ایران در آستانه مذاکراتی حساس با آمریکا قرار دارد؛ رویدادی سرنوشتساز که شاید مسیر آتی کشور را تحت تأثیر جدی قرار دهد. در این برهه خطیر، بیش از هر زمان دیگری، همگرایی داخلی و اتخاذ رویکردی ملی و فراگیر اهمیت مییابد. تداوم اختلافات سیاسی و تلاش جناحهای مختلف برای مصادره نتایج احتمالی مذاکرات به نفع خود و یا استفاده ار فرصت برای تخریب رقیب، نه تنها میتواند تلاشهای دیپلماتیک را با شکست مواجه سازد، بلکه شکافهای داخلی و بحرانهای سیاسی موجود را نیز تعمیق خواهد بخشید.
ایران در آستانه مذاکراتی حساس با آمریکا قرار دارد؛ رویدادی سرنوشتساز که شاید مسیر آتی کشور را تحت تأثیر جدی قرار دهد. در این برهه خطیر، بیش از هر زمان دیگری، همگرایی داخلی و اتخاذ رویکردی ملی و فراگیر اهمیت مییابد. تداوم اختلافات سیاسی و تلاش جناحهای مختلف برای مصادره نتایج احتمالی مذاکرات به نفع خود و یا استفاده ار فرصت برای تخریب رقیب، نه تنها میتواند تلاشهای دیپلماتیک را با شکست مواجه سازد، بلکه شکافهای داخلی و بحرانهای سیاسی موجود را نیز تعمیق خواهد بخشید.
کشورمان در آغاز سال ۱۴۰۴ با چالشهای پیچیده و چندوجهی در عرصههای سیاسی و اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. این وضعیت، نمایانگر شرایط حساسی است که نیازمند تدابیر جامع، تصمیمگیریهای سنجیده و درک عمیق از واقعیتهای موجود است. در این میان، مذاکرات پیش رو با آمریکا به عنوان یکی از مسائل کلیدی، نقشی تعیینکننده در روند تحولات داخلی و خارجی کشور ایفا خواهد کرد. حساسیت این مذاکرات و پیامدهای آن بر آینده ایران، ضرورت اتخاذ یک استراتژی یکپارچه و مبتنی بر منافع ملی را دوچندان میسازد.
تجربیات گذشته، به ویژه توافق برجام، به وضوح نشان داده است که هرگونه تُندروی، تلاش برای انحصار دستاوردها به یک جریان سیاسی خاص و یا تخریب رقیب به عنوان خائن، تنها به بنبست رسیدن مسیرهای دیپلماتیک و تضعیف توافقات احتمالی منجر میشود. در چنین شرایطی، کنشگران عرصههای رسانهای، سیاسی و اجتماعی کشور باید با نگاهی ملی و فراتر از تقسیمبندیهای جناحی عمل کنند. اصلاحطلبان نباید اجازه دهند که گشایشهای سیاسی و اقتصادی صرفا به نام آنان ثبت شود، زیرا چنین رویکردی نه تنها موجب تقویت جریانهای مخالف هرگونه توافق خواهد شد، بلکه فضای داخلی کشور را به سمت قطببندیهای غیرسازنده سوق خواهد داد. در این مقطع حساس، اولویت باید منافع ملی و مصالح عالیه کشور باشد، نه بهرهبرداریهای کوتاهمدت سیاسی و جناحی. هرگونه اشتباه و تُندروی میتواند کشور را در مسیر بحرانهای جدیدی قرار دهد که جبران آن دشوار خواهد بود.
در جریان مذاکرات ایران و آمریکا، هیچکس بهتنهایی نمیتواند ادعای پیروزی کند، حتی اگر دستاوردهای قابلتوجهی بهدست آید، این دستاوردها باید بهعنوان نتیجه همکاری و مشارکت تمام نهادهای کشور مطرح شود، نه اینکه به نام یک گروه خاص تمام شود. جریانات سیاسی و رسانهای باید از وسوسههای توئیتری و تلاش برای بهرهبرداریهای جناحی دست بردارند. این نه تنها به تضعیف مذاکرات منجر میشود، بلکه میتواند به بدفهمیها و واکنشهای منفی در داخل و خارج از کشور منجر شود.
انتظارات غیرواقعی که بهویژه از سوی برخی چهرهها مطرح میشود، نظیر سرمایهگذاری آمریکا در ایران یا طرحهایی خیالی مانند توسعه انرژی خورشیدی، تنها به دامن زدن به تقابلها و تقویت جریانات رادیکال کمک خواهد کرد. در چنین فضایی، فرصتهای واقعی برای بازسازی سیاست خارجی و بهبود روابط بینالمللی از بین خواهد رفت.
در این شرایط پیچیده و سرنوشتساز، همه ما باید از دایره منافع کوتاهمدت سیاسی عبور کنیم و تنها به فکر منافع ملی و مصالح کشور باشیم. دقت و هوشیاری در مذاکرات، بهویژه در زمانهایی که امکان توافقهای مهم وجود دارد، ضرورتی است که باید در اولویت قرار گیرد. هرگونه اشتباه و تندروی میتواند کشور را در مسیر بحرانهای جدیدی قرار دهد که جبران آن دشوار خواهد بود.
کشور در شرایطی قرار دارد که باید از فرصتهای پیشآمده بهرهبرداری کند و نگاه به آینده را در دستور کار قرار دهد. برای این منظور، اصلاحطلبان، اصولگرایان و همه گروههای سیاسی باید از مواضع جناحی دست بردارند و از هرگونه رفتار دلسردکننده یا تُندروی پرهیز کنند. در صورتی که این همبستگی و رویکرد ملی در مذاکرات شکل بگیرد، امکان موفقیت و پیشرفت در روابط بینالمللی و بهبود وضعیت داخلی فراهم خواهد شد.
آینده ایران به نگاه مشترک، تصمیمات جمعی و تعهد به منافع ملی بستگی دارد. امیدواریم که با درک صحیح از وضعیت حساس کنونی، سیاستگذاران و کنشگران اجتماعی و سیاسی کشور بتوانند در این مقطع حساس تصمیمات درست و بهموقع اتخاذ کنند تا کشور از بحرانهای موجود عبور کرده و به سوی آرامش و پیشرفت گام بردارد
لابد باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که در دوران حساس کنونی، تنها با وحدت داخلی و رویکردی ملی میتوان از فرصتهای پیشرو بهطور مؤثر بهره برد. تنها در چنین شرایطی است که مذاکرات با آمریکا میتواند به گشایشهای واقعی و پایدار منجر شود. به جای دامن زدن به اختلافات و تلاش برای مصادره دستاوردها، باید همه نیروهای سیاسی و اجتماعی بهطور مشترک برای منافع عالیه کشور عمل کنند. آری، ما میتوانیم از این پیچ تاریخی عبور کنیم، اما این امر مستلزم تصمیمات هوشمندانه، همگرایی و تمرکز بر منافع ملی است.
فردای ایران، اگر امروز با عقلانیت و تدبیر به جلو گام برداریم، میتواند متفاوت باشد. آیندهای که نه در سایه تفرقه و تندروی، بلکه در پرتو همکاری و همافزایی شکل میگیرد. از این رو، تنها با نگاهی وحدتبخش و ملتمحور، میتوانیم به تحقق آیندهای بهتر امیدوار باشیم.