نام این شهرک غزالی نیست!

شهرک سینمایی «غزالی» در جاده مخصوص کرج از یادگارهای زنده‌یاد علی حاتمی است که برای سریال «هزاردستان» ساخته شد و امروز بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه محل ثابتی برای ثبت تصاویر مربوط به تهران قدیم در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف بوده است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، محمدمهدی دادگو که  مسئولیت ساخت  شهرک «غزالی» را عهده‌دار بوده، در یادداشتی به جزئیات ساخت آن و نحوه نامگذاری‌اش پرداخت که همزمان با سالروز  تولد علی حاتمی به مرور آن می‌پردازیم.

«نخست آن که من تا زنده‌ام شهرک سینمایی موجود را که به غلط «غزالی» می‌نامند به نام حاتمی می‌دانم و می‌گویم.

از سال ۱۳۴۵  که «تلویزیون ملی» تأسیس شد و به تدریج گسترش یافت. تجهیز فنی از مهمترین اقدامات برنامه‌ای بود که در سال‌های ۱۳۴۹ تا پیوستن رادیو به تلویزیون (۱۳۵۰) و تشکیل سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران ادامه داشت و سپس در مقاطع بعدی توسعه یافت.

انواع لوازم و دستگاه‌ها و تجهیزات وارد می‌شد و نگهداری و انبار کردن آن تا توزیع و نصب این تجهیزات نیاز به مکانی داشت. رضا قطبی رئیس وقت رادیو تلویزیون که به امر سریع گسترش مراکز رادیو تلویزیون استانی اهتمام می‌ورزید، دستور خرید زمین‌های بزرگی در بین راه تهران-کرج را داد. هنوز بزرگراه تهران-کرج احداث نشده بود. این زمین‌ها در غرب شرکت سایپا بود. چندین سوله بزرگ (انبارهای تجهیزاتی سازمان) در مدتی کوتاه در این زمین‌ها احداث شد. نکته مهم این است که مالک این زمین‌ها شخصی به نام «غزالی» بود و از همان زمان آنجا به همین نام در سازمان مرسوم شد. ساختمان‌های مختلف تلویزیون که در شهر پراکنده بود، هر کدام نزد کارکنان نام خاصی داشت، انبارهای فنی جاده کرج را هم برای سهولت «غزالی» نام نهاده بودند!

یعنی اساسا نام امام محمد غزالی شافعی، عالم دینی و فقیه عالیقدر تاریخ اسلام مد نظر نبود.

در بخش جنوبی این زمین‌ها، سوله‌ها و انبارهای فنی قرار داشت. بخش غربی را همان زمان سازمان به شرکت تعاونی مسکن کارکنانش واگذار کرد که آپارتمان بسازند. برای بخش شمالی و مرکزی هم برنامه‌هایی داشت که انقلاب وقوع یافت.

علی حاتمی که در سال ۱۳۵۵ طرح جاده ابریشم را آغاز کرده بود، خلاصه ۲۶ قسمتی آن را به سازمان (رادیو تلویزیون ۲) ارائه کرد. در سال ۱۳۵۶ قرارداد نگارش و ساخت منعقد شد. من در آن زمان مدیرمالی آن رادیو و تلویزیون بودم و نخستین آشنایی ما همان زمان اتفاق افتاد. علاقه‌ام به «سلطان صاحبقران» حاتمی موجب شده بود که تمام داستان را که حدود ۵۰۰ صفحه بود یک شبه بخوانم. روز ملاقات جزئیات سریال را می‌دانستم. آنچه او نوشته بود، با آنچه بعدها ساخت، تفاوت عمده داشت. در نشست مفصلی که داشتیم، بحث اصلی تهران (۱۳۲۵-۱۲۷۰) بود. صحنه‌هایی که او نوشته بود، شهری لازم داشت. با آن بودجه شهر را نمی‌شد ساخت. حاتمی چینه چیتا (شهر سینمایی ایتالیا)  را دیده بود. فهمیدم خیالاتی دارد...

از فروردین سال ۱۳۵۸ حاتمی در تلاطم انقلاب و مدیریت‌های متزلزل و در حال تغییر، راه خود را رفت. با سماجت تولید را در خیابان لاله‌زار در خانه قدیمی (خانه پیرنیا) آغاز کرد. می‌دانست در تغییر دائم مدیران و تصمیم‌گیران، فرصت مناسبی است که او کارش را انجام دهید. «جاده ابریشم» تنها پروژه سریال‌سازی بزرگ آن زمان بود!

انوار و بهشتی که آمدند، کار حاتمی بسامان شد. زمین‌های خالی غزالی جای مناسبی بود. حاتمی امان نداد. سازمان، برنامه‌ای برای آن زمین‌ها نداشت. مدیریت‌ها گرفتار آنتن روزمره بودند.

من آن زمان مدیر ارزشیابی کمی و برآورد برنامه‌ها بودم. در دو نشست حاتمی برنامه‌اش را تشریح کرد. علی پیشنهاد کرد که من با او همراه شوم. حرف‌اش این بود که یک اداره‌کننده مسلط لازم دارد. کار هنری با او و امر مدیریت و تهیه‌کنندگی با من. تجربه چند ماه‌اش در فیلمبرداری خانه پیرنیا او را خسته کرده بود.

حاتمی خیلی زود انوار و بهشتی را راضی کرد که من مجری طرح سریال و مدیر ساخت شهرک باشم. کارمند سازمان بودم، پس قرارداد با حاتمی بسته شد. او عاشق بود. به هر قراردادی تن می‌داد تا اثرش را بیافریند.

تحقیقات را حاتمی کرده بود. از روی عکس‌ها و مستندات تهیه شده توسط حاتمی «جانی کورانتا» در ایتالیا نقش‌ها و طرح‌ها و ماکت را کار کرده بود. زمین‌ها را گرفتیم. در یکی از انبارها، کارگاه را بنا کردیم. تولید دکور آغاز شد. آزمون و خطا بود. حاتمی لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد. ولی‌اله خاکدان بزرگ دکورسازان سینمایی کشور، وجیه‌اله فریبرزی (اوس کاظم) و اصغر رحمانی و.... از انواع کارگران‌ ساده تا کهنه نجاران و.... لاله‌زار حاتمی، توپخانه حاتمی، عودلاجان حاتمی و... جان می‌گرفت.

قصه ساختن این سریال و شهرک حاتمی را در کتابی نوشته‌ام ولی هرگز فراموش نمی‌کنم که مدیری در سازمان زمانی به او گفت برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌شود دکوری‌تر ساخت، حاتمی جواب داده بود تهران قدیم او لاله‌زار و توپخانه و این بخش تهران را برای سینما، فقط یکبار می‌شود ساخت تا نه فقط من بلکه همکاران من و نسل آینده هم از آن بهره ببرند. در این شهر و این خیابان‌ها تاریخ غریب این ملت اتفاق افتاده و چه عاشق‌ها که در همین خیابان‌ها گام زده‌اند. نسل بعدی فیلمساز، جانِ تازه‌ای به این مکان‌ها می‌دهد.

حاتمی این مجموعه را برای همه هنرمندان سینما می‌دید و چه بجا بود که آن‌ها در هر جا به ویژه عنوان‌بندی آثارشان نام این شهرک سینمایی را «علی حاتمی» ذکر می‌کردند.»

 

دیدگاه تان را بنویسید