گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

فؤاد ایزدی: ما نمی توانیم آمریکا را جدی بگیریم/ با دولتی می شود مذاکره کرد که انسجامی بین رئیس جمهوری و وزیر خارجه آن وجود داشته باشد

ما نمی توانیم به هم ریختگی و آشفتگی موجود در کاخ سفید را حل کنیم و خودشان باید به حرف واحدی برسند. هیچ کسی در ایران نمی تواند بر اساس این تغییر ادبیات تصمیم بگیرد. یعنی فعلا اینکه مذاکره کنیم یا نکنیم بحث ما نیست. چون نمی دانیم حرف آخر آنها چیست.

پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: یک کارشناس مسائل آمریکا با تأکید بر اینکه در تاریخ سیاسی آمریکا خیلی سابقه نداشته در حرف مسئولین ارشد آمریکا در این سطح دوگانگی باشد، گفت: الآن ما نمی توانیم واکنشی داشته باشیم چون معلوم نیست آمریکا چه می گوید.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با فؤاد ایزدی را در ادامه می خوانید:

تحلیل شما از این ادعای ترامپ که حاضر است بدون قید و شرط با مسئولین ایران مذاکره کند چیست؟ چقدر می توان به این ادعا اعتماد کرد؟

چیزی که دیشب در آمریکا اتفاق افتاد عجیب بود. چون رئیس جمهوری آمریکا دو مرتبه اعلام می کند که بدون قید و شرط آمادگی دارد هر جایی و هر زمانی با رئیس جمهوری ایران دیدار کند. در کنفرانس خبری با نخست وزیر ایتالیا که این بحث مطرح شد وزیر خارجه آمریکا روبروی ترامپ نشسته بود. یک ساعت بعد همین وزیر خارجه مصاحبه می کند و سه پیش شرط می گذارد؛ که هیچ کدام هم ایران نمی تواند انجام دهد. در نهایت 12 پیش شرطی که پمپئو دو سه ماه پیش داشت را تجمیع کرده و سرفصل های آن را گفته است.

در تاریخ سیاسی آمریکا خیلی سابقه نداشته در حرف مسئولین ارشد آمریکا در این سطح دوگانگی باشد. زمان مذاکرات برجام سؤال این بود که آیا رئیس جمهوری بعدی به برجام تمکین می کند؟ آن موقع در کشور ما بحث بود و عده ای از افراد این ذهنیت را داشتند که آمریکا کشور بانظمی است و این حالت نیست که اگر رئیس جمهوری توافقی را انجام داد رئیس جمهوری بعدی این توافق را نقض و یا لغو کند.

آن را با این وضعیت مقایسه کنید که ما بحث رئیس جمهوری بعدی را نداریم و بحث وزیر خارجه فعلی را داریم که با یک اختلاف زمانی یک ساعته حرف را عوض می کند و حرف دیگری می زند.

ما نمی توانیم به هم ریختگی و آشفتگی موجود در کاخ سفید را حل کنیم و خودشان باید به حرف واحدی برسند. هیچ کسی در ایران نمی تواند بر اساس این تغییر ادبیات تصمیم بگیرد. یعنی فعلا اینکه مذاکره کنیم یا نکنیم بحث ما نیست؛ چون نمی دانیم حرف آخر آنها چیست؟!

 

این تناقض در حرف های ترامپ و وزیر خارجه او در عرصه بین المللی چطور می تواند به کمک دیپلمات های کشور ما بیاید؟

طرف مقابل ما مجموعه آدم هایی هستند که تکلیفشان با خودشان مشخص نیست. دوستان آمریکا از جمله نتانیاهو و محمد بن سلمان قاعدتا الآن باید آشفته شده باشند. گروهک های ضد انقلاب به صحبت های ترامپ دلخوشی داشتند و قطعا سیستم آنها هم به هم ریخته و آشفتگی ذهنی پیدا کرده اند که یک روز می گوید من بلایی سر شما در می آورم که هیچ کس ندیده باشد و یک روز می گوید بدون قید و شرط مذاکره کنیم.

 

این رفتار می تواند منجر به منزوی شدن آمریکا در عرصه بین الملل شود؟

منجر به منزوی شدن بیشتر می شود. اروپایی ها می گویند شما یک بار مذاکره کردید؛ چرا آن را انجام ندادید؟

 

دولت ترامپ معاهدات بین المللی دیگری را هم زیر پا گذاشت. از این مصادیق می توانیم استفاده کنیم که به عرصه بین الملل ثابت شود ترامپ و دولت او برای مذاکره قابل اعتماد نیستند؟

خیلی هم لازم نیست ما اثبات کنیم. افرادی که الآن دارند سیاست خارجه آمریکا را مطالعه و نگاه می کنند، از جمله رسانه های خود آمریکا دارند حرف هایی که من زدم را بیان می کنند. کار خیلی سختی نیست که ما این امر را ثابت کنیم؛ خود آنها این آشفتگی و تشویش را درک می کنند و مسئولین ما هم باید همین صحبت ها تکرار کنند.

ما نمی توانیم آمریکا را جدی بگیریم؛ زمانی که حرف رئیس جمهوری و وزیر خارجه آنها متفاوت است. یک نفر از آنها می گوید پیش شرط نداریم و نفر دیگر سه پیش شرط غیر قابل اجرا می گذارد. این حالتی نیست که پمپئو نداند چه کار دارد می کند. چون در آن جلسه حضور داشت و تنها با فاصله یک ساعت آن مصاحبه را انجام داد. البته این آشفتگی را بین نهادهای سنتی آنها هم با ترامپ داریم و بعضی وقت ها این دعواها سر باز می کند. وضعیت غیر معقولی است که بر آمریکا حاکم است.

 

بهترین واکنشی که مسئولین و دیپلمات های ما می توانند به این ادعای ترامپ داشته باشند چیست؟

الآن ما نمی توانیم واکنشی داشته باشیم چون معلوم نیست آمریکا چه می گوید.

 

برخی افراد معتقدند که با این ادعا می خواسته توپ را به زمین ایرانی ها بیاندازد.

آنها قطعا دوست دارند که در کشور ما بر سر مذاکره با آمریکا دعوا شود. این یک سیاست است که این حرف را بزند تا عده ای بگویند برویم مذاکره کنیم و عده ای بگویند نرویم مذاکره کنیم. اما کاری که دیشب اتفاق افتاد خیلی ذیل این سرفصل تعریف نمی شود. به نظر من به جای اینکه در کشور ما دعوا بیاندازد بیشتر اتحاد ایجاد می کند. یعنی حتی 100 نفری هم که چند وقت پیش نامه نوشتند هم یقینا متوجه شده اند که معلوم نیست دولت آمریکا می خواهد چه کاری انجام دهد.

با دولتی می شود مذاکره کرد که انسجامی بین رئیس جمهوری و وزیر خارجه آن وجود داشته باشد؛ الآن این نیست و کاملا متناقض صحبت می کنند. اگر هم هدف این بوده که بین جامعه ما بر سر مذاکره کردن یا نکردن دو قطبی و دعوا ایجاد کند، کاری که کردند به آن سیاست کمک نمی کند و بیشتر جامعه ما را منسجم می کند. الآن خوش بین ترین آدم ها هم سرشان را می خارانند و می گویند، چه اتفاقی افتاده است؟!

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.