حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی با محکوم کردن توهین به آیت الله العظمی صافی گلپایگانی، گفت: ما با یک مصیبت در جامعه خودمان مواجه هستیم و آن مصیبت این است که هم علمای دین را می خواهیم و هم در عین حال می خواهیم همان جوری که ما دوست داریم حرف بزنند، موضع گیری کنند و مدیریت شوند. در حالی که نه تنها علمای دین، اساسا اهل فکر، نخبگان جامعه، عموم حوزویان و دانشگاهیان و اقشار مختلف باید هر کدام به تناسب خودشان از فضای مناسب برای طرح افکار و اندیشه خود برخوردار باشند.

یک استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه مراجع زبان گویای قشر وسیعی از مردم هستند، گفت: بعد از 40 سال، بارها به شورای نگهبان اصرار شد که مشروح مذاکرات را منتشر کنید. بالأخره دو جلد که مربوط به سال های 58 و 59 است را در چند سال اخیر منتشر کرده اند. شما آنجا می توانید آیت الله صافی را بشناسید. خیلی چیزهایی که امروز تازه افراد می خواهند متوجه شوند را ایشان آنجا مطرح کرده است.

به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمد سروش محلاتی در درس خارج فقه، با اشاره به حاشیه های سخنان اخیر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی و واکنش هایی که بزرگان حوزه و نهادهای حوزوی در خصوص اهانت به این مرجع بزرگوار داشته اند، گفت: واقعه اتفاق افتاده چیز پیچیده ای نیست. در جمهوری اسلامی مسئولان نظام چند وقت یک بار با مراجع تقلید دیدار می کنند و مراجع هم در این دیدارها نظرات خودشان که گاه تأیید و گاه تذکر یا انتقاد است را بیان می کنند.

این استاد حوزه علمیه قم افزود: بر اساس همین سنت و رویه در دیدار رئیس مجلس با آیت الله صافی، ایشان چند نکته را بیان کرده اند. نکته اول این است که مردم به شدت در فشار اقتصادی هستند و فقر و محرومیت رو به گسترش و افزایش است. نکته دوم اینکه این وضع فشار در معیشت متأثر از روابط ما با کشورهای دیگر هم هست و اگر این تنش ها در صحنه بین الملل کاهش پیدا کند، تأثیر مثبتی بر وضع معیشت مردم خواهد داشت. لذا مسأله قهر با دنیا را باید کنار بگذاریم.

وی با تأکید بر اینکه هر دو این نکته ها امری واضح و بدیهی است، تصریح کرد: نه آن فقر و فشار را می توان انکار کرد، نه تأثیر تنش های خارجی بر معیشت مردم را می توان نادیده گرفت. ولی این دو نکته، به خصوص نکته دوم، مبتنی بر یک مبنای دینی هم بوده و هست که این مرجع بزرگوار به اتکای آن مبنا این نظر را مطرح می کند. آن مبنا این است که آیا اسلام به ما اجازه داده است که بر اثر قهر کردن با بسیاری از کشورها ملت مسلمان را تحت فشار قرار بدهیم؟! اگر فقر، محرومیت، گرسنگی و عوارض آن به اشکال مختلف، مثل فساد، در میان مردم شایع شود، اسلام چنین حقی را به ما داده است؟!

سروش محلاتی اظهار داشت: صرف نظر از اینکه رسانه های حکومتی چه برخوردی داشته اند و اینکه به درستی سخن مراجع را به گوش و اطلاع و مردم می رسانند یا نه، و با صرف نظر از اینکه حوزه ای که رسانه نداشته باشد قهرا در چنین مسائلی جلوی دهانش گرفته می شود و اجازه پیدا نمی کند پیام بزرگان به گوش مردم برسد، و این یک خلأ در حوزه امروز هست، برخی نویسندگان به انتقاد از این بزرگوار پرداختند. ولی نه یک انتقاد منطقی، انتقادی که همراه با توهین و اهانت بود.

وی ادامه داد: بارها گفته ایم و نوشته ایم که مراجع تقلید و به طور کلی رهبران دینی، فراتر از نقد نیستند و به تعبیر شهید مطهری اگر رهبران دینی در موقعیت فرانقد قرار بگیرند هم برای خودشان و هم برای جامعه خطرناک است. می توانستند مقدمه اول را نقد کنند که وضع مردم بد نیست. تورم 40 درصد نیست و تورم چهار درصدی وجود دارد. یا اینکه این وضع ناشی از ارتباطات ما با خارج نیست. اینها را نقد نکردند، که نقد امری مبارک است. اهانت کردند و تعبیرات رکیکی به کار بردند.

این استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: توهین کنندگان به آیت الله صافی یک تعبیرشان این بود که ایشان مقلد لیبرال ها است. تعبیر دیگرشان این بود که حرفی از دهان ایشان ربودند و چه کردند. اینها نقد نیست. همین کافی است که یک انسان منصف به این سؤال پاسخ بدهد که اگر این تعبیراتی که درباره بیانات ایشان به کار برده اند، درباره برخی از مسئولین نظام دیگران به کار می بردند چه عکس العملی داشت؟ اهانت تلقی می شد یا نه؟ کسانی که می گویند این تعبیرها نقد است و اهانت نیست، اگر نقد است باید جاهای دیگر هم امکان تعمیم داشته باشد.

وی افزود: در اینجا سه مسأله هست. مسأله اول این است که این نویسنده کیست؟ کجاست؟ در چه فضایی رشد کرده؟ به کجا متکی و پشتگرم است؟ من در این بحث وارد نمی شوم. بحث دوم این است که فرمایشاتی که آیت الله صافی در مورد وضع مردم بیان کرده اند چقدر با واقعیت ها سازگار است؟ در این قسمت هم من وارد نمی شوم؛ مسأله واضح است. امر سوم، نحوه برخورد با مرجعیت است که به نظر من مسأله مهمی است و مسأله دیروز و امروز نیست.

سروش محلاتی تأکید کرد: اساسا در نظام جمهوری اسلامی مرجعیت چه جایگاهی دارد و ما از مراجع چه توقع و انتظاری می توانیم داشته باشیم؟ اولا باید دانست که مراجع معظم تقلید ما سابقه روشنی دارند. شاید و بلکه قطعا کسانی که این برخوردهای ناجوانمردانه و بی ادبانه را دارند پیشینه، سابقه، افکار و مجاهدات را اطلاع ندارند. اینکه امروز ایشان به میدان می آید و این انتقاد را از وضع موجود دارد، یا در گذشته گاهی این صنف مسائل را مطرح کرده اند، امر جدیدی نیست.

وی افزود: اینها فکر کرده اند چهار نفر می روند آنجا و یک چیزهایی القاء می کنند و فردا ایشان همان مطالب را عمومی مطرح می کند؛ چون این شخصیت ها را نشناخته اند. من به آنها ارشاد می کنم و اطلاع و آگاهی می دهم که شما اگر می خواهید آیت الله صافی را بشناسید، نه به سوابق قبل از انقلاب ایشان، به سوابق دهه اول یعنی 35 تا 40 سال قبل برگردید که ایشان دبیر شورای نگهبان بوده و مواضع ایشان را ببینید.

این استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: هرچه را که دیروز آنجا گفته، امروز اینجا می گوید. هرچه را که در زمان حضرت امام گفته، امروز هم در دوره مقام رهبری می گوید. ایشان از افرادی نیست که زیگزاگی حرکت کند و بگوییم دوره اول، دوم و سوم یا متقدم و متأخر دارد. اگر امروز ایشان مکرر استقلال حوزه را مطرح می کند که حوزه نباید به دولت و حکومت وابسته باشد، از این جایگاه نیست که امروز من مرجع تقلید و رئیس حوزه هستم و کسی نباید در شئون من دخالت کند.

وی گفت: سال 1363 ایشان در شورای نگهبان بود؛ کجا بودند افرادی که امروز این نقدها و فحشنامه ها را می نویسند؟ 37 سال قبل برای اولین بار در لایحه بودجه ردیفی به حوزه اختصاص پیدا کرد تا 60 میلیون تومان در اختیار دفتر تبلیغات حوزه علمیه برای کمک به حوزه تبلیغات روحانیت قرار بگیرد. مجلس بودجه سال 1364 را تصویب کرد و به شورای نگهبان فرستادند. آیت الله صافی ایستاد و مقاومت کرد و گفت حوزه باید مستقل باشد و بودجه دولتی استقلال را از حوزه می گیرد، فردا دولت به بهانه پولی که می دهد اعمال نفوذ خواهد کرد و هرج و مرجی در حوزه به وجود خواهد آورد. نامه آیت الله صافی و موضع ایشان الآن موجود است.

سروش محلاتی اظهار داشت: از ابتدا فکر ایشان این بوده و تغییری هم نکرده است. اول نگفته بود که حکومت باید همه جا و حوزه ها را هم بگیرد و حالا آیت الله صافی دوره دوم توبه و تغییر کرده باشد؛ موقعی هم که دیگران اینها را متوجه نبودند ایشان متوجه بوده است. اصالت ها و ریشه هایی که در این شخصیت ها وجود داشته را باید شناخت. کسی که این فحشنامه را نوشته نمی داند که ریشه های عمیق تفکر مرجعیت کجا بوده است.

وی یادآور شد: بعد از 40 سال، بارها به شورای نگهبان اصرار شد که مشروح مذاکرات را منتشر کنید. بالأخره دو جلد که مربوط به سال های 58 و 59 است را در چند سال اخیر منتشر کرده اند. شما آنجا می توانید آیت الله صافی را بشناسید. خیلی چیزهایی که امروز تازه افراد می خواهند متوجه شوند را ایشان آنجا مطرح کرده است. یک بحث در مورد اختیارات رئیس جمهور است. ایشان می گوید اگر نمی گذارند رئیس جمهور از اختیارات خود استفاده کند، باید رئیس جمهور استعفا بدهد؛ یا به وظیفه خود عمل می کند یا باید کناره گیری کند. اگر سال های بعد چنین اظهار نظری کند می گویند می خواهد از رئیس جمهور حمایت کند؛ مبنای فکری اش این است که حرمت قانون اساسی باید حفظ شود.

این استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: یکی از بحث هایی که چند جا در مشروح مذاکرات شورای نگهبان هست، مسأله دخالت نیروهای نظامی در امور مختلف کشور است. تا آنجایی که بنده می دانم، در سیستم، کسی که صریحا در این باره اظهار نظر کرده آیت الله صافی است. مثلا موقعی که جنگ بود و نیروهای مسلح خیلی دارای محبوبیت و اقتدار بالایی بودند. در یک مورد می خواستند یکی از اختیارات دولت را با مصوبه مجلس بگیرند و به سپاه بدهند. اما در مشروح مذاکرات آن زمان شورای نگهبان آمده که آنچه قانون اساسی برای دولت قرار داده را اگر برای دیگری قرار بدهید صحیح نیست.

وی افزود: از همان موقع افرادی فهمیدند که این بزرگوار بازیچه آنها نخواهد بود. در همان بحث ها خودش را نشان داد که هشیار است و مسائل را متوجه می شود و چیزهایی که دهه های بعد افراد می خواهند متوجه شوند را آنجا مطرح کرده و اسناد و مدارکش هم الآن هست. این دو سه مورد را مثال زدم برای اینکه این توهمات برطرف شود که چه کسی به ایشان چه چیزی گفته است. اگر شخصیت افراد را متوجه شویم آن وقت می فهمیم که حرف دیگران در ایشان تأثیری ندارد.

سروش محلاتی گفت: سؤال این است که ما می خواهیم نهاد مرجعیت را در جمهوری اسلامی داشته باشیم یا نمی خواهیم داشته باشیم؟ اگر می خواهیم نهاد مرجعیت را داشته باشیم، می خواهیم اینها قفل به زبانشان زده شود؟! یا آن جوری که یک بند وصیتنامه امام راجع به مراجع است و فرموده اند به مراجع معظم وصیت می کنم که خود را از مسائل جامعه کنار نکشند و بی تفاوت نباشند؟ مثل اینکه بعضی ها علاقه دارند که مرجعیت در مسائل جامعه حضور داشته باشد یعنی فقط از ما تعریف و تمجید کند تا بعد ما تجلیل و احترام کنیم و پخش کنیم. معنای حضور مرجعیت این است؟! اگر مرجعیت هست، مرجعیت تشخیص و فکر دارد.

وی ادامه داد: در مورد دانشگاه و همه نخبگان هم همین را می گوییم. دانشگاه در جامعه حضور فعال دارد، یعنی می تواند فکر خودش را بگوید؛ این فکر ممکن است در مواردی متفاوت از افکار و اندیشه های رسمی باشد. این که نمی شود بگویید دانشگاه باشید و فقط مجیز گویی کند. اگر مسئولین خدمت مراجع بیایند و نتوانند چیزی بگویند، برای چه بیایند؟ در این صورت بهتر است همان تجربه تلخی که در عراق اتفاق افتاده اینجا هم اتفاق بیفتد. آن تجربه تلخ این است که مدتی هست آیت الله سیستانی در منزلش را به روی کلیه مسئولین عراقی بسته و هیچ کسی از مسئولین عراق را به حضور نمی پذیرد.

این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: اگر بنای بر این باشد که نتواند حرفی بزند، یا بزند و اثری نداشته باشد و این ملاقات ها جنبه تشریفاتی و صوری داشته باشد، چه بهتر که انجام نگیرد. ما باید تکلیفمان با این نهاد را مشخص کنیم. آیا این ظرفیت هست که از نظرات آنها استفاده کنیم؟ این به معنای این نیست که هرچه آنها می گویند درست است و باید عمل شود. ولی به معنای این است که آنها زبان گویای قشر وسیعی از مردم هستند که حرف مردم و دین خدا را می زنند.

وی اظهار داشت: ما جامعه دینی و حکومت دینی داشته باشیم ولی مراجع نتوانند بگویند که نظر دین چیست؟! مدت ها است که برخی از مراجع قم هیچ کسی را به حضور نمی پذیرند. این یک آفت است و جای نگرانی دارد و بین حوزه و حکومت و بین نظام و مرجعیت فاصله ایجاد می کند. البته مراجعی که احساس وظیفه می کنند حرفشان را به هر شکلی می زنند ولی در فاصله ها و جدایی ها تأثیر دارد و آتش بیاران معرکه مقصر هستند. اگر حکومت این وضع را اصلاح نکند، آنها هم شریک در به وجود آمدن این بلا و مصیبت هستند و ما کم کم علما و بزرگان و حمایت آنها را از دست می دهیم.

سروش محلاتی افزود: نقش مصلحانه خیرخواهانه ای که مراجع دارند پشتوانه مهمی برای حکومت دینی است اما به دلیل پایگاه اجتماعی که وجود دارد، برای حکومت های دیگر هم مهم است. ولی در حکومت دینی خیلی اهمیت بیشتری دارد و اصلا اعتبار نظام دینی به همراهی بزرگان دین است. این بزرگان نیازمند نیستند به تحویل گرفتن در حکومت یا اینکه اسمشان در اخبار بیاید و سخنانشان در اخبار منتشر شود؛ ولی حکومت نیاز دارد.

وی یادآور شد: آیت الله جوادی آملی، آیت الله امینی و آیت الله استادی در همین دهه اخیر امام جمعه قم بودند. چهار نفر افراد بی ادب از همین سنخ را تحریک کردند و نتیجه کناره گیری این بزرگان شد. چه کسی ضرر می کند؟ آیت الله جوادی ضرر کرد؟! کوچک شد؟! اعتبارش کم شد چون نماز جمعه نمی رود؟! اگر آیت الله جوادی در نماز جمعه حضور پیدا کند اعتبار این اجتماع افزایش پیدا می کند؛ از او چیزی کم نشد. اگر آیت الله صافی هم مورد فحاشی قرار بگیرد، همان آیت الله صافی است. جایگاه مرجعیت خفیف نمی شود؛ چون مرجعیت قائم به اشخاص نیست و یک نهاد کهن برای شیعه است که مردم برای آن اعتبار قائل هستند.

این استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: به نظر بنده ما با یک مصیبت در جامعه خودمان مواجه هستیم و آن مصیبت این است که هم علمای دین را می خواهیم و هم در عین حال می خواهیم همان جوری که ما دوست داریم حرف بزنند، موضع گیری کنند و مدیریت شوند. در حالی که نه تنها علمای دین، اساسا اهل فکر، نخبگان جامعه، عموم حوزویان و دانشگاهیان و اقشار مختلف باید هر کدام به تناسب خودشان از فضای مناسب برای طرح افکار و اندیشه خود برخوردار باشند.

وی ادامه داد: البته وقتی فضاهای مختلف فکری باشد، تضارب آراء هم اتفاق می افتد که امر مبارکی است و نقد هم صورت می گیرد که امر مبارکی است. ولی همه اینها متوقف بر این است که ما این فضا را در جامعه خودمان، به خصوص برای مراجع معظم تقلید، به رسمیت بشناسیم. مخصوصا کسانی که زندگی آنها نشان می دهد از اصالت رأی و اصابت فکر برخوردار بوده اند.

سروش محلاتی گفت: وجود امثال آیت الله صافی برای حوزه ها، جامعه و نظام ما مغتنم است. ان شاء الله قدر این ذخایر با ارزش را بدانیم و به این راحتی چوب حراج بر این ذخایر گران بها نزنیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
6 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.