عضو مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علمیۀ قم گفت: اینکه یزید برای گرفتن بیعت از امام حسین(ع) به زور متوسل می شود بدین خاطرست که پایگاه مردمی ندارد. کسی که جایگاه و پایگاه مردمی نداشته باشد به زور متوسل می شود.

به گزارش جماران، شب گذشته حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا که در حسینیه دارالزهراء (س) سخن می گفت درباره سالارشهیدان اظهار داشت: مساله قیام ابی عبدالله حسین(ع) ابعاد گوناگونی دارد و نمی توان تنها به یک بُعدش اکتفا کرد. گاهی ممکن است از بُعد الهی و گاهی هم از بُعد مردمی قیام سالار شهیدان سخن بگوئیم. به هر حال قیام امام حسین(ع)  دارای ابعاد گوناگونی است که به طور خلاصه می توان بُعد با عظمت الهی آن و بُعد انسانی و مردمی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. سوره مبارکه کوثر اشاره ای به این ابعاد در قیام اباعبدالله حسین(ع) دارد. طنطاوی مصری «26 مصداق» برای کوثر برمی شمارد و فخر رازی در تفسیر کبیرش «10 مصداق» و علامه طباطبایی نیز در تفسیر گرانسنگ المیزان «10 مصداق» دارد همینطور دیگر مفسران به تبعیت از آنان در این باره به تفصیل سخن گفته اند. به شکرانه وجود کوثر، پیامبر(ص) موظف است دو کار را انجام دهد. اول «فصّل رَبِکَ» «برای پروردگارت نماز بگذار»، دوم «وَانحَر» «شتران را قربانی کن» بدون شک،  نماز سمبل ارتباط انسان با خداست. و قربانی شتران برای اطعام بینوایان و فقیران، سنبل ارتباط انسان با توده های محروم است. به طور کلی انسان کامل دو بُعد دارد. اول ارتباط با خدا و دوم ارتباط با بندگان خدا، اگر انسانی تنها با خدا ارتباط داشته باشد و اعتنایی به بندگان خدا نداشته باشد ناقص است. همچنین اگر  انسانی که دلسوز و مردمدار است ارتباطش با خدا را قطع کند نیز ناقص است. از این رو اسلام یک انسان دوبُعدی را تربیت می کند. که دارای دو وجه الهی و مردمی است.

 برای بررسی بُعد مردمی قیام ابا عبدالله الحسین(ع) باید توجه کرد که اصلا امامت چه مفهومی دارد و نقش موثر امامت در جامعه چیست؟ علمای علم کلام گفتند: امامت عبارت است از پیشوایی در امور دینی و دنیوی، بنابراین امام زمامدار اجتماعی است که در آن هم پیشوای دین مردم هم پیشوای مسائل سیاسی مردم است. به تعبیری دیگر، نسبت امام در  جامعه به منزله جایگاه سر نسبت به کل بدن به حساب می آید. این تعریف میان علمای اهل سنت و جماعت با شیعه یکسان است

حجت الاسلام کوشا در ادامه گفت: امامت سه بُعد دارد که بُعد اولش، مرجعیت دینی است و بُعد دومش الگو بودن برای تمامی انسانهای عصر خود و حتی تا قیامت است. بُعد سوم امامت عبارت اتست از زمامداری سیاسی و اجتماعی، آنچه که امروز از آن به عنوان رهبری تعبیر می شود. در میان این سه بُعد؛ دو بُعد از همه اساسی‌تر است.  بُعد نخست امامت مرجعیت دینی است. یعنی امام کسی است که مرجع دین مردم است و آنان در فهم دین خود به او مراجعه می کنند. پس امامان در مذهب شیعه یعنی مراجع دینی، مرجعیت دینی که معصوم است و در فهم دین و برداشت دین، لغزش و خطا ندارد. 

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: حدیث معروفی که شیعه و سنی آن را نقل کردند «من مات ولم یعرف إمام زمانه، مات میتة جاهلیة»است که بنابر تحقیق اعتبارش در میان اهل سنت بیش از اهل تشیع است. به نحوی که حداقل 16 منبع بزرگ اهل سنت آن را نقل کرده اند. معنای این حدیث نیز چنین است«کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است»  اگر این امام زمان، تنها به معنای رهبری سیاسی باشد پس اگر کسی رهبر سیاسی اش را نشناخت و مرد به چه دلیل باید مردنش مرگی جاهلی محسوب شود؟ چرا اصولا کسی که امام زمانش را نشناسد مرگش جاهلی به حساب می آید؟ مساله برمی گردد به اینکه امام خود مرجع دین است. فهم دین، استنباط دین، ارائه دین و سنت صحیحه پیامبر، از طریق ائمه هدی(ع) برای ما بازگو شده است. امامان مبین و مفسر قرآن، تبیین کننده سیره نبوی، اهل بیت(ع) هستند لذا در درجه اول مرجع دین مردم هستند. این بُعد اصلی امامت است. پس از پیامبر اکرم(ص) کسی که علمش مانند  پیامبر است و می تواند حقایق دین را بدون اشتباه به مردم عرضه کند نامش امام است. که در وجود مقدس امیرالمونین علی بن ابی طالب(ع)، پس از رسول خدا تجلی یافته است. وقتی که ما می گوییم امام، یعنی کسی که ما دین خود را از او می گیریم.

عضو مجمع مدرسین و محققین حوزۀ علمیۀ قم، با اشاره به چهره سه بعدی دین در جامعه گفت: وقتی از دین گفته می شود خود آن نیز دارای سه بُعد است. که اصول دین، فروع دین و اخلاقیات دین نامیده می شود. لذا  ائمه معصومین(ع) مرجع دین ما در اصول، فروع و اخلاقیات هستند. پس اگر کسی چنین امامی را نشناسد در واقع دین خود را نشناخته و به مرگ جاهلی مرده است. مفهوم دوم امامت، الگو بودن تمام عیار برای انسانهاست. یعنی امام جامع تمام فضیلت ها و مقرب ترین انسانها به خداست. و از نظر اخلاق، الگو بودن و تقرب به خدا منحصر به فرد است. بی شک ائمه معصومین(ع) الگوهایی هستند که آنقدر به خداوند نزدیکند که درک مقامات معنوی آن بزرگواران برای افراد عادی محال است. پس بُعد دوم امامت پس از مرجعیت دینی، الگو بودن تمام عیار است. از همین رو، بُعد اول و دوم امامت قابل سلب و غصب نیست. بعنوان مثال، امام کاظم(ع) سالها در زندان بودند این درحالی است که با این وجود هیچگاه امامت از ایشان سلب نشد. لذا مرجعیت دینی قابل سلب و غصب نیست و امام چه در سلول انفرادی باشد چه در میان مردم، مرجع دینی و انسانی کامل است. بُعد سوم امامت که زمامداری سیاسی و اجتماعی است این قابل سلب کردن است. چرا که تحقق زمامداری اجتماعی و سیاسی به وسیله حضور مردم است. تنها اگر مردم در صحنه حاضر شوند و بخواهند امام را یاری کنند ریاستش عینیت و فعلیت پیدا می کند. چنان که در مورد ائمه(ع) جز امیرالمونین(ع) به مدت 5سال، و امام حسن مجتبی(ع) به مدت 6 ماه، سایرین هیچکدام بُعد سوم امامت را دارا نشدند به این دلیل که زمامداری اجتماعی و سیاسی زمینه می خواهد و تحققش به وسیله مردم و استقبال توده ها میسر می شود. برای نمونه، بنیانگذار انقلاب اسلامی«امام خمینی(ره)» سال 1342 قیام کردند اما چرا در همان سال جمهوری اسلامی برپا نشد؟ زیرا باوجودی که جنبشی ایجاد شده بود اما همه مردم در صحنه نبودند ولی در سال 57 پس از 15 سال که زمینه های اجتماعی بوجود آمدند و مردم در صحنه حاضر شدند و رهبری امام را به رسمیت شناختند ایشان وارد ایران شد. در همین راستا همان سال حکومتی ایجاد می شود که در تاریخ 1400 ساله دوران اسلام جز در دوران حکومت 10 ساله پیامبر اسلام و دوره 5 ساله حکومت امیرالمونین(ع)و حکومت 6 ماه امام حسن مجتبی(ع) سابقه نداشته است. امام قبل از آنکه به رهبری سیاسی برسد مرجع دین و انسانی وارسته بود اما برای تحقق بُعد سوم امامتش، حضور مردم را می طلبید.

حجت الاسلام کوشا در ادامه با اشاره به ابی عبدالله(ع) گفت: برخی خیال می کنند امام حسین(ع) همین طوری قیام کرد نه چنین نبود. امام حسین(ع) صرف نظر از داشتن بُعد الهی، قیامش از جهت بُعد اجتماعی و مردمی، کاملا حساب شده بود. همچنین این سوال مطرح می شود که چرا یزید خواستار گرفتن بیعت از امام حسین(ع) بود؟ پاسخ این است که او پایگاه اجتماعی نداشت و می دانست اگر حسین بن علی(ع) بیعت نکند بدنه اجتماع نیز با یزید و حکومتش نخواهند بود. او بناداشت با بیعت حسین بن علی(ع) این پیام را منتقل سازد که رسمیت دارد و مردمان نیز حکومت او را بپذیرند. اینکه یزید برای گرفتن بیعت از امام حسین(ع) به زور متوسل می شود بدین خاطر است که پایگاه مردمی ندارد. کسی که جایگاه و پایگاه مردمی نداشته باشد به زور متوسل می شود. از طرفی ابی عبدالله حسین(ع) نیز در خانه خود نشسته و به صلحش با معاویه نیز پایبند بود. اما وقتی معاویه از دنیا می رود حرکتی در کوفه بوجود می آید. کوفه در آن زمان، نبض اصلی جامعه اسلامی بود و هر حرکتی در آن شهر منجر به حرکت های دیگر می شد. لذا از اهمیت بالایی برای حکومت برخوردار بود. به همین منظور معمولا والیانی از طرف مرکز برای کوفه می فرستادند که از اقتدار خاصی برخوردار باشند و بتوانند مردم آنجا و اطرافش را رام و مطیع حکومت سازند. اما پس از مرگ معاویه نامه های متعددی برای امام حسین(ع) از کوفه می آمد که «معاویه مرده است و ما از تو استقبال می کنیم» همچنین به امام حسین(ع) گفته می شد«بستر آماده است که به کوفه بیایی» امام نیز که از جهتی می دید حکومت یزید مشروعیتی ندارد و فساد در سراسر اجزایش ریشه دوانیده است می دانست که حکومت یزید پایگاه مردمی ندارد و مردم به زور سرنیزه از آن پیروی می کنند. از طرف دیگر مردم قابل توجه ای نامه های فراوان نوشتند و ایشان را دعوت نمودند. پس از آنکه امام حسین(ع) از بیعت کردن ابا می ورزد و مجبور می شود مدینه را به سوی مکه ترک کند  ناچار می شود 4 ماه در مکه بماند اما وقتی می بیند زمینه های ترورش را در مکه فراهم کردند. براساس دعوت هایی که مردم کوفه از وی کردند به سمت آن شهر حرکت می کند. البته قبل از این اقدام، مسلم بن عقیل را می فرستد تا زمینه را ببیند و اگر  بستر اجتماعی فراهم است او به امام خبر دهد. مسلم 40 روز در کوفه تحقیق می کند و نتیجه بررسی هایش این می شود که مردم آماده هستند و برای امام نامه ای می نویسد با این مضمون که زمینه های اجتماعی آماده است شما به اینجا بیایید. تاریخ طبری تمامی این نامه ها را منتشر کرده است. مرجع این تاریخ ابی مخنف است که مورد وثوق و از اصحاب امام صادق(ع) بوده است. متاسفانه مقتل ابی مخنف جعلی در یک مقطع به فارسی ترجمه شد هرچند بعدها مقتل اصلی وی نیز ترجمه شد اما آن مقتل جعلی ابی مخنف به خورد مداحان و کم اطلاعان داده شد تا بهانه ای برای خیلی از نوحه ها و روضه های دروغین باشد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.