برخی عیب جویی را انتقاد نامیده و با این پوشش به عیب جویی و سرزنش دیگران می پردازند، و حال آن که انتقاد دارای روح راهنمایی و خیرخواهی بوده و از سرزنش و کشف اسرار برای دیگران به دور است.

جماران: خودشناسی یکی از پایه های تکامل روحی است. تعالیم اسلام مؤید این نکته است که هر فردی می خواهد آلودگی های روحی و نقایص اخلاقی خود را برطرف سازد ابتدا بایستی چهره باطنی خود را از نزدیک در آئینه خودشناسی به تماشا بنشیند، تا بتواند با شناخت ریشه رذایل در روح و روان خود آنها را قطع نماید.

خودشناسی از نظر دانشمندان علم اخلاق و روانشناسی به قدری اهمیت دارد که می گویند: کسی که می خواهد کدورت ها و سیاهی های رذایل را از آئینه وجودش بزداید و از آثار و تبعات منفی آن نجات یابد بایستی در مقاطع مختلف بلکه همه روزه هنگامی که غوغای زندگی به سکوت و خاموشی می گراید، نتیجه و علل اعمال خود را در همان روز مرور کند و هرچه را ناشایست یافت ترک و هرچه را بجا و شایسته دید تقویت کند.

امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: «بر هر خردمندی لازم است که عیوب فردی، فکری، اخلاقی و معاشرتی خود را دقیقاً بررسی کند و آنها را در سینه خود ضبط نماید و یا روی کاغذی بنویسد و سپس کوشش کند که آنها را ریشه کن سازد.»

گروهی از عیب جویان درحالی که خود دارای عیوب و نقایص اخلاقی بسیاری هستند، به دنبال لغزش های دیگران رفته و پرده از عیوب و لغزش های آنان برمی دارند. این دسته از نقل عیوب دیگران در مجالس و محافل لذت می برند و با این کار احساس حقارت خود را تسکین می دهند. گاهی هم غرور و خودخواهی و حس جاه طلبی انگیزه عیب جویی می شود و انسان زبان به بدگویی مردم می گشاید.

عیب جویی با هرانگیزه ای صورت گرفته باشد در نتایج شوم و وخیم آن تأثیری ندارد. بدگویی و غرض ورزی و عیب دیگران را نقل کردن صفا و صمیمیت را از بین می برد. دوستی و صداقت را به بی مهری و گاهی دشمنی بدل می کند و به جو اخوت و برادری لطمه جبران ناپذیری وارد می سازد. امام باقر (ع) دراین مورد می فرماید: «بزرگترین عیب برای انسان این است که عیب دیگران را با کنجکاوی به دست آورد، حال آن که خود نیز همان عیب را داشته باشد ولی آن را حس نکند.»

گروه عیب جو، اگر نیرویی را که در راه بدگویی و سرزنش دیگران به کار می برند دراصلاح خود به کار می بردند وبه جای «عیوب مردم شناسی» به «خودشناسی» می پرداختند چه بسا به سعادت نزدیکتر بودند. اینجاست که به ارزش حدیثی که از معصوم نقل است پی می بریم که فرموده اند: هرکس در عیوب دیگران کنجکاوی کند، بهتر است که نخست معایب خود را مورد بررسی قرار دهد.

افراد عیب جو هرگز قابل معاشرت نیستند. زیرا رازهای زندگی و اسرار باطنی انسان را آشکار می سازند و هیچ همنشینی از زیان مصاحبت آنان در امان نیست. برهمین اساس امیرمؤمنان علی (ع) معاشرت با این گروه را نهی کرده و می فرماید: «از معاشرت با عیب جویان بپرهیزید زیرا هیچ کس از ضرر آنان در امان نمی ماند.»

برخی عیب جویی را انتقاد نامیده و با این پوشش به عیب جویی و سرزنش دیگران می پردازند، و حال آن که انتقاد دارای روح راهنمایی و خیرخواهی بوده و از سرزنش و کشف اسرار برای دیگران به دور است.

انتقاد با لحن نصیحت همراه است و هدف انتقادکننده نجات فرد از تیره روزی و بدبختی است نه پرده دری و هتک حرمت. به هرحال، عیب جویی و تجسس در احوال شخصی افراد برای یافتن عیب و نقص از نظر مکتب اسلام یکی از رذایل محسوب شده و ممنوع است و براین اساس قرآن کریم در سوره حجرات می فرماید: «به یکدیگر طعنه مزنید و عیب جویی نکنید» و یا در سوره همزه با لحن عتاب می فرماید: «بدا به حال عیب جوی هرزه زبان».

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
6 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.