هادی خانیکی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در مراسم نکوداشت زهرا شجاعی گفت: متابولیسم جمعیتی فقط این نیست که زنان از خانه به بیرون آمده‌اند. زنان با توانایی آموزشی و حرفه‌ای بالاتر، قدرت سازندگی بیشتر و حتی شجاعت و صراحت بیشتر به میدان آمده‌اند. ما باید بتوانیم با این جامعه جدید گفت‌وگو کنیم. در این گفت‌وگو نقطه عزیمت این است که با تمام وجودمان باور داشته باشیم و بفهمیم که جامعه متکثر و متفاوت شده و نسل‌هایی به میدان آمده‌اند که از ما هم تواناتر هستند.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر اینکه باور به گفت‌وگو برای نسل ما یک ضرورت حیاتی است، گفت: متابولیسم جمعیتی فقط این نیست که زنان از خانه به بیرون آمده‌اند. زنان با توانایی آموزشی و حرفه‌ای بالاتر، قدرت سازندگی بیشتر و حتی شجاعت و صراحت بیشتر به میدان آمده‌اند. ما باید بتوانیم با این جامعه جدید گفت‌وگو کنیم. در این گفت‌وگو نقطه عزیمت این است که با تمام وجودمان باور داشته باشیم و بفهمیم که جامعه متکثر و متفاوت شده و نسل‌هایی به میدان آمده‌اند که از  ما هم تواناتر هستند. 

به گزارش خبرنگار جماران، هادی خانیکی در مراسم نکوداشت زهرا شجاعی گفت: من و ایشان در ادامه راه فکری، سیاسی و فرهنگی خودمان وارد دنیای سرطانی شدیم و این بیماری ما را به هم نزدیک تر کرد و افق‌های تازه‌ای باز کرد. وقتی تصمیم گرفتم سرطان را پنهان نکنم اولین کسی که به این اقدام من لبیک گفت، خانم شجاعی بود که بعدها فهمیدیم خودش هم در حال همنشینی با سرطان بود. سرطان برای ما برکت های زیادی داشت و ما را سامان داد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه دعای جمع کثیری پشت ما بود، افزود: اسفند سال گذشته آقای عباس صالحی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، پیشنهاد دادند که چن تن از سرشناسان مبتلا به سرطان گفت‌وگویی درباره سرطان داشته باشند. در آن جلسه قرار بود مرحوم دکتر افروغ، مرحوم دیانی، خانم دکتر شجاعی و من باشیم. این امر منوط بهتر شدن حال مرحوم دیانی شد. بعد از فوت آقای دیانی و آقای افروغ، با آقای صالحی گفتم نقد را بچسبید؛ تا اینکه برگزارکنندگان این برنامه پیش‌دستی کردند.

وی با اشاره به ویژگی‌های زهرا شجاهی، اظهار داشت: کنش گری در مرز میان اخلاق، سیاست و مدیریت، متفرع بر مهارت و باور به گفت‌وگو است. این گفت‌وگو طبیعتا به معنای این نیست که در یک جلسه به حرف کسی گوش بدهد. باور به گفت‌وگو مسأله دیگری است. باور به گفت‌وگو برای نسل ما یک ضرورت حیاتی است. به خاطر اینکه خیلی تعلق خاطر پیدا کرده‌ایم به مسیری که پیموده‌ایم و خیلی در گذشته زندگی می‌کنیم و خوش هستیم؛ و اگر به نقل گذشته هم می پردازیم در چهارچوب خاطره و نقد دیگری و دفاع از ظرفیت های نامحدود و کارهای انجام نشده است.

خانیکی تأکید کرد: امروز با جامعه ای مواجه هستیم که سخت تغییر کرده و در این تغییر پر دامنه، نقش محوری را زنان دارند و امروز ما را زنان  رقم زده‌اند و فردای ما را هم زنان رقم می‌زنند. از دو متفکری که به ایران آمده بودند پرسیدم که چه چیزی در ایران توجه شما را جلب کرده؟ هابرماس به عنوان بزرگترین فیلسوف زنده قرن بیستم و کاستلز به عنوان کسی که تغییرات جامعه را بر اساس فناوری تشخیص داده، گفتند زنان. یعنی کسی که سال 82 به ایران آمده و کسی که سال 86 به ایران آمده بود، هر دو گفتند زنان را به عنوان جان‌مایه تغییر در ایران می‌بینند.

وی افزود: متابولیسم جمعیتی فقط این نیست که زنان از خانه به بیرون آمده‌اند. زنان با توانایی آموزشی و حرفه‌ای بالاتر، قدرت سازندگی بیشتر و حتی شجاعت و صراحت بیشتر به میدان آمده‌اند. ما باید بتوانیم با این جامعه جدید گفت‌وگو کنیم. در این گفت‌وگو نقطه عزیمت این است که با تمام وجودمان باور داشته باشیم و بفهمیم که جامعه متکثر و متفاوت شده و نسل‌هایی به میدان آمده‌اند که از  ما هم تواناتر هستند. 

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: به نظر من خانم شجاعی با تمام وجودش این گفت‌وگو را باور دارد و مهم این است که از پایگاه و جایگاه مذهب و سنت این باور را می گوید و از سنت نوآوری می‌کند. اینکه کسی بر اعتقادات خودش راسخ باشد و عمیقا به حق انتخاب دیگران احترام بگذارد، نکته مهمی است. دیدن تکثر توسط ایشان یک ویژگی ممتاز است. ویژگی دوم  ایشان پایبندی به اخلاق مدارا و به رسمیت شناختگی است. اخلاق به رسمیت شناختگی یعنی دیگرانی حق دارند با ما متفاوت باشند و پایگاه ضعیف‌تر و جایگاه پایین‌تری از ما ندارند؛ ما در بالا نایستاده‌ایم که با آنها حرف بزنیم و ما در برابر آنها هستیم.

وی افزود: ویژگی سوم ایشان کنشگری در عین امید است. ساده‌ترین زبانی که نسل ما می‌تواند داشته باشد این است که زمان ما گذشته؛ بازنشسته شویم و برگردیم؛ ولی مهمتر این است که بگوییم اگرچه زمان ما گذشته ولی نیاز به گفت‌وگو این است که ما دعوت به کار شویم؛ در حقیقت یعنی حضور داشته باشیم اما حضوری نه در امتداد آنچه که تسلب بر تجربه‌های پیشین ما است؛ بر اساس فهم جدید باشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.