثیرگذاری فوتبال در بیشتر جوامع از دیگر ورزش ها بیشتر است و این یکی از عواملی است که باعث توجه و البته دستمزدهای بالای این قشر می شود. قطعا رشته ای به مانند فوتبال از وزنه برداری و وزنه برداری از تنیس سودآور تر است اما می توان آن را کتمان کرد؟ میزان درآمدی که از رشته ای به مانند والیبال به دست می آید نسبت به پینگ پنگ بیشتر است، حتی اگر نوشاد عالمیان یک مدال با ارزش و تاریخی آسیایی را کسب کرده باشد.

بارها و بارها ورزشکاران رشته های مختلف در جهان به اهمیت زیاد نسبت به فوتبال انتقاد کردند اما خودشان هم می دانند که این توجه نه فقط از سوی رسانه ها بلکه به خاطر علاقه مردم تا این حد افزایش یافته است. بسیاری از کارشناسان بین المللی هم این موضوع را تایید کردند که فوتبال پدیده ای فراتر از یک رشته ورزشی معمولی است.

تمام راه ها برای اتحاد اسپانیا سال های سال امتحان شد اما در سال 2010 مردم این کشور یک ماه تمام خواسته های جدایی طلبانه های خود را کنار گذاشتند تا قهرمانی تیم شان در آفریقای جنوبی را جشن بگیرند و پس از آن دوباره همه چیز به روز اول برگشت!

بیماری ورزش ایران به شکلی است که دیگر قهرمانان، به خاطر بی توجهی های مسئولان، فوتبالیست ها را مقصر می دانند. در حالی که این نه متوجه فوتبالی هاست و نه غیرفوتبالی ها. این مشکل سیستم مدیریت ورزش است که به خاطر عدم ایجاد ساختار و نظام سازندگی در مجموعه ورزش قهرمانی و در پی آن عدم تخصیص بودجه کافی به رشته های غیرفوتبالی باعث بروز چنین رفتارهایی می شود.

اما انتظاری که از ورزشکاران می رود این است که به دلیل شرایط تقریبا مشابهی که در ورزش قهرمانی دارند یکدیگر را درک کنند. انتشار عکس های پینه بسته دست هایشان و هر مورد دیگر از سوی غیرفوتبالی ها در روزهای اخیر زیاد شده اما آیا آن ها نمی دانند که یک فوتبالیست هم مصدوم می شود؟ آیا پاره شدن رباط صلیبی یک فوتبالیست و دوری حداقل 6 ماهه او مصدومیت محسوب نمی شود؟ ورزش قهرمانی آسیب و مصدومیت دارد؛ چه فوتبالیست باشد و چه وزنه بردار.

کیانوش رستمی که پیش از این بارها به خاطر برخی از اظهارنظرهاش مورد انتقاد قرار گرفته بود  واکنش جالبی نسبت به این بحث ها داشت. او در صفحه اینستاگرام خود نوشت: "سلام عرض میکنم خدمت ملت شریف ایران و ورزشکاران بزرگوار که به راستی سرداران زمان صلح اند . من خاک پای تمام ورزشکارای ایران هستم ، چه وزنه بردار چه فوتبالیست . چه قهرمان المپیک چه لژیونرداداشای بزرگم توی شرایط کنونی ، مردم و مملکته ما بیشتر از هرچیز به شادی و همدلی نیاز داره . فرقی هم نمیکنه این شادی از گل سردار عزیز باشه یا یه ضرب قهرمان المپیک بهداد سلیمی، هدف همه ی ما یکیه . ، جامعه ایی که گذشت توش نباشه عاقبت به خیر نمیشه . دست تک تکتون رو میبوسم و استدعا دارم به این تنش ها پایان بدیم."

شاید این یکی از بهترین اظهارنظرهایی است که از سوی خود اهالی ورزش صورت گرفت. اگر هدف افتخارآفرینی است پس این ها یک حاشیه بی ارزش است اما اگر هدف کسب مزایا است که دیگر نباید حرف از مردم به میان بیاید. هیچ کسی منکر عادی بود اهمیت پاداش و هدیه نیست اما در حد متعارف؛ نه اینکه تبدیل به هدف شود.

اگر قرار به در نظر گرفتن زحمت است، قطعا برخی از کارگران و صاحب مشاغل پرزحمت دیگر و اتفاقا ملی، پولی به مراتب کمتر از بهداد سلیمی و دیگر ورزشکاران می گیرند؛ آیا آن ها می توانند در صفحه خود خطاب به ورزشکاران انتقادی را مطرح کنند؟ زمانی که به خاطر ناکامی در المپیک یا رقابت های جهانی ورزشکاران مورد انتقاد قرار گرفتند مگر خودشان ابراز ناراحتی نمی کردند؟ پس می شود به آن ها گفت بی غیرت؟!

سکه و دلار این روزها بیش از تلاش برای موفقیت مورد توجه قرار گرفته؛ آن چه که همه می دانند آفت هر ورزش و هر ورزشکاری است. کمیته ملی المپیک و وزارت ورزشی که امروز برای پاداش به فوتبالیست ها مورد انتقاد است؛ همان ارگانی است که بعد از مدال نگرفتن ورزشکاران پرآوازه برای تشکر و روحیه دادن به آن ها پاداشی برابر با مدال آوران اعطا کرد. بنابراین به جای حرف های احساسی که جنبه منطقی ندارد بهتر است این خواسته از جایگاه مناسب پیگیری شود نه در رسانه ها و صفحات اجتماعی.

دیدگاه تان را بنویسید