در روزهای گذشته، آقای شهاب‌الدین حائری شیرازی که در سال‌های اخیر حضوری فعال در فضای مجازی دارد با نگارش یادداشت و سخنان منتقدانه‌اش نامی و جلوه‌ای مستقل از پدر و پدر همسر برای خود دست و پا کرده‌است، اعلام کرد که به‌خاطر نقد و نصیحت حاکمان، با شکایت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (به جرم «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی») از سوی دادگاه ویژه روحانیت محکوم به دو سال حبس (+ یک سال دیگر به اتهامی دیگر) شده‌است!

برخی از دوستان که اهل تیتر خوانی و متاسفانه زودباوری و بعضاً زودداوری هستند، به محض دیدن تیتر برخی رسانه‌ها مبنی بر محکومیت آقای حائری، از موسسه تنظیم و نشر و متولیان آن گلایه مند شدند که نباید با ایشان به‌خاطر انتقاداتش چنین برخورد می‌شد!

این اعتراض حاوی دو نکته است:

یک: از آقای حائری به‌خاطر انتقادات و تحلیل‌هایش شکایت شده!

دو: روش برخورد قضایی با منتقدان غلط است!

برای پاسخ به این اعتراض و مواجهه با این دو نکته‌ی نهفته در آن، باید به شرح ماجرا توجه داشت:

یک) آقای حائری در مسیر درست نقد و نصیحت که مطلوب‌ترین راه اصلاح و سعادت است، مع‌الأسف گاهی با اتخاذ روش‌های غلط پوپولیستی و نقل اخبار نادرست و استناد به برخی اطلاعات کذب، خواسته یا ناخواسته، مسیر درستی که آغاز کرده بود را به کج‌راهه‌ای که سرانجامش هر چه باشد، بِه‌روزی و سعادت نیست، تغییر داد.

گاهی که مجالی دست داد، در نقد برخی مطالب آمیخته به کذب و استنادات نادرستی که در کلام و نوشته‌های ایشان بود، یادداشت‌هایی نوشته‌ام و نیز مطلع هستم دوستان دلسوزی نیز نسبت برخی از این خطاها، مشفقانه به ایشان تذکراتی داده‌اند اما گوش شنوایی نیافتند!

دو) یکی از مهم‌ترین خطاهایی که ایشان مرتکب شد، اتهام سراسر کذب آغاز جنگ به امام و جمهوری اسلامی است!

این اتهام را که ایشان نه یک بار، که چندین بار آن‌هم نه از باب نقد و نصیحت شخصی و نه حتی از باب تحلیل و روشن‌گری که صرفاً خبری به ظاهر افشاگرانه و مستند به شنیده‌های خود از آقای انصاری لاری به نقل از به مرحوم دعایی دانسته‌است.

سه) اما علی‌رغم تکذیب چند باره‌ی این خبر توسط مرحوم دعایی در دوران حیات و خانواده‌ی ایشان، پس از درگذشت وی و نیز تکذیب رسمی و غیر رسمی آقای انصاری لاری و مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام، باز هم بر ادعای خود اصرار ورزیده و نه تنها حاضر به اصلاح خطای بیّن خود نشد که در مصاحبه‌هایی آن‌را تکرار کرد.

و سرانجام متولیان مؤسسه تنظیم آثار امام را وادار کرد تا علی‌رغم میل باطنی خود، به جهت مسئولیت ذاتی و قانونی که بر عهده دارند برای جلوگیری از تحریف تاریخ و اتهام ناصواب و سنگین مطرح شده، این مسئله را از مجرای قانون پیگیری کنند؛ تا جناب حائری موظف شود یا از نشر اتهام دروغین منع شود یا اگر مستنداتی جز آن‌چه چندباره تکذیب شد، دارد (که صد البته ندارد،) در دفاع از خود ارائه کند!

چهار) باید به این برادر عزیز گفت:

شما که لجاجت و نقدناپذیری برخی حاکمان جمهوری اسلامی را نقد و تخطئه می‌کنید چرا بر خطای آشکار «نقل قولی کذب» که بارهای توسط همان کسانی که به آن‌ها منتسبش می‌کنید، تکذیب شده‌است، اصرار می‌ورزید و لجاجت می‌کنید؟

پنج) نکته‌ای را هم باید به دیگر دوستان عرض کرد و آن این‌که حراست از مقام نقد نصیحت و پیراسته کردن آن از دروغ و اتهام و روش‌های پوپولیستی، صرفا با ژست روشنفکری یا حربه‌های ماکیاولیستی حاصل نمی‌شود.

جناب حائری ، نه بخاطر نقد که به جهت طرح چندباره‌ی اتهام و دروغی بزرگ آن‌هم پس از بارها تکذیب، مورد شکایت قرار گرفته است. آن‌هم شکایتی که برای دربند کردن فرد یا فکر او نیست بلکه برای وادار ساختن او به: یا مستند کردن اتهام ادعایی خود، یا اصلاح خطا بوده‌است.

و نیز این قبیل دوستان که غالباً همه وجاهت و اعتبارشان را از امام دارند، با خود بیندیشند و ببینند که در مواجهه با هجوم سیل‌آسای تخریب‌هایی که در این سال‌ها به امام شده، چه کرده‌اند و چه گفته‌اند و چه نوشته‌اند؟! آیا جز سکوت حرکتی داشته‌اند که امروز مدافع راوی روایت دروغینی شده‌اند که اتهامی سنگین را متوجه امام و نظام کرده‌است که پس نگرفتن آن، تبعات متعدد اخلاقی، فقهی و ... و حتی حقوقی در عرصه‌های بین‌المللی دارد؟!

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
10 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.