پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: سفیر پیشین ایران در انگلیس با اشاره به اینکه نتانیاهو تمام تلاشش را برای کارشکنی در مذاکرات میکند، گفت: ترامپ دنبال این است که بدهیهای عظیم و هزینههای سیستم آمریکا را کاهش بدهد و از سوی دیگر دنبال این است که مسائل منطقه را حل و فصل کند و طرح ابراهیم شکل بگیرد. یعنی همه کشورهای عربی به طرح ابراهیم بپیوندند و با تجارتی که در این منطقه انجام میدهد، بتواند درآمدهای مالی آمریکا را توسعه بدهد و تراز تجاری ضعیفی که دارد را تا جای ممکن جبران کند؛ و بعدش هم وارد رقابت جدی با چین شود و اجازه ندهد که چین هم بالا بیاید. تحقق این اهداف را در سایه صلح و عدم تنش میبیند.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با سید جلال ساداتیان را در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه ترامپ خبر اولیه مذاکره با ایران در عمان را اعلام کرده، به نظر شما ابتکار عمل در این قضیه دست کدام یک از طرفین مذاکره است؟
اگر بخواهیم به این قضیه توجه کنیم، میتوانیم بگوییم از ابتدای امر خبرسازی توسط ترامپ اتفاق افتاده است. یعنی او از اول هم گفت آمده که با ایران مذاکره کند ولی ایران گفت مذاکره با آمریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست. در نتیجه خبر را ترامپ شروع کرد؛ و با تهدید هم شروع کرد. او در چهارچوب کار خودش، نه تنها با ایران بلکه با همه دنیا، در حقیقت چماقش را بلند کرد و با تهدید دارد حرف میزند؛ و یکی یکی واکنشهایی در مقابلش هست. روسیه به یک شکلی سر مسأله اوکراین واکنش نشان داد، اتحادیه اروپا به خاطر برخوردی که با زلنسکی کرد واکنشهایی نشان دادند، چین به نحو دیگری در مسأله تعرفهها واکنش داده و ایران هم به شکل دیگری برخورد کرده است.
شرایط ما با همه دنیا متفاوت بود و لذا وقتی حس شد که داستان خیلی جدی دارد از طرف ترامپ دنبال میشود، ایران رضایت به مذاکره دارد و «مذاکره غیرمستقیم» را مطرح کردند. طرح اشتون در مسأله برجام را خاطرتان هست.
یعنی اتفاقی که در ترکیه افتاد؛ اول مذاکره غیرمستقیم بود و بعد مستقیم شد؟
یعنی میزهای سه ضلعی گذاشته شد؛ که خطابها به خانم اشتون بود. بعد از یکی دو ساعت که صحبتهایشان را گفتند و طرف مقابل هم میشنید ولی اشتون انتقال میداد، دیگر اشتون داخل اتاق نیامد و از اینجا به بعد گفتوگو مستقیم شد و روند کار را همه میشناسند. الآن هم صحبت همین است که ترامپ میگوید مذاکرات مستقیم و ایران میگوید غیر مستقیم است.
اما نتیجهای که ترامپ دنبال میکند، این است که اولا به لحاظ تبلیغاتی بگوید ایران را شکستم و ثانیا در حوزهای طرح موضوع میکند که به دستاوردهای زود هنگام برسد؛ و به ایران اجازه ندهد که بخواهد بازی کند و مسأله را به مهر ماه بکشاند تا از اسنپ بک رهایی پیدا کند. چون میداند صرفا تحریمها جوابگو نیست، تهدید کرده که اولا مثل دوره اول ابزار دست اروپاییها نشود، معطل اروپاییها نماند و بعدش هم بتواند به نتیجه برسد.
ایران هم تا یک حدودی کوتاه آمده و راضی شده که مذاکرات غیرمستقیم انجام شود. البته آمریکاییها سه موضوع موشکی، نفوذ منطقهای و هستهای ایران را مطرح میکنند ولی ایران میگوید صرفا در موضوع هستهای مذاکره خواهیم کرد؛ آن هم به شرطی است که ببینیم آمریکاییها قصد مذاکره دارند و نه اینکه بخواهند صرفا ما را به شکست بکشانند.
آنچه ایران میخواهد این است که تحریمها برداشته شود و باید ببینیم گام به گام کدام یک از تحریمها برداشته میشود و ایران در مقابلش چه چیزی میدهد. طرح موضوعی که ایران از اول کرده این است که ما از برجام خارج نشدیم و شما خارج شدید؛ پس شما باید شروع به دادن امتیاز کنید و امتیاز شما هم این است که به تعهدات برجامی خودتان عمل کنید.
اجمالا اینکه طرفین راضی به مذاکره شدهاند. آقای استیون ویتکاف نماینده ویژه آمریکا، آدم با تجربه و مورد وثوق ترامپ هست و همه جا او را به عنوان مذاکره کننده فرستاده است. در مسأله آتش بس لبنان ایشان بود و در مسأله آتش بس غزه هم ایشان بود که حتی کارش با نتانیاهو به جدل کشید و نهایتا شب قبل از تحلیف آقای ترامپ، او را وادار کرد که آتش بس را بپذیرد. در ارتباط با اوکراین هم او صحبت کرده و پیشنهاد آتش بس یک ماهه را داده که روسها نپذیرفتند. از سوی ایران هم قرار شده که آقای عراقچی به عمان تشریف ببرند و مذاکره را در آنجا انجام بدهند.
اینکه ایران با وزیر خارجه در این مذاکره شرکت کرده و وزیر خارجه آمریکا شرکت نکرده را چطور ارزیابی میکنید؟
وزیر خارجه آنها، آقای روبیو، آدمی ضد ایران و کاملا لابی اسرائیل است. یعنی اینها در جناح مشاور امنیت ملی آمریکا و طرفدار حمله به ایران هستند. در نتیجه آقای ترامپ نماینده ویژه مورد وثوق خودش را برای این کار گذاشته؛ که ایشان دنبال مذاکره است.
یعنی میتوانیم این انتخاب نماینده ویژه را مثبت ارزیابی کنیم؟
بله؛ باید این را مثبت ارزیابی کنیم.
از این نظر نبینیم که آنها با یک مقام رسمی شرکت نکردهاند و در سطح پایینتر از وزیر خارجه شرکت میکنند؟
پایینتر نیست؛ او فرستاده ویژه رئیس جمهور است. ولی به هر حال مذاکره دو وزیر خارجه نیست و من فکر میکنم در دورهای بعدی که قضیه به یک روند خاص بیفتد، ممکن است وزیر خارجه با وزیر خارجه باشد؛ و چه خوب بود که از طرف ایران هم آقای ظریف را به عنوان نماینده ویژه میگذاشتند. البته من آقای عراقچی را تأیید میکنم ولی برای همسطح شدن مذاکرات، خوب بود که ایشان پیشنهاد میکرد آقای ظریف را به عنوان نماینده ویژه بفرستند.
آیا میتوان فرض کرد که دورهای بعدی مذاکره با حضور رؤسای جمهور دو کشور انجام شود و یا مثلا در حاشیه اجلاس سازمان ملل که اوایل پاییز برگزار خواهد شد، دیداری بین آقای پزشکیان و ترامپ اتفاق بیفتد؟
گمانهزنیهایی در این رابطه اتفاق افتاده؛ که الآن آقای ترامپ دارد به عربستان میرود و آقای پزشکیان هم برای زیارت به عربستان برود و آنجا این دیدار حاصل شود. یعنی ممکن است که خیلی زودتر از نشست سالانه سازمان ملل این داستان اتفاق بیفتد.
به نظر شما با توجه به اینکه ترامپ و ویتکاف هر دو تاجر هستند، میتوانیم از طریق تعریف پروژههای سرمایهگذاری در ایران، با آمریکاییها به توافق برسیم؟
اصل مسألهای که به وجود آمد هم بر سر همین قصه است. یادمان نرفته که بعد از برجام گفته شد آمریکاییها به پروژههای ایران وارد نشوند. ترامپ هم وقتی سر کار آمد گفت که ظریف سر جان کری کلاه گذاشته و از برجام خارج شد؛ و البته فشارهای اسرائیل هم مؤثر واقع شد. ولی این دفعه ترامپ فهمیده که داستان این نیست؛ و به همین دلیل ما الآن میبینیم که حتی نتانیاهو را به آمریکا دعوت میکنند و جلوی خود او میگویند ما داریم با ایران مذاکره میکنیم. همه هم نقل کردند که قیافه نتانیاهو عوض شد و خیلی زود هم واشنگتن را ترک کرد.
سؤال بعدی من هم در همین خصوص بود که با توجه به واکنش نتانیاهو به این خبر و با توجه به پیشینهای که از کارشکنی روسها در ادوار قبلی مذاکرات سراغ داریم و آقای ظریف هم علنا این قضیه را رسانهای کرد، آیا روسیه و رژیم صهیونیستی میتوانند در دور جدید مذاکرات کارشکنی داشته باشند؟
روسیه همین الآن واکنش نشان داده و گفته اگر حملهای به ایران صورت بگیرد، روی ما حساب نکنید. یعنی اعلام اینکه ما نیستیم و شاید به شکلی چراغ سبز به اسرائیل و جناح تندرو داخل آمریکا که میتوانید فشار بیاورید و به ایران حمله کنید. یعنی پیام روسیه خوب نبوده و به اعتقاد من دارد نقش منفی خودش را ایفا میکند. اما نتانیاهو دارد تمام تلاشش را میکند و انتخاب مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه آمریکا به منظور این بود که چماق قوی خودش را علیه ایران نشان بدهد. یعنی سابقه ضدیت با ایران از خودشان نشان داده بودند ولی بعد میبینیم که ترامپ در کنار این چماق و آوردن نیروهایش به منطقه و تهدیداتی که مطرح میشود، و همه اینها به منزله همان چماق است، دنبال این است که بتواند با ایران کنار بیاید.
برای اینکه میداند سود در روابط با ایران است و اگر این روابط به سمت عادی شدن پیش برود، بازار بکر و نیازمندیهای ایران میتواند رقمهای بسیار درشت را شکل بدهد؛ بر خلاف آن دوره که اصلا راه ندادند آمریکاییها بیایند. اینها میتواند به پروژههای نفتی، خودروسازی و ناوگان حمل و نقل ما بیاید. به خصوص ما در پروژههای نفت و گازی و در مسأله انرژیهای تجدیدپذیر خیلی مشکل داریم.
اصلا ترامپ دنبال این است که بدهیهای عظیم و هزینههای سیستم آمریکا را کاهش بدهد و از سوی دیگر دنبال این است که مسائل منطقه را حل و فصل کند و طرح ابراهیم شکل بگیرد. یعنی همه کشورهای عربی به طرح ابراهیم بپیوندند و با تجارتی که در این منطقه انجام میدهد، بتواند درآمدهای مالی آمریکا را توسعه بدهد و تراز تجاری ضعیفی که دارد را تا جای ممکن جبران کند؛ و بعدش هم وارد رقابت جدی با چین شود و اجازه ندهد که چین هم بالا بیاید. تحقق این اهداف را در سایه صلح و عدم تنش میبیند.
اینکه اول حرف از مذاکره مستقیم میزند و بعد از طریق امارات نامه میفرستد و بعد میپذیرد که مذاکرات در عمان برگزار شود، نشان میدهد که او اهل معامله است.
با توجه به پیچیدگیهایی که این مذاکرات دارد و شما هم در طول این گفتوگو به چند مورد آنها اشاره کردید، در دور جدید مذاکرات چقدر احتمال موفقیت وجود دارد؟
به اعتقاد من بسیار به آقای عراقچی ربط دارد. من نمیدانم غیر از آقای مجید تخت روانچی چه فرد دیگری به عنوان مشاور در کنار ایشان باشد. به هر حال چند دور مذاکرات برجام در کنار آقای ظریف خیلی چیزها آموختهاند. ولی بسیار مربوط به اینها میشود که چگونه بتوانند مذاکره را پیش ببرند. اگر دور اول مذاکرات روی دستور کار با همدیگر به توافق برسند، میشود امیدوار بود که نهایتا به نتایجی منتج شود. قاعدتا طرفین دنبال این هستند که بتوانند به نتایج مثبتی برسند. ممکن است گفتوگوها دو سه ما طول بکشد و با گذشت زمان شرایط تلطیف شود و از حالت بحرانی و تنشی بیرون بیاید. ولی به هر حال باید ببینیم روند قضایا به چه شکل پیش خواهد رفت.
گمانم بر این است که به سمت کاهش تنشها حرکت کنیم. بر اساس فکتهایی که از رفتار ترامپ داریم که دنبال تجارت، سود، عدم تنش و این است که مسائلش را با همه مناطق حل و فصل کند و بعد به سراغ چین برود، دنبال جنگ نیست؛ البته تا جایی که امکانپذیر باشد و بتواند از پس لابی صهیونیستها و آدمهای تندرو اطراف خودش بر بیاید. دنبال این است که به دستاورد برسد و اهل جار و جنجال هم هست؛ ایران باید حواسش جمع باشد که از نظر رسانهای و افکار عمومی دنیا، خیلی سریع اطلاعرسانی کند تا در ادامه قضیه عقب نماند.