پایگاه خبری جماران: امشب که برای تسلیت گویی به خانه ساده سید محمود دعایی در شهرآرا رفته بودم، این عکس را با اجازه پسر ایشان آسید حسین آقا گرفتم. عمامه کوچک و عبای این روحانی روشن ضمیر، که حجت مسلمانیِ روزگارِ ما بود.

مرحوم مغفور حجت‌الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی انسانی شریف، آزاده، زاهد و وارسته بود که در همهٔ دوران عمر خود با سلامت نفس زیست و به دین و میهن، متواضعانه و دلسوزانه خدمت کرد. 

او در روزگار پر تلاطم، اعتدال را وجهه همت خویش قرار داده بود و به مثابه سرمایه نمادین روزگار ما بود ، که قلم در رثایش بی‌تابی می‌کند و در سوگش بی‌اختیار می‌گرید. 

نسب خاندان ایشان به یزد و کرمان می‌رسید و استان های یزد و کرمان امروز یکی از مفاخر نیکوسرشت خود را از دست دادند. صلح طلبی از خصیصه عموم کویرنشینان بخصوص یزدی‌ها، در ایشان خیلی زیاد بود.

 

عبای سید محمود دعایی

 

 

خاطرات جالبی که از او دارم فراموش‌نشدنی است. هفتهٔ قبل در بزرگداشت استاد دکتر محمد علی اسلامی ندوشن با ایشان گفتگو‌ کردم و همچون همیشه با مهر و‌ محبت لب به سخن‌گشود، کمتر شخصیت روحانی به نازنینی و لطافتش می‌توان یافت.

جدای از خدمات موثر سید محمود دعایی در ساحت فرهنگ ، دین و سیاست، او خصیصه‌ای ممتاز داشت، هر هنرمندی که بدرود حیات می‌گفت و از ایشان درخواست می‌شد برای نماز میت تشریف بیاورند ایشان نه نمی‌گفت، به رغم مسئولیت روزنامه و مشغله کاری و در سرما و گرما خود را می رساند. 

آرام و بی هیاهو و با عمق جان 

کنار اهالی فضیلت و فرهنگ و هنر بود و در تلخ ترین لحظات زندگی کنارشان حضور داشت و دل داغدیده آنان را تسلّی میداد.

این بیت از ناصرخسرو، ترجمان نگاه وی به مردم بود که :

خلق جهان یکسره نـهال خـدایند

هیچ نه بر کن تو زین نـهال و نـه بـشکن

 همه آنها که با او معاشرت و مراوده داشتند، با شنیدن خبر وفاتش شوکه شدند،  خدایش بیامرزد و روح بلندش با اولیای طاهرین محشور فرماید. 

۱۵ خرداد ۱۴۰۱ علیرضا تابش

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.