محمدعلی مهدوی راد در مراسم عزاداری ماه محرم در مؤسسه فهیم، گفت: انگار پیغمبر اکرم در آینۀ وحی، فردای این جامعۀ اسلامی و کنشهای گوناگون در جامعۀ اسلامی را میدیدند و بر اساس این فرمودند که «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ». میخواستند بگویند که در تمام گذرگاه تاریخ، هر جا حسین ایستاده، من هم همانجا ایستادهام. هر جا من ایستادهام، حسین هم آنجا ایستاده است. اگر کسی بخواهد جریانها، مواضع و کنشها را ارزیابی کند، باید ببیند حسین(ع) کجا ایستاده است
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه اگر کسی بخواهد جریانها، مواضع و کنشها را ارزیابی کند، باید ببیند حسین(ع) کجا ایستاده است، گفت: انور حیدر، یک کتابی نوشته به نام «فاجعة کربلاء فی ضمیر العالم الانسانی» که یک فصلی دارد. در آن فصل با تحلیل جامعهشناسانه و تاریخی ثابت میکند از نگاه متفکران سنی و مسیحی و غیر ادیان الهی، اگر در این مرحلۀ تاریخی حسین(ع) قیام نمیکرد، به کلی فاتحه اسلام خوانده شده بود. این کتاب، بسیار خواندنی و شایسته است یک صاحبقلم خوبی آن را ترجمه کند.
به گزارش خبرنگار جماران، حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی مهدوی راد طی سخنانی در مراسم عزاداری ماه محرم مؤسسه فهیم با اشاره به اینکه امام حسین(ع) قبل از قیام بالغ بر پنج ماه در مکه حضور داشته است، گفت: امام حسین(ع) حدود پنج ماه جلسات متعددی صبحگاهان و شامگاهان داشتند، غیر از همان نکتههای مشهور و معروف که نامه نوشتند به بصریان و به هنگام خروج، گفتوگوهایی با عبدالله بن عباس و دیگران داشتند؛ اما از درونمایه و محتوای این مجالس تحقیقاً هیچ خبری نیست. یعنی ما خبر نداریم؛ یعنی نمیدانیم چه اتفاقی افتاده است. امام حسین(ع) قطعاً مطالب مهمی فرمودند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: سامی بدری، محقق و مؤلف جلیلالقدر روزگار ما معتقد است که خط و سیر علی(ع) و امام حسن(ع) و نوع جهتگیری میراث قرآنی آنها را امام حسین(ع) در مکه ادامه دادند و بر آن تأکید کردند و بر عناوینی هم تأکید کردند و عناوینشان را آوردند. ایشان نوشته در آن جلسات، امام حسین(ع) حدیث غدیر، ثقلین و کساء و آیه تطهیر و آیهای را خواندند که معروف به آیۀ رؤیاست. قاعدتا ایشان سؤالات را هم جواب میداده است.
وی اظهار داشت: قرآن برای شجره ملعونه دو ویژگی مطرح کرده که یکی «فتنة للناس» و دیگری «ایجاد خوف» است. یعنی آنچه که الآن وجود دارد و ملعوناند بر اساس آیات قرآن، یعنی یهودیان و کسانی غیر از آن گروهها، در زمان نزول آیات فتنهانگیز و هراسناک نبودند. یعنی بعد از حضور پیامبر(ص) و مخصوصا عامالوفود، دیگر اینها نمیتوانستند برای جامعۀ اسلامی هراس ایجاد کنند و هراسناک باشند. در آینده بعد از پیامبر(ص) هم رد پایی از آنها در این حد دیده نمیشود. اما جریان نفاق که مهمترین نمونه و جلوۀ آن امویان بودند، فتنهانگیزترین کسانی هستند که در جامعه فتنه ایجاد میکنند.
مهدوی راد افزود: روایت «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» با تحلیل ذوقآمیز و مطابق با واقعیات تاریخی مرحوم کاشفالغطاء همراه شده که اسلام، محمدیالحدوث و حسینیالبقاء بود. امابه نظر من میآید که این روایت خیلی عمیقتر و دقیقتر از این نگاه است. خدا مرحوم محقق حکیمی را رحمت کند، جریان «حِلف» و «موالات» و قراردادهای اجتماعی را در جامعۀ جاهلی بر اساس فرهنگ جاهلی گزارش میکنند و نشان میدهند که در آن روزگارانی که درگیریها فراوان بود، قرارداد میبستند و صیغۀ قرارداد هم «أَنَا مِنکَ وَ أَنتَ مِنِّی» بود و اگر گاهی کسی با کسی یا رئیس قبیلهای با رئیس قبیلهای، قرارداد را اینجوری میبست. بحث بسیار قابلتوجهی آوردند که من در ادب عربی و در شعر جاهلی هم که اشعار متعددی را میآورند، به اتصال و همراهی و همدلی و همفکری و همگامی دلالت میکرد.
وی تصریح کرد: انگار پیغمبر اکرم در آینۀ وحی، فردای این جامعۀ اسلامی و کنشهای گوناگون در جامعۀ اسلامی را میدیدند و بر اساس این فرمودند که «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ». میخواستند بگویند که در تمام گذرگاه تاریخ، هر جا حسین ایستاده، من هم همانجا ایستادهام. هر جا من ایستادهام، حسین هم آنجا ایستاده است. اگر کسی بخواهد جریانها، مواضع و کنشها را ارزیابی کند، باید ببیند حسین(ع) کجا ایستاده است و نمیدانم آیا طه حسین به این نکته توجه داشت یا نه که میگوید اصلاً حادثۀ کربلا، «مفترق طرق» جامعۀ اسلامی، نقطۀ عطف جامعۀ اسلامی است. یعنی اصلاً بعد از کربلاست که جامعۀ اسلامی طبقهبندی میشود به جامعۀ شیعه و سنی و آنجایی که حسین ایستاده، جامعۀ شیعی است و هرجا حسین نایستاده، جامعۀ سنی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: یکی از این نویسندگان بسیار خوب شیعه، انور حیدر، یک کتابی نوشته به نام «فاجعة کربلاء فی ضمیر العالم الانسانی» که یک فصلی دارد. در آن فصل با تحلیل جامعهشناسانه و تاریخی ثابت میکند از نگاه متفکران سنی و مسیحی و غیر ادیان الهی، اگر در این مرحلۀ تاریخی حسین(ع) قیام نمیکرد، به کلی فاتحه اسلام خوانده شده بود. این کتاب، بسیار خواندنی و شایسته است یک صاحبقلم خوبی آن را ترجمه کند. بسیار کتاب مهمی است و تحلیلهای خیلی قابلتوجهی دارد. بله، «حسینیالبقاء» هم هست، ولی این «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» با این تحلیل و زاویۀ نگاه، سخن بسیار بسیار مهمی است.