در این یادداشت به قلم فرزاد وثوقی آمده است: روزی روزگاری قرار بود بیمارستانی در محدوده بزرگراه حسینی الهاشمی احداث شود . از همان روزهایی که بیمارستان ملکی تامین اجتماعی در جنوب شهر شیراز را آب برد و بخش های بسیاری از آن خسارت دید ، ضرورت احداث این بیمارستان از دسترنج کارگران فارسی در مناطق شمالی شهر احساس شد. بیمارستانی میراثی و فرسوده که بارها وبارها تعمیر شده است واما همچنان فرسوده به نظر می رسد.
معلوم نیست این بیمارستان فرسوده در برابر چند ریشتر زلزله مقاومت دارد ویا اگر دوباره آب رودخانه خشک طغیان کند به چه سر نوشتی مبتلا خواهد شد اما ماهیت داستان ضرورت ساخت بیمارستان جدید است که از دهه 80تا کنون دو یا سه بار کلنگ زنی شده واما ساخت آن پشت گوش افتاده است .
نگاه ما به این داستان سیاسی نیست بلکه تاکید ویادآوری آن است تا اگر مدیران استانی وملی فراموش کرده اند ، کارگران هم باید مراکز درمانی همسان با بانک ها ووزارتخانه ها داشته باشند دراین امر تعجیل کنند . در دولت های نهم ودهم که دست اندازی باور نکردنی به منابع سازمان تامین اجتماعی وارد شد ودر یک کلام این سازمان را غارت کردند مجالی برای تامین اعتبارات لازم این بیمارستان بزرگ وملکی بدست نیامد .
نمایندگان فارس هم موضوع را بصورت جدی پیگیری نکرده اند وامروز هم دنبال داستان ساخت بیمارستان تامین اجتماعی فارس در شیراز نیستند وشاید فراموش کرده اند که این موضوع هم مانند تغییر وتحول مدیران ستادی وغیر هم سو با خط وربط های سیاسی ضروری است !
سازمان تامین اجتماعی هم بدهکار کارگران است وهم طلبکار کارفرمایان . در هر دوصورت باید تعهدات از پیش تعیین شده آن اجرایی شود . وضعیت اقتصادی کشور وایضا استان بزرگ فارس چندان تعریفی ندارد تا منابع دلخواه سازمان تامین اجتماعی از سوی صنایع تامین شود .درواقع کارگاههای تولید والبته کارخانه های بزرگ وکوچک در سونوات گذشته بشدت از تحریم های سیاسی اقتصادی لطمه خورده وتوان مالی درست وحسابی ندارند . هر چند همه از ضرورت جذب سرمایه گذار برای توانبخشی صنعت در فارس می گویند اما در عمل حرکتی مشاهده نمی شود . در واقع همه وبطور پیوسته از ضرورت حضور سرمایه گذاران می گویند اما این گفتارها چندان تاثیری در رونق اقتصادی واشتغال ندارد . ذکر این نکته هم لازم است که چه تضمینی برای سرمایه گذاران می توان ارایه کرد تا اگر سرمایه های خود را به این دیار آوردند دوباره برباد نرود ؟
خلأ نظارت ها و نبود نظامنامه قانونی برای جذب سرمایه گذاران و حفظ منابع مالی و تضمین سود لازم ، باعث تضعیف بنیه اعتماد بین سرمایه گذاران و مدیران دولتی ما شده است.
در هر صورت این بیمارستان باید ساخته می شد و تاکنون آجر روی آجرش گذاشته نشده است. بسیار متاسفیم که دراستان ما کلنگ های بسیاری به زمین خورده اما منتج به نتایج مطلوب نشده است .این درحالی است که حوزه درمان می توان منبع بسیار مناسبی برای کسب درآمدهای سازمانی باشد . حال اگر از زاویه دیگری به داستان ساخت این بیمارستان نگاه کنیم ، نظرمان به قطب های قدرت وبازدارنده ای جلب می شود که حاضر نیستند کارگران هم بیمارستان ملکی داشته باشند ویا بهتر بگوییم سازمان تامین اجتماعی هم در کنار کسب درآمدهای توریسم درمانی قرار بگیرد .
این روزها همه می خواهند در فارس یا هتل بسازند یا بیمارستان چرا که احتمال آن می رود روزگاری کسب وکار دراین دو بخش به واسطه حضور گردشگران رونق بگیرد .
به امید آن روز که کارگران هم بتوانند از اندوخته های خود به شکلی شایسته وبایسته بهره برند تا اینکه اندوخته های آنان را با خود ببرند !
6114/ 2027
دریافت خبر: علی اکبر خرامش ** انتشاردهنده: سیداحمد نجفی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.