بشیر نوشت : انقلاب در یک سالگیش بود که سناریوی غرب علیه جمهوری اسلامی نوشته و در دو جبهه دنبال شد ؛ مرحله نخست درگیری های بی شمار در اقصی نقاط کشور توسط ضد انقلابها با بهانه های واهی و مختلف بود و مرحله دوم جنگ تحمیلی با پشتیبانی گسترده ی حامیان عربی و غربی رژیم بعث عراق بود.
انتخاب عراق در بین کشورهای هم جوار برای حمله به خاطر قدرت نظامی این کشور بود ، که علاوه بر نیروهای توانمند نظامی و تسلیحاتی .
طول منطقه مرزی ایران و عراق از مناطق استراتژیک سیاسی و نظامی و اقتصادی بلند و بالایی برخوردار بود و به همین جهت صدام ، در آغازین روز های جنگ ، قوی و مقتدر ظاهر شد ، با این گمان که ظرف مدت چند روز تهران را فتح خواهد کرد ، که با فراست حضرت امام خمینی (س) و هم راهی ملت این تصور به واقعیت تبدیل نشد و اوضاع البته عکس توقعات متجاوزین و حامیان آنان به وقوع پیوست .
در جبهه ی داخلی ، ملت خلاف برداشت های ضد انقلاب عمل کردند و علی رغم توسعه بحران ها تا به ترور و قتل عام مردم بی گناه و کشتن استوانه های نظام و هم دستی با متجاوزان ، ملت وحدت کلمه را حفظ کرده بودند ، از این رو در این جبهه نیز دشمن دستاوردی نداشت .
با اتحاد و انسجام ملی نه ظرف یک هفته که دشمن به تهران نرسیده بود بلکه از ماه ها و سال ها گذشت و 8 سال جنگ با همه ی جفاهای جهانی علیه ملت و انقلاب اسلامی، دشمن نه تنها به اهدافش نرسیده بود بلکه دست به دامن جامعه جهانی شد تا ایران صلح را بپذیرد.
امام ، به عنوان فرمانده کل قوا با همراهی و پشتیبانی ملت توانست از انقلاب و نظام و مردم و کشور صیانت کند و پیروز نهایی جنگ تحمیلی کشور مظلوم و ملت مقاوم ایران بودند.
شهامت و شجاعت امام در جنگ و پذیرش شجاعانه قطعنامه توسط امامت همیشه جاوید، باعث شد که همه دست اندرکاران جنگ تحمیلی از عراق تا پشتیبانان آن در منطقه و شرق و غرب و به خصوص شیطان بزرگ شکست را بپذیرند و گفتار وزین امام مبنی بر این که ' آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ' تحقق پیدا کند .
در ماجرای پذیرش قطع نامه ، جمهوری اسلامی با دست برتر در مذاکرات مبنای گفت و گو را بر پایه برد - برد گذاشته بود و فراتر این که، دیپلماسی گفتمانی صلح موفق شد به جهان ثابت کند که آغاز گر جنگ عراق بود .
برد و پیروزی محصول مقاومت و گفتمان سیاسی در عرصه بین المللی بود، به این معنی که سهم دشمن از این برد هیچ بود، چرا که آن ها می بایست کلیه خسارات جنگ را به ایران پرداخت کنند .
اگر چه تحولات بعدی باعث شد که عراق به تعهدات خود عمل نکند ولی به عنوان یک الزام حقوقی هم چنان پا بر جاست و با پیشینه قطعنامه 598 ، دولت یازدهم دکتر حسن روحانی رییس جمهور منتخب ملت ، برجام را با سر مشق های رهبری نظام، مدیریت و اجراء نمود، تا جایی که پس از تدوین و تصویب قرار داد برجام، دکتر روحانی این پیروزی را به مسابقه فوتبالی تشبیه کردند که در این مسابقه پنج گل رد و بدل شد که سه تا از آن گل ها سهم جمهوری اسلامی بود و دو گل هم سهم قدرت های جهانی .
آن گونه که قطع نامه جنگ پس از سال ها برد - برد را به برد ایران و باخت عراق تغییر داده بود؛ بی شک پذیرش برجام پیروزی های یک سویه ای را نصیب ما کرده است که داد لابی های صهیونیستی را در آورده است .
اتفاق اخیر در قرار نفتی توتال موید این مدعاست و چند پیام در یک قالب و محتوی داشت و آن این که ما باید بر پایه سیاست گذاری و مصلحت و حکمت و عزت با در نظر گرفتن منافع ملی قدم در عرصه های بین المللی بگذاریم و اهدافمان را در کنار عقل و تدبیر و انسجام ملی دنبال کنیم، با ملاحظه ی نظرات مخالفین داخلی، گفت و گو را مد نظر قرار دهیم، تا با وحدت رویه گام های بزرگی بر داریم .
ما کشتی نشسته گانی هستیم که طوفان حوادث پس و پیش روی ماست لذا سیاست منافع ملی اقتضا می کند که درست بیندیشیم و تعقل کنیم که با این استراتژی، پیروزی همیشه از آن ماست .
فلذا مخالفین زمان جنگ که می گفتند : چرا جنگ و چرا ادامه جنگ!!؟، قطعنامه که پذیرفته شد؛ می گفتند: چرا قطع نامه؟
می گفتند : چرا جنگ را ادامه ندادند و چرا این شعار جنگ جنگ تا رفع جنگ در عالـــم را پی گیری نکردند و دههــا ان قلت دیگر که جلوی پای امام راحل و ملت قرار داده بودند ؛ اگر مخالفان برجام بدون ملاحظه مصالح و منافع ملی ، بر طبل اختلاف بکوبند ؛ قصه ای مشابه مخالفان امام در زمان امام دارند، با این اضافه که هم صدا با مخالفین خارجی برجام نیز هستند .
حال در این دوران در مقابل آن همه تحریم ها و سختی و گرفتارها ، که به خاطر عملکرد ناصحیح دولت نهم و دهم وارد شده است ؛ هیچ کاری نکردند و باری از رنج ملت را بر نداشتند و نظام را در مقابل دنیا قرار داده بودند ؛ اکنون که دولت بر اساس منافع ملت مشکل تحریم را حل کرد ؛ تهاجم وسیع علیه او شکل گرفت که برجام، خیانت است .
گویا دولت می بایست کاری می کرد تا بر تحریم ها افزوده و نهایتا ما به سوی جنگ سوق داده می شدیم و واقعا بایستی بر این افکار متحجــرانه و دلواپس گرانه غصه خورد که به هیچ وجه راضی به زندگی راحت و شاد برای ملت نیستند .
آن ها دلشان می خواهد همیشه ملت گرفتار مصایب و مشکلات باشند .
در وهله نخست به جای گفتمان و گفت و گوی دیپلماسی ، می خواهند ارابه های جنگی را جلو بفرستند ، که در این صورت مردم تاوان آن را می پردازند و باز هم اینان تصور می کنند که صدور انقلاب با داد و فریاد و جنگ و ستیز امکان پذیر است که راهی اشتباه است و اشتباهی می اندیشند .
راه صحیح کمک به دولت منتخب ملت است که با پشتیبانی مقام معظم رهبری در مسیر پیشرفت ملت قدم بر می دارد و نباید مخالفین در زیر دولت سایه ، برای دولت منتخب مانع و مزاحمت ایجاد کنند و سنگ اندازی نمایند و هر روز سد راه پیشرفت دولت و ملت شوند و موجبات پسرفت را تحمیل کنند، اتفاقی که معجزه هزاره سوم و دولت مورد حمایت این جریان برای ملت ایران رقم زده بود.
علی ایحال بحث بر سر این مساله مهم کشور است که برای پیشبرد اهداف نظام باید دو فاکتور «شهامت» و «شجاعت» در دستور کار باشد و اگر این دو عنصر در تفکر انقلابی دولت نباشد در کار ملت هیچ پیشرفتی به وجود نخواهد آمد که البته این دو عنصر در کار و مرام دولت دکتر روحانی سراغ است و هر روز به نوعی در صحنه کشور به نمایش در می آید .
خبرنگار : رضاغلامی ** انتشار دهنده : حسن فلاحتی
7335/1654
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.