به گزارش خبرنگارایرنا ، در طرح دیدگاه ها و اظهارنظرهایی که در شبکه های مجازی در روزهای اخیر مطرح می شود ، در بسیاری از مواقع شیراز با شهرهای همسایه در شمال استان فارس و دیگر کلان شهرها مقایسه و روی نیازهایی دست گذاشته می شود که در سایر شهرها به عنوان داشته هایی بدیهی مطرح است .
کاوش در دیدگاه های مطرح شده نشانگر آن است که کاربران رسالت اعضای آتی شوراهای اسلامی در شیراز را دوچندان می دانند.
مباحثی که در طرح دیدگاه ها در فضای مجازی مطرح شده از نامگذاری خیابان ها و معابر شیراز تا توسعه فضای سبز این شهر را در بر می گیرد ، مطالباتی که شاید سالها نهفته مانده و اکنون در آستانه برگزاری انتخابات مطرح می شود .
در یکی از مباحثی که در شبکه های مجازی مطرح شده آمده است : به نظر من الان که تعداد اعضای شورا نسبت به دوره قبل کمتر شده و به 13 نفر رسیده است ، چیزی که مهم است این است که اعضایی که انتخاب می شوند و مردم به آنها رای می دهند علاوه بر داشتن دانش و تخصص لازم اول از همه باید شیرازی باشند، البته نه به معنای اینکه متولد شیراز باشند ، اگر باشند چه بهتر ولی به معنای این است که برای شیراز دل بسوزانند.
یکی از کاربران نوشته است:‌به نظرمن درسیستم مدیریت شهری بایستی افرادی باتخصص های مختلف شهری ورود کنند، ملاک انتخاب جناح و فرقه نباشد و تعدادی از یک رشته خاص نباشند همه رشته ها مانند متخصص شهرسازی ، فضای سبز،طراح شهری ، ترافیک شهری ، بافت شناس شهری و دیگرمتخصصین شهری حضور داشته باشند .
یکی از کاربران نوشته است: مشکل زمانی آغاز می شود که خود باوری هایمان تبدیل به تقلید می شود ، بعضی مدیران شهری الگو از استان های دیگر می گیرند واین که برای شهر ماهیت تعریف کنند یا گذشته اش را با آنچه معروف بوده تقویت کنند به بوته فراموشی می گذارند.
در ادامه یکی از کاربران گفته است:شیراز زمانی که به شهر گل و بلبل معروف شد ، صد هزار نفر جمعیت داشت ولی الآن 2 میلیون نفر جمعیت دارد !آیا صدها هزار خودرو و وسیله نقلیه رینگ ترافیکی نمی خواهد؟ قبل از احداث تقاطع معلم اگر از آن سمت رد می شدیم چند دقیقه توی ترافیک بودیم؟ فلکه معالی آباد چطور؟ یا چهارراه زندان یا تقاطع دلگشا! بتن ریزی در شیراز کار اشتباهی نبوده ، هرچند که ایجاد گل و آشیانه بلبل هم در شهر لازم است .
یک کاربر با روایتی از یک کشور نوشته است در این کشور ساختمان مدرسه ها از ساختمان بانک ها محکم تر ساخته شده است، من به فکر فرو رفتم که در کشور خودم بهترین ساختمان ها و امکانات برای استانداری ها ، فرمانداری ها،شهرداری ها، بانک ها و... ساخته می شود و مدرسه کلا فراموش شده و مدارس چند شیفته با چهل دانش آموز و آموزش دانش آموزانمان به روش کنترل اجتماعی بجای جامعه پذیر.
یکی از کاربران از اینکه شیراز به شهر پل ها تبدیل شده گلایه کرده و دیگری با بیان اینکه چندان پل مهمی هم نداریم! گفته است : شهرداری فلان شهر بنر نصب کرده که فقط یک اتوبان شهر بیش از 300 پل دارد.
برخی از کاربران نیز بر لزوم پل سازی در رینگهای شهر و نه در مرکز شهر و مسیرهای فرعی تاکید کرده اند و گفته اند : شهردار و مدیریت شهری در دهه های آینده موفق خواهد بود که شهر و مردم را به سمت عدم استفاده از وسیله نقلیه شخصی تشویق کند وگرنه ساخت پل ، اتوبان و... هیچ کدام درمان نیست فقط مسکنی گذرا است ، با این رشد شهرنشینی هر طرحی باشد ظرف کمتر از ده سال نا کارآمد می شود.
یک کاربر نوشته است:‌ باید مسیر دو چرخه در طرح ها دیده شود و به کارمندان دولت اگر با دوچرخه رفت و آمد کنند،تشویقی بدهند ، کدام یک از شهرداران کلان شهرها را به ساخت حداقل دومتر مسیر دوچرخه سواری در شهر ها برده اند؟ تغییر فرهنگ خیلی سخت تر از ساختن چند پل و اتوبان است .
یکی ا زکاربران با اشاره به سیل اخیر آذربایجان گفته است : سیل آذربایجان نشان داد، پل های تازه ساخت فرو ریخته اند ، پل تازه ساخت جاده شیراز جهرم هم فروریخت اما پل قدیمی هنوز در شیراز پابرجا است . در نهایت به این موضوع می رسیم که شورای شهر متخصص و متعهد م یتواند در تغییر این وضعیت موثر باشد.
در ادامه این مباحث یک کاربر فضای مجازی گفته است : چند وقت پیش در فرودگاه شیراز نشسته بودم یک گروه از پزشکان رده بالای ایران هم آنجا بودند که برای سمیناری به شیراز سفر کرده بودند همه داشتند از تغییرات شیراز در این چند سال حرف می زدند و تعجب کرده بودند و می گفتند که ما بیشتر داشتیم شیرازگردی می کردیم تا شرکت در سمینار!
درادامه این مبحث آمده است : بافت مرکزی شهر احتیاج به فرهنگ سازی برای استفاده از وسیله نقلیه عمومی دارد و این تنها راه نجات از ترافیک است . مناطق بیرون از بافت مرکزی احتیاج به تقاطع های بیشتر و اتوبان های جدید دارد .
یکی از کاربران نیز دراین مباحث گفته است : شوراهای شهر به عنوان یک نهاد مردمی می توانند با بهره‌گیری از آرای صاحب‌نظران و نخبگان فکری در عرصه‌های متنوع، امتیازات و تأثیرات اجتماعی مثبتی مانند پرکردن خلاء مدیریتی، تسریع در جریان کارها و امور مردم، رفع تبعیض، نظارت اجتماعی، آگاهی ‌بخشی عمومی، ارتقای مشارکت، نیروسازی و رشد استعدادهای مردمی را محقق کنند.
این کاربر فضای مجازی گفته است : به هرحال یک شهردار به عنوان مدیر شهری به تنهایی قادر به حل مشکلات و معضلات شهری نیست بلکه نیازمند به همفکری و همکاری شوراهای شهر که منتخب مردم هستند را نیز دارد. گزارش از : نیکنام خشنودی ** انتشار دهنده:‌غلامرضا مالک زاده
6113 / 1876
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.