مازندران از اوایل اسفند ماه سال گذشته به یکی از مناطق شیوع ویروس کووید ۱۹ تبدیل شد و هم اکنون با گذشت سه ماه سرعت انتقال آن در مناطق مختلف با اوج و فرودهایی همراه بود، ویروسی که کادر درمانی را در بیمارستان ها و از سویی دیگر نیروهای بهداشت محیط را در فضایی فراخ تر و به مراتب وسیع تر از مراکز درمانی در خط مقدم شکست کرونا قرار داد.

مقابله با ویروسی ناخوانده و پیش رونده در فضاهای عمومی و هر کجا که زیست و زنجیره شیوع ویروس برقرار بود ، به بهداشتکاران محیط سپرده شد.

البته کنترل بهداشت محیط های گوناگون از قبل از شیوع کرونا نیز از سوی این نیروها بی وقفه در جریان بود ، اما آنچه که تیم های بهداشت محیط این منطقه را در وضعیت متفاوتی از روند گذشته قرار داد، مواجهه با ویروسی ناشناخته در برابر واکنش ها و رفتارهای غیر قابل پیش بینی بخشی از جامعه بود، رفتارهایی که گاهی ورای پروتکل های وزارت بهداشت به طور غیر منتظره رخ می دهد و در چنین شرایطی بار تصمیم گیری و مدیریت در لحظه را نیز به بهداشتکاران محیط تحمیل می کند.

شاید بتوان اوج این تفاوت مدیریت بهداشت محیط در سایه کرونا را در فضای حاکم بر تدفین فوت شدگان کرونایی جست و جو کرد؛ جایی که به گفته بهداشتکاران محیط شوخی بردار نیست و باید همه مسائل شرعی و مراحل را خط به خط بر اساس پرتکل های وزارت بهداشت اجرا کرد و حالا در این بین اتفاقات غیر قابل پیش بینی هم سبب می شود تا اجرای دستور العمل ها با وقفه و اخلال مواجه شود.

در همین ارتباط مسوول بهداشت محیط و حرفه ای  شهرستان رامسر در توصیف روزهای آغازین شیوع بیماری و حال و هوای مواجهه با آن در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت : در گذشته شاهد شیوع ویروس هایی بودیم اما با موج مرگ و میر ناشی از آن مواجه نشدیم و در ادامه نیز  با بروز برخی نا هماهنگی ها و تنش های ناخواسته نیز دست به گریبان شدیم، به عبارت دیگر می توان گفت کرونا کاستی ها و ناهمانگی هایی را عیان کرد که در هیچ کدام از بندهای پرتکل ها اشاره ای به آن نشده بود و پیش بینی برای آن وجود نداشت.

علی ابراهیمیان افزود : در کرونا شرایط برای ما ویژه تر شد، مواردی رخ داد که هرگز در ذهن ما نبود و پیش بینی برای آن نداشتیم ، آن هم در شرایطی که رفع و مدیریتش در حوزه اختیارات ما  نبود و در عین حال در اجرای پرتکل اختلال ایجاد می کرد، به عنوان مثال ما به عنوانی که نهادی که می بایست ناظر بر اجرای درست مراحل تدفین می بودیم وظیفه اینکه تک تک به افراد حاضر در آنجا بگوییم از جسد فاصله بگیرند و یا تجمعی را متفرق کنیم ، نداشتیم که با این حال مجبور شدیم در مورادی این اقدامات را هم انجام دادیم.

وی ادامه داد : مشکل نخستی که با آن مواجه شدیم کمبود بسته حفاظت فردی بود. ابتدا با هفت بسته حفاظتی شروع کردیم و در عرض سه روز این بسته ها تمام شدند ، البته این کمبود در کل دنیا وجود داشت و مختص ایران نبود، این بسته ها شامل عینک ، ماسک ان ۹۵ ،کیسه برای سوزاندن، دستکش ، لباس یکسره ، گت و محلول ضد عفونی کننده دست بود که با آنها مراحل تدفین انجام می گرفت ، زیرا دست زدن و تماس با جسد به معنی خطر است و در این بین کار نظارت بر نحوه پوشیدن و درآوردن لباس هم بر عهده ما بود.

ابراهیمیان گفت : قبل از اینکه فوتی در شهرستان رخ دهد نیروهایی را مشخص کردیم و به آنها آموزش دادیم. آموزش ها به گونه ای بود که وقتی به فوتی پنجم شهرستان رسیدیم نیروی خدمات خودش مراحل پوشیدن و درآوردن لباس را انجام و در آخر لباس ها را می سوزاند و دیگر نیاز به راهنمایی من نبود.

مواجهه با تنش 

این مسئول به تجربه مواجهه با اولین فوتی های ناشی از کرونا در شهرستان رامسر اشاره کرد و  توضیح داد : زمان که اولین فوتی ناشی از کرونا در شهرستان رامسر را داشتیم چند مشکل پیش آمد. ابتدا اینکه خانواده در اعتراض به نرسیدن جواب تست کرونا، فوت به دلیل کرونا را نپذیرفتند و اجازه تدفین نمی دادند، این درحالی بود که در پروتکل مشخص نشده بود که اگر خانواده ها اعتراض کردند و گفتند فوت بر اثر کرونا نیست چه اقدامی باید انجام شود و آیا اصلا شهرستان تدابیری برای سردخانه و قرار دادن جسد در این مدت زمان که جواب تست برسد دارد اندیشیده یا خیر، در حالی که بر اساس پروتکل بهداشت امکان گذاشتن متوفی در سرد خانه های عمومی وجود ندارد و در دستور العمل های اولیه آمده بود که در کمترین زمان و در کمترین قبرستان تدفین انجام شود.

وی ادامه داد : خانواده ها فشار روانی و تنش زیادی تحمل می کردند و در عین حال هم معتقد بودند که فوت به دلیل کرونا نبوده و برای  دفن بهداشتی مقاومت می کردند، ما نیز  به استناد تشخیص متخصص عفونی مبنی بر مشکوک بودن به کووید ۱۹ باید علت فوت را ناشی از کرونا می دانستیم  و مراحل تدفین را بر اساس پرتکل انجام می دادیم، ولی به دلیل نرسیدن بموقع تست امکان اثبات آن به خانواده ها را نداشتیم که همین امر تنش ها را بیشتر می کرد.

ابراهمیمان گفت : در فوتی بعدی زمانی که برای تدفین به یکی از قبرستان های شهرستان رفتیم ، همزمان با شایعه ای در فضای مجازی مواجه شدیم که گفته شد با ورود یک فوتی کرونا به یکی از قبرستان های شهرستان کل آن منطقه آلوده به ویروس کرونا شده و از سوی دیگر نیز ناگهان با تجمع و اعتراض مردمی وحشت زده و ممانعت آنها برای دفن متوفی مواجه شدیم.

وی افزود : در روزهای ابتدایی حتی در تماس برای اعلام خبر فوت به خانواده فرد فوت شده برای اینکه محل دفن را بپرسیم ، تنش های و شک های زیادی پیش می آمد که تا آرام شدن اوضاع زمان زیادی صرف می شد تا اینکه در نهایت این کار را به بخشداری ها و شهرداریها واگذار کردیم. ضمن اینکه در روزهای ابتدایی ناهماهنگی های زیادی بین نهاد های مرتبط وجود داشت و در مواقع اضطرار ، پاسخگو نبودند و ما برای انجام این امور معلق و دچار تردید بودیم و از سوی دیگر مردم اصلا رعایت نمی کردند و بارها همکاران من به خانواده متوفی می گفتند ما از فردی که فوت شده نمی ترسیم، از شمایی که در فاصله ۲۰ سانتی متری کنار هم ایستادید و اصرار به تسلیت گفتنن دارید ، می ترسیم.

صفر تا صد ضدعفونی و مراحل تدفین

ابراهیمیان در خصوص مراحل ضد عفونی و نظارت بر ان گفت: کماکان تمامی مسیرهای رفت و آمد جسد، آمبولانس و کابین آن ضدعفونی می شود، ضمن اینکه گاهی اوقات پیش می آمد نیروهای خدماتی به دلیل سنگین بودن جسد و دشواری حمل، دقایقی برای استراحت آن را روی زمین می گذاشتند و همان نقطه را نیز برای ضدعفونی علامت گذاری می کردیم،به علاوه اینکه بیل،کلنگ،سایر ابزارها با نظارت ما سمپاشی می شود. علاوه بر این یک بار آهک در عمق قبر پاشیده می شود ، یک بار به دیواره ها و یک بار هم می بایست تا شعاع سه متری پاشیده شود و همه اینها به این معنا نیست که آهک ضد عفونی می کند بلکه آهک محیط را قلیایی می کند و اجازه نزدیک شدن جونده و حشرات به جسد را نمی دهد و این محیط را ترک می کنند.

وی توضیح داد : راه انتقال ویروس از طریق باز و بسته شدن لب ها است و زمانی که فرد به دلیل ابتلا به کرونا فوت می کند ، شش های فرد به هم می چسبند بنا بر این عملا چیزی برای اینکه ویروس انتقال دهد وجود ندارد اما صورت، دست ها و بدن بیمار می تواند آلوده باشد. به همین دلیل بر اساس پرتکل جسد باید در پارچه متقال دو لایه آغشته به وایتکس ونایلون مخصوص پیچیده شود.

 نبود روانشناس در تدفین 

یک کارشناس شبکه بهداشت محیط شهرستان رامسر در توصیف روزهای پر التهاب اسفند و فروردین به خبرنگار ایرنا گفت: روزهایی اسفند و فروردین  صبح و بعد از ظهر برای نظارت بر خاکسپاری ها فوت شدگان به قبرستان می رفتیم، تدفین های غریبانه و مظلومانه ای بود،  تجربه تمام این لحظه ها بیشتر شبیه کابوس بود که بر ما می گذشت و حتی گاهی در حین انجام کار به همراه خانوداه فرد فوت شده اشک می ریختیم، 

زهرا خضوعی افزود: از همان روزهای اول سعی کردیم فضای تدفین و یا هر فعالیتی را که در حوزه نظارت بهداشت محیط بود با کمترین تنش و دعوت به آرامش انجام دهیم، اما در عین حال بویژه در تدفین ها به دلیل آن که صرفا وظیفه نظارت بر انجام صحیح مسایل بهداشتی را داشتیم و از سوی دیگر خانواده ها در فضای ناخوشایند و پر تنشی قرار داشتند، خلاء حضور یک کارشناس روان احساس می شد، کسی که بتواند از لحاظ بار روانی این خانواده ها را آرام کند، به آنها بگویند فاصله ها را رعایت کنند تا در زمان انجام مراسم و بعد از آن دچار آسیب های روانی شدید و یا ابتلا به بیماری نشوند.

به گفته او ، یکی از مشکلاتی که همواره وجود داشت این بود که به دلیل تاخیر در رسیدن جواب تست ، خانواده ها فوت بر اثر کرونا را نمی پذیرفتند، و به عنوان مثال در هنگام تدفین به دلیل فشار روانی و غمی که تحمل می کردند به ما می گفتند زمانی که جواب آزمایش ها آمد و منفی بود ما با شما بر خورد قانونی خواهیم کرد.

تاخیر در ارسال جواب تست 

مسئول بیماری های واگیر و غیر واگیر شهرستان رامسر نیز  تاخیر جواب کیت های تشخیص کرونا از آزمایشگاه پاستور تهران و نامشخص بودن فوت بر اثر کرونا را از دلایل ایجاد تنش در خانواده ها برشمرده و افزود:این امر برای خانواده ها قابل پذیرش نبود بنا بر این نسبت به قبول اینکه بیمار بر اثر کرونا فوت کرده یا خیر  مقاومت می کردند و گاهی واکنش های تندی هم داشتند: اما در عین حال برای همکاران بهداشت محیط درج اینکه بیمار مشکوک به کرونا بوده الزام دفن بهداشتی را فراهم می کرد.

حسن سکری افزود : این در حالی است که هنوز تست هایی را که در ماه اسفند برای تشخیص به تهران ارسال کردیم جوابش را دریافت نکردیم و  همین امر به یکی از چالش هایی ادامه دار بین ما و خانواده افراد فوت شده و همکاران بدل شده است، اما در عین حال از فروردین ماه که کیت ها برای آزمایش در داخل استان انجام می شود جواب تست با سرعت بیشتری همراه بوده است، خوب به طبع روزانه هزاران کیت برای تست به آزمایشگاه پاستور تهران ارسال می شد و همین دلیل با این تاخیر در جواب ها همراه بوده است.

وی با بیان اینکه بیشترین مواجهه با بیماران کرونایی از سوی خانم ها بوده ، گفت : یکی از مهم ترین و حساس ترین بخش کار ارسال نمونه ها برای تشخیص بود که به طور دقیق در سامانه ثبت و برای آنها کد رهگیری صادر و ارسال می شد به طوری که ما هیچ گونه نمونه برگشتی نداشتیم.

این مسئول گفت : یکی دیگر از چالش های جالب پیش روی ما برای ایزولاسیون بیمار و همینطور قرنطینه خانگی اطرافیان بیمار، این بود که با هر تلاشی سعی داشتیم آدرس دقیقی از منزل افراد کسب کنیم و به در خانه آنها مراجعه کنیم حاضر به همکاری نمی شدند و از آگاهی همسایه نسبت به این موضوع وحشت داشتند و از ما تقاضا داشتند که به درب منزل نرویم زیرا احتمال اینکه انگی از سوی همسایه ها به آنها زده شود ، وجود داشت.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.