به گزارش ایرنا، شهید علی چرزه اول بهمن ماه سال40 در بندرعباس به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی را در دبستان «حافظ»، راهنمایی را در مدرسه «28 مرداد» و موسطه را در دبیرستان « فروغی» به اتمام رساند.
وی دوران سربازی را در دفتر نماینده ولی فقیه در ستاد مشترک نیروهای مسلح تهران گذراند.
شهید چرزه از دوران انقلاب با شهیدان « حسین دامن باغ» و « احمد مجرد» در تشکیلات « دادسرای انقلاب مبارزه با مواد مخدر» که در میدان شهربانی سابق قرار داشت، فعالیت می کرد و به مبارزه با منافقان و گروهک ها می پرداخت.
محل فعالیت های فرهنگی و اجتماعی وی در مسجدهای «حضرت ابوالفضل علیه السلام» و «صاحب الزمان» محله الشهدا بندرعباس بود.
وی به عنوان کارمند «صندوق قرض الحسنه امام» در مرکز شهر بندرعباس مشغول به کار شد و با توجه به مسوولیت های مالی و تبادل پول بین مردم موضوع حق الناس را به شدت مورد توجه قرار می داد.
شهید چرزه زمانی که عضو باشگاه فرهنگی ورزشی «خورشید» و «قائم» بندرعباس بود هنگام حضور در زمین ورزشی مقید به خواندن دعای سلامتی امام زمان«عجل الله تعالی فرجه شریف» بود.
این شهید دوران دفاع مقدس سال 61 ازدواج کرد و ثمره این ازدواج 2 پسر بود.
وی از سوی بسیج به جبهه اعزام و در گردان 422 لشکر 41 ثارالله مشغول به خدمت شد و به عنوان «آرپی جی زن» و «غواص» در عملیات کربلای 5 شرکت کرد و سرانجام هفتم بهمن ماه سال 65 در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
پیکر این شهید نزدیک به 13 سال در همان منطقه باقی ماند و سال 78 پس از
عملیات جستجو شناسایی شد و به زادگاهش بازگشت.
شهید چرزه 27 دی ماه 65 در بخشی از وصیت نامه اش عنوان کرده: به عنوان یک فرد کوچک به شما امت حزب الله سفارشی دارم که؛ همیشه و در همه حال در خط اسلام، انقلاب و امام باشید تا خون در رگ هایتان جاری است، پشتیبان و یاور امام باشید که اگر امام را تنها بگذاریم مثل این است که اسلام را تنها گذاشته ایم.
وی در ادامه وصیت نامه اش تاکید کرده: دیگر سفارشی که دارم؛ پاسدار خون شهیدان به خون خفته باشید و مبادا خون مطهر این شهیدان را زیر پا بگذاریم، و تنها سفارشی که به خواهران حزب الله خود دارم؛ به حفظ حجاب خود اهمیت بسیار دهید چون حجاب شما کوبنده تر از خون شهیدان است.
شهید چرزه در بخش پایانی وصیت نامه اش می افزاید: خطابم به پدر، مادر، همسر، خواهران و برادران و آشنایان نزدیکم این است که؛ امام را تنها نگذارید، وی ادامه داده دیگر سفارشم این است که؛ سنگر نمازجمعه و مساجد را خالی نگذارید که حضور شما باعث نابودی دشمنان اسلام می شود.
در کلام آخر خواستم از پدر، مادر و همسرم خواهشی کنم؛ در طول زندگی شما را اذیت کردم و برایتان خوب نبودم از محضر مبارکتان تقاضا دارم که به بزرگواری تان مرا ببخشید و اگر شهید شدم و این لیاقت نصیبم شد، جسدم را در بهشت زهرای بندرعباس دفن نمایید.
9887 /6048
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.