روزهای گذشته بسیار از سیل و خسارت آن در پلدختر و معمولان دیدیم و شنیدیم، آبی که معنای حیات و زندگی می دهد به دلایلی این بار به عاملی مخرب و ویرانگر تبدیل و باعث شد مردمان منطقه محروم پلدختر بار دیگر در آزمونی سخت قرار بگیرند.
حدود 30 کیلومتر از جاده خرم آباد به طرف پلدختر آرام آرام نشانی های سیل و خساراتش دیده می شود، پل های فلزی ماشین رو که مانند یک قوطی کبریت روی آب معلق مانده اند و درختان حاشیه کشکان که تا چند متر درگیر خاشاک و آشغال های حاصل از آورد سیل هستند.
درختانی که همه ساله در این فصل حاشیه کشکان در مسیر جاده 120 کیلومتری را با شکوفه های بهاری شان گلباران می کردند، این روزها به ناچار سرشاخه های خود را با حجم بالایی از زباله و آورد سیل سرپا نگه داشته اند.
اما با وجود اینها، هنوز هم از حال و هوای بهاری جاده بسیار زیبای خرم آباد - پلدختر کم نشده، مسیری که به جرات می توان گفت یکی از زیباترین جاده های ایران است، تلاقی آب و کوههای سربه فلک کشده در دو طرف جاده که چشم هر بیننده ای را خیره می کند.
باید گفت فصل بهار هنگام رانندگی در مسیر خرم آباد - پلدختر با احتیاط برانید چرا که منظره های منحصر به فرد این جاده که در سمت راست طنین رودخانه و طرف چپ کوههای سرسبز هستند، چشم را از جاده پیش رو غافل می کند.
هرچند سیلاب دلیل سفر به پلدختر و نگارش این مطلب است اما جاذبه های بهاری که امروز تا حدودی هم سیل زده شده اند مانع پردازش به اصل موضوع می شود.
همچنان که در مسیر پیش می رویم زیبایی بهار بیشتر تحت شعاع خرابی و زشتی سیل قرار می گیرد، در نقاطی جاده اصلی تا طول 50 متر کاملا فرو ریخته و ارتباط قطع شده که در این نواحی، پل های قدیمی بسیار کوچک و موقت با حضور ماشین آلات راهسازی دوباره زیربار ترافیک قرار گرفته اند.
کشکان رود همچنان با ظاهر نسبتا آرامش همراهمان بود، امواج با صلابتی که همچنان شاخه درختان و بازمانده پل های ارتباط روستایی دو طرف رود را حمل می کرد، انگار نه انگار که تا چند روز گذشته گسترده قلمرو اش را تا چندین متر اضافه کرده ویکی از مقصرهای درجه یک این همه خرابی است.
درگیر و دار زشت و زیبای سیل و بهار، جفای انسان به طبیعت در ذهنم تداعی می شود، مگر می شود این همه حجم از پلاستیک و زباله که به جای شکوفه های بهاری بر سرشاخه درختان خودنمایی می کنند؟
کم کم نشانه های تخریب دیوار ساحلی و شکاف های ایجاد شده میان رودخانه و جاده آشکار می شود، دیواره هایی که قرار بود محافظ مردم باشند خود اسیر سیلاب شده و فروریخته اند و به خوبی عظمت سیل و قدرت نمایی آب را درمقابل دست سازه های انسانی نمایان کرده اند.
بناهایی که غیر اصولی و در نزیکترین فاصله با رودخانه احداث شده تقریبا در تمام مسیر دیده می شوند، حتی فوندانسیون برخی از این ساختمان ها در بستر رودخانه و حاشیه ارتفاعات پایه گذاری شده که بسیار جای تامل دارد.
بدون شک برخی از این سازه ها آنچنان در معرض خطر هستند که با بارش سیل آسای بعد دچار ریزش و طعمع کشکان خواهند شد.
به روستاهای حاشیه کشکان می رسیم که گل و لای خانه و مغازه شان را پر کرده و اهالی همچنان درگیر تبعات سیل هستند.
'دم رود علیا' در حاشیه کشکان واقع شده و ساختمان های زیرجاده که در جوار رودخانه هستند قابل استفاده نبودند، از یک واحد مرغداری که مرغ های ان به طرز فجیعی در گل و لای جان داده بودند تا خانواده ای که تمام هستی شان، حتی ایزوگام سقف خانه شان را آب برده بود.
پدر و مادر مشغول بیرون کشیدن بقایای زندگی و حاصل یک عمر تلاششان از زیر آوار سیل بودند به این امید که شاید چیزی پیدا شود که بتوان آن را دوباره بکار گرفت.
از تشت و قابلمه های زنگ گرفته تا چرخ خیاطی قدیمی که چرخش آنچنان درگیر گل و لای بود که اصلا تکان نمی خورد، تا چند سینی شکسته و یک چراغ والور که معلوم بود دیگر روشنایی نخواهد داشت.
سیل دیوار پشت خانه ها را کاملا برده بود و حتی انهایی که به گمانشان وسایل خود را با انتقال به مغازه های کنار جاده امن کرده اند هم اشتباه می کردند چرا که سیلاب مغازه های طبقه بالای خانه را در برگرفته بود و به گفته زن خانه دار، تمام وسایل مکانیکی شان که محل درامدشان بود، با سیلاب رفته است.
خانه شان بیش از یک و نیم متر زیر گل و لای و غیرقابل استفاده بود، از محل اسکانشان پرسیدم که گفتند خانه ای در شهر معمولان از توابع پلدختر اجاره کرده اند.
مرد خانه که با حسرت بر سقف نیمه فرریخته ایستاده و امتداد کشکان را نگاه می کند می گوید شبیه این سیل ندیده، 10 سال گذشته سیلابی آمد اما بسیار کم حجم بود به نحوی که با فروکش شدن آب وسایل را تمیز کرده و به خانه برگشته اند.
در حالیکه مشغول تمیزکاری چند تکه لوازم شکسته هستند و از عظمت سیل می گویند، نگرانی شان را بابت جبران خسارت ها ابراز می کنند، می گویند با 25 میلیون تومان وام نمی شود هم خانه ساخت، هم وسیله خرید و هم مغازه را سرپا کرد.
روستای بعدی افرینه است که همزمان با ما تانکر آبرسانی سیار هم در منطقه حاضر می شود، اینجا دیگر نوبت آب اول با کوچکترها نیست، همه در صف نامنظمی می ایستند و دبه ها، قابلمه ها یکی پس از دیگری پر از آب می شود.
زن میانسالی که در صف ایستاده می گوید سه روز قبل یک تانکر آب و دیروز هم سه تانکر آب اورده اند و در این مدت اگر خانواده ای آب نداشته باشد از چشمه کوه بالای روستا آب تهیه می کند.
مابقی هم در گفت و گو مشارکت می کنند و می گویند چند روز حتی نان هم نداشته اند، اما الان مشکلی ندارند و از اول سیلاب تاکنون آب روستا قطع شده و با تانکر جیره بندی می شوند، به گفته انها به نقل از مسئولان لوله آب روستا را سیلاب برده است.
نکته قابل توجه از این روستای سیل زده برگزاری یک مراسم عروسی بود، در حالیکه همه سیل زده و به نحوی مشکل دار بودند اما با اشتیاق خاصی از برگزای یک مراسم عروسی در ظهر همان روز حرف زدند که قرار است خانه ای دخترش را عروس کند و خود را برای حضور در مراسم اماده می کردند، مراسمی که در اوج خسارت و نگرانی نشان می داد زندگی همچنان در کنار سیلاب کشکان جاری است.
روستای بعدی 'بابا زید' بود که نیروهای جهادی در آن مشغول تمیزکاری و توزیع بسته های غذایی و بهداشتی بودند، روستایی تخت و همجوار با کشکان.
صاحب رسولی زن سالخورده ای بود که می گفت سرپرست خانوار است و زندگیش را با یک مغازه کوچ چهار متری می چرخانده، از نگرانی و التهابش معلوم بود چقدر برای این مغازه کوچک نگران است.
مرد میانسال دیگری نیز منزلش در جوار کشکان کاملا تخریب شده بود، می گفت حتی قاشقی برایشان باقی نمانده، فقط آنها مانده اند و لباس تنشان که برای رفتن به سر کار هم لباس مناسب ندارند، همه روستا به نحوی درگیر تمیزکاری و جدل با بقایای سیل بودند و البته انصاف را در این شرایط سخت هم زیر پا نگذاشتند.
وقتی از هشدار قبل از سیل و حضور مسئولان بعد از حادثه پرسیدم همه به این موارد اذعان داشتند اما اینکه چرا منازل خود را تخلیه نکرده اند، سوالی بود که با سکوت و پشیمانی اهالی پاسخ داده می شد.
با فرماندار پلدختر که در حال رفتن به معمولان و بازدید از این منطقه بود در جاده و نزدیک روستای سیل زده بابازید قرار ملاقات گذاشتیم و در حاشیه جاده مشغول صحبت شدیم، نعمت الله دستیاری از عملکرد مدیریت بحران شهرستانش راضی بود و البته از رسانه های استانی و ملی گلایه داشت.

**وقوع بحران ملی در پلدختر با کمترین انعکاس سراسری رسانه ها
فرماندار پلدختر اعتقاد دارد رسانه های ملی و سراسری بحرن بزرگ سیل در این شهرستان را به خوبی منعکس نکرده اند.
نعمت الله دستیاری گفت: یک بحران ملی در پلدختر رخ داده اما کمترین انعکاس را در رسانه های دیداری و شنیداری در سطح ملی داشته است.
وی با اشاره به سفر معاون عمرانی وزیر کشور، وزیر بهداشت ، درمان و اموزش پزشکی و معاون پارلمانی رییس جمهوری به پلدختر افزود: متاسفانه این شهرستان تحت شعاع و در حاشیه سیل شمال قرار گرفت.
وی با بیان اینکه همه چیز در شهرستان نابود شده گفت: دهها پل رودخانه کشکان نابود شده و اکثر روستاهای مسیر بدون راه دسترسی هستند.

**سیل بی نظیر در 100 سال گذشته و خسارت پنج هزار میلیارد ریالی به پلدختر
فرماندار پلدختر گفت: دستگاهها و اعضای ستاد بحران شهرستان شبانه روز کار کردند که با توجه به بزرگی حادثه، اما تلفات جانی رخ نداده است.
دستیاری اظهار داشت: این سیل در 100 سال گذشته بی نظیر بوده و براور ابتدایی از خسارت های آن بیش از پنج هزار میلیارد ریال در حوزه کشاورزی، زیرساخت، ابنیه و راهها است.
وی با بیان اینکه سیلاب 60 کیلومتر جاده عشایری را 100 درصد تخریب کرده ادامه داد: راه دسترسی روستاهای حاشیه همچنان قطع است و تاکنون نیز موفق به بازدید میدانی و ارزیابی وضعیت این روستاها نشده ایم.
وی تصریح کرد: روستاهای حاشیه کشکان امدادرسانی شده و آب، پتو، چادر، بسته های غذایی یک ماهه به انها داده شده است.

**هفت هزار شهروند پلدختری در معرض سیلاب جدید هستند
فرماندار پلدختر گفت: با توجه به ورود سامانه بارشی جدید و خطر طغیان دوباره کشکان، بخش غربی شهر با جمعیت 6 تا 7 هزار نفر به دلیل ریزش دیواره ساحلی در معرض جدی خطر طغیان رودخانه هستند.
دستیاری افزود: در این خصوص هشدارهای لازم داده شده دستگاههای مختلف نسبت به تخلیه اهالی و انتقال انها به مکان های امن در حال فعالیت هستند.
به گفته وی 10 روستای مسیر رودخانه 40 تا 70 درصد خسارت دیده اند و زیرساخت های مناطق مختلف شهرستان نابود شده است.
گزارش از الهام بابایی
7269/6060
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.