سه خان سینمای هندوستان تا کجا می‌تازند

بیست سال است که امیر، سلمان و شاهرخ سه خان مشهور موجب قدرت بالیوود شده‌اند، اما در حال حاضر محبوبیت آنها مشروط شده است و باید دید این خان‌ها می‌توانند خود را با شرایط جدید انطباق دهند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، مورخ و منتقد معروف سینما، دیوید تامپسون در سال ۲۰۰۸ درباره بالیوود اینگونه نوشت: «سینمای هندوستان فعال‌ترین و بزرگترین سینما در دنیاست زیرا این کشور جمعیتی دارد که هنوز هم نیازمند تجربه‌ همگانی سینما است تجربه‌ای که ما دیگر آن را نداریم.» این سخن از نظر کلی به شکل شایسته‌ای فراگیر است، اما در واقع هم غلط است و هم اغراق‌آمیز.

این مورخ فاصله اندکی بین «ما»یی که در دنیای غرب تجربه سینمای همگانی را از دست داده‌ایم و «آنها»یی که هنوز هم در سال ۲۰۱۷ به آن نیازمندند، قایل شده است. آری، به راستی «ما» هندی‌ها به تجربه همگانی سینما نیاز داریم، اما اینطور نیست که کشورهای غربی و دیگر نقاط دنیا که مصرف کنندگان پرولع واردات غربی هستند، از آن بی‌نیاز باشند. شاهد این قضیه هم پر شدن سالن‌های هزار نفری سینماهای آمریکا و چین در زمان اکران فیلم «یک سرکش» آخرین فیلم از مجموعه «جنگ ستارگان» است. این فیلم بار دیگر صراحتا نشان داد از چه امتیاز بزرگی برای سودآوری برخوردار است.

با این حال هنوز هم بین سینمای ما و آنها تفاوت وجود دارد. تعداد طرفداران سینمای هند بسیار زیاد است و دوستداران سینمای هند چه در این کشور و چه در سایر نقاط دنیا پراکنده‌اند و به اندازه کافی فیلم، فیلمساز و ستاره سینما دارند. این چنین است که ما نیازی به فیلم‌های غربی نداریم.

طرفداران ستاره‌های محبوب سینمای هند جمعیتی را تشکیل می‌دهند که اتحاد و همبستگی آنها بی‌نظیر است و این ستاره‌ها همانند چسبی، بزرگ‌ترین صنعت فیلمسازی دنیا را که همان بالیوود باشد به هم پیوند داده‌اند. به همین دلیل است که بزرگترین ستارگان ما چنین طول عمر حرفه‌ای بلند دارند و این جادویی غیرقابل توصیف است که ما را تا ابد بنده خود می‌کند.

اخیرا در محل کار خود همکارانم از من پرسیدند: «آخرین عکس شاهرخ خان را دیده‌ای؟»

باید اعتراف کنم که ندیده بودم. همکارانم که دو زن جوان بودند آهی کشیدند و گفتند: «شاهرخ خیلی جذاب است» یکی دیگر گفت: «نه بابا خیلی نحیف به نظر می‌رسد و بر خلاف سلمان و امیر خان چهره روشن و سفیدی دارد» نفر چهارم گفت: «من که به این چیزها اهمیت نمی‌دهم و هنوز هم طرفدار او هستم». ما در مورد این ستاره‌ها که ۲۰ سال است بالیوود را تسخیر کرده‌اند، وارد محاوره داغی شده بودیم. دو دهه که همچنان هم ادامه دارد و دو نسلی که با هم به سینما می‌روند. (زیرا اینجا هندوستان است و یک نسل قبل و یک نسل بعد هم که ۴ نسل می‌شوند با هم در قید حیاتند) این اجتماعی است که وفادارانه به این سه خان چسبیده است.

این تثلیث مقدس شاهرخ، امیر و سلمان خان از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ به اوج خود رسید و هنوز از محبوبیت آنها کاسته نشده است. محبوبیتی که بدون در نظر گرفتن فیلم‌های موفق و ناموفق آنها، بدون در نظر گرفتن اینکه چگونه فیلم‌های «آکشی کومار» پرفروش‌تر از فیلم‌های آنهاست و علیرغم افتراهایی که افراد متعصب به آنها می‌زنند، هر روز بیشتر می‌شود.

«خان‌های ماندگار باورنکردنی» اصطلاحی است که در کتاب «۵۰ فیلمی که صنعت بالیوود را متحول کردند» و درباره فیلم‌های هندی و طرفداران آنهاست، مطرح کرده و به آن پرداخته‌ام. با این اصطلاح درباره ستارگان تغییرپذیر اما همیشگی و ماندنی که با مردم در تعامل‌اند سخن گفته‌ام. در واقع طرفداران هنر سینما، پیشگامان فناناپذیر آن را حتی علیرغم بالارفتن سنشان با احترامی عمیق دوست دارند.

در دهه ۱۹۵۰، ستاره‌های محبوب سینمای هند راج کاپور، دِو آنند و دلیپ کمار بودند. در دهه ۱۹۶۰، شامی کاپور، شاشی کاپور، دَرمندار و راجیش کانا با چشمان نافذ و چهره‌ای خنده‌رو هنرپیشگان محبوب مردم بودند. در دهه ۷۰، تنها یک نفر و آن هم آمیتاب باچان ‌برای یک دهه ‌و سالیان متمادی پس از آن تک ستاره هندوستان بود تا اینکه در دهه ۸۰ ظهور نسل جدید هنرپیشگان، بازی را تغییر داد.

امیرخان با آواز «بابایی پسرم بزرگ میشه و نامدار» در فیلم «از قیامت تا قیامت» در سال ۱۹۸۸ به شهرت رسید و در اوایل سال ۲۰۱۷ این ستاره بلندپرواز در جدیدترین فیلم خود «دانگال» که بسیار پرفروش بود، در نقش مردی میانسال با موهای خاکستری ظاهر شد و خود را به عنوان الگوی تمام عیار هنرپیشگان جوان بار دیگر مطرح کرد.

در سال ۱۹۸۹ سلمان خان در فیلم «من عاشق شدم» برای نخستین بار با سینه‌ای برهنه جلوی دوربین ظاهر و با آن فیلم شناخته شد. مردم عاشق این جوان ساده، دوست‌داشتنی، زود آشنا، متفاوت و مثبت شدند که با ستارگان امروز در نقش‌های منفی و صحنه‌های اکشن و جنگی بسیار فاصله داشت. او در فیلم پرفروش «سلطان» به سال ۲۰۱۶ در نقش مردی میانسال ایفای نقش و با این فیلم جایگاه خود را تثبیت کرد و شاه بالیوود لقب گرفت. پس از آن فیلم «دانگال» امیرخان رکورد شکست و گفته می‌شود بیش از ۳۰۰ کرور فروش کرد.

شاهرخ خان، اندکی پس از این دو هنرپیشه وارد سینمای هند شد. وی دهه ۹۰ با فیلم «دلداده به عروس خود رسید» به شهرت رسید اما شاهرخ خان همانند امیر و سلمان سال گذشته کارنامه موفقی نداشت. فیلم «طرفدار» نتوانست محبوبیت چندانی نزد طرفداران شاهرخ به دست آورد. او همچنین در فیلم «زندگی عزیز» همبازی یک دختر جوان بود. با این حال حضور او در بالیوود همچنان با قدرت باقی است.

اما تماشاگران پیغام روشنی به این سه بازیگر که قدرتمندترین تولیدکنندگان فیلم در بالیوود هم هستند، داده‌اند. آنها نمی‌توانند طول عمر حرفه‌ای شگفت‌انگیز خود را بیش از این ادامه دهند. زمانی که آنها همگان را شیفته خود می‌کردند خاتمه یافته است و حالا محبوب بودن مشروط به شرایطی شده است.

این سه بازیگر زمانی که مردم احساس همبستگی در آزادیخواهی داشتند روی صحنه آمدند؛ زمان سردرگمی و پریشانی جوانی. زمانی که عصیان و نافرمانی تنها راه رسیدن به معشوق در داستان‌های غلوآمیز عاشقانه بود ولی ۲۵ سال است که هندوستان تغییر کرده است. فیلمنامه‌های ما از داستان‌های ساده‌لوحانه و زودباورانه به روایتی تأمل‌برانگیز بدل شده است. امروز داستان‌هایی از محدودیت مجوزهای دولتی تا نبود پول در بانک‌ها، آن هم در کشوری که رفتار پولدارها با زیردستانشان را زیر نظر دارد، مطرح می‌شود. به ویژه در سرزمینی که انگلیسی حتی در فیلم‌های هندی زبان میانجی است. اینجا کشوری است پرهیاهو، با فراز و نشیب‌های متضاد و این خان‌ها ‌باید خود را با شرایط جدید انطباق دهند. آیا آنها می‌توانند در این دوره باقی بمانند؟

 

دیدگاه تان را بنویسید