در این یادداشت آمده است: شوربختانه برخی براین باورند که امیدآفرینی در سطح جامعه از سوی رسانه‌ها و خبرنگاران، نشر خبرهای خوشایند مدیران و مسئولان است و عکس آن نیز شفاف‌سازی و روشنگری‌هایی است که به‌طورمعمول در ذائقه گروه‌هایی خاص تلخی ایجاد می‌کند.
آنچه مسلم است امیدآفرینی و ایجاد انگیزه‌های تلاش برای زدودن پلشتی‌ها، در میان اقشار مختلف و دریای مواج انسان‌ها، هم شورونشاط تولید می‌کند و هم موتور محرکی برای رسیدن به توسعه و تعالی جامعه خواهد شد؛ اما تردیدی نیست که اقلیتی چنین وضعیتی را برنمی‌تابند و نقد، تحلیل و روشنگری، خوشایند آنان نیست و همواره با تعابیر خودساخته و وارونه‌سازی آن‌ها با پدیده‌های تعالی‌بخش مقابله می‌کنند.
جامعه‌ای که فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را بسته و محصور و محدود احساس کند، به ناامیدی و یأس می‌رسد و راه و روش خود را برای رسیدن به مطلوب به‌گونه‌های مناسب برای شکستن وضعیت موجود برمی‌گزیند.
حاکمیت جناح‌ها و گروه‌ها و شبکه‌های مستبد و متعصب سیاسی که قابلیت و توان تحمل صداهای متفاوت را ندارند در ادارات، ارگان‌ها و سازمان‌ها، اصلی‌ترین عامل ناامیدی، نفرت‌زایی، پراکندگی، تفرقه‌افکنی و چنددستگی است که به‌دنبال خود دفن استعدادها و فرار نخبگان و تولید انواع مفسده‌ و پس‌رفت‌ را درپی دارد.
به‌طورمثال نشر خبر و روشنگری در زمینه چگونگی شکل‌گیری اختلاس و... در جامعه احساس شفافیت و امید به آینده ایجاد می‌کند و برعکس سرپوش گذاشتن بر آنچه روی داده که سرانجام به‌طورکامل برملا خواهد شد، در افکار عمومی بذر دل‌زدگی و خشم و نفرت می‌کارد.
7375/ 2027
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.