با ساز و کار دیده شده در نظام مردمی "جمهوری اسلامی"، این حق حاکمیت از طریق حضور همیشگی و دائمی در کلیه فعالیتهای اجتماعی و از جمله انتخابات گوناگون تحقق می پذیرد و چون سرنوشت این مردم به آن وابسته است، نقش اصلی از آن خود مردم است.

 1- در فرهنگ سیاسی امام خمینی مردم صاحب کشور و مملکت به شمار می آیند (صحیفه امام،ج4،ص494) و انقلاب حاصل زحمات و از خود گذشتگی های آن ها و پایه ریزی نظام ثمره تلاش آنها محسوب می شود(همان،ج21، ص401و403( که البته در موارد متعدد دیگر هم بر آن تأکید شده است.
2- از مهمات اندیشه سیاسی آن بزرگوار باورداشت حق حاکمیت مردم برسرنوشت خویش است، چنانکه:«حق شرعى و حق قانونى و حق بشرى ما این است که سرنوشتمان دست خودمان باشد.»(همان، ج‏6، ص123) و یا اینکه: « از حقوق اولیه هر ملتى است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد. طبیعى است که چون ملت ایران بیش از نود درصد مسلمانند، باید این حکومت بر پایه‏هاى موازین و قاعده اسلامى بنا شود. » (همان، ج‏4، ص367) و دیگر: « ...- هر ملتى- حق دارد خودش تعیین کند سرنوشت خودش را. این از حقوق بشر است که در اعلامیه حقوق بشر هم هست. »(همان،ج‏3، ص503) و...
3- با ساز و کار دیده شده در نظام مردمی "جمهوری اسلامی"، این حق حاکمیت از طریق حضور همیشگی و دائمی در کلیه فعالیتهای اجتماعی و از جمله انتخابات گوناگون تحقق می پذیرد و چون سرنوشت این مردم به آن وابسته است، نقش اصلی از آن خود مردم است، چنانکه: « انتخابات در انحصار هیچ کس نیست، نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است. و انتخابات براى تأثیر سرنوشت شما ملت است‏»(همان،ج18، ص367) و... .
4- به طور کلی انتخابات در هر نظام سیاسی شرایطی را می طلبد که رعایت آن اقتضای صحت و سلامت برگزاری آن انتخابات را تأمین می کند ودر جمهوری اسلامی که پرچم دار به کار گیری اخلاق در حوزه سیاست است، صداقت، آگاهی بخشیهای درست و خالی از منفعت طلبیهای گروه گرایانه و کاسبکاریهای معمول سیاسی و نیز عدم اعمال قدرت و نفوذ عواملی است که از منظر حضرت امام باید اعمال شود تا اصالت حقوق مردم مراعات و انتخابات آزاد برگزار شود و فراهم آوردن آن البته از مهمترین و فوری ترین وظایف مسئولان به حساب می آید: « یکى از مهمترین وظایف اولیه جمعى که پس از سقوط شاه مسئولیت امور را به دست مى‏گیرند، فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد است که به هیچ وجه اعمال قدرت و نفوذ از هیچ طبقه و گروهى در انتخابات نباشد.»
(همان،ج‏5،ص382)
5- گرچه در نظام جمهوری اسلامی و اعمال حقوق فوق الذکر، ملت همه کاره است (همان،ج‏13،ص125 ) و قدرت در دست ملت است (همان،ج‏9،ص255) اما بنا به طبیعت این قبیل امور به طور طبیعی اختلاف سلیقه بروز می کند و جناح بندیهای سیاسی رخ می نماید.
6- آنچه بسیار درس آموز است برخورد حضرت امام با این واقعیت است. هم پذیرش این واقعیت و هم تعامل و سلوک با سلیقه های گوناگون در فعالیتهای سیاسی و هم نگاه اخلاق مدارانه و وحدت گرایانه در تعامل گروهها و جناحهای سیاسی با یگدیگر. از دید حضرت امام :

«اختلافات آرا هست و باید هم باشد. اما آن چیزى که لازم است این است که به مردم، به دستجات مختلف، به همه ائمه جمعه، ائمه جماعات، روحانیون سراسر کشور و سایر قشرها این معنا توصیه بشود که در سر یک چیزهایى که مربوط به نفسانیت است نزاع نکنند. آن طور نیست که بعضى نزاعها مربوط به اسلام باشد، به خدا باشد. براى خدا انسان نمى‏شود اهانت کند به مؤمن، براى خدا انسان نمى‏شود که کشف ستر مؤمن بکند، اینها همه براى این است که نفسیت انسان این جورى است.»(همان، ج‏20، ص: 300)

و نیز ضمن پذیرش این دو تفکر در برخوردی واقعیت گرایانه با تأکید بر لزوم حفظ دوستی با وجود اختلاف سلیقه‏ چنین راهنمائی می کنند:
« دو تفکر هست، باید هم باشد. دو رأى هست، باید هم باشد. سلیقه‏هاى مختلف باید باشد، لکن سلیقه‏هاى مختلف اسباب این نمى‏شود که انسان با هم خوب نباشد. من عرض کردم مثل طلبه‏ها که با هم مباحثه مى‏کنند، آن وقتى که مباحثه مى‏کردند جار و جنجال جورى بود که انسان خیال مى‏کرد دشمن هم هستند، وقتى مباحثه تمام مى‏شد مى‏نشستند به دوستى کردن و انس. اگر در یک ملتى اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسى اختلاف نباشد، این مجلس ناقصى است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأى، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته، بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالى که اختلاف داریم، دوست هم باشیم. (صحیفه امام، ج‏21، ص: 47)
چنانکه ملاحظه شد، وجود اختلاف سلیقه در بین ملت و به تبع آن در مجلس از دید حضرت امام نشان سلامت و پویائی و نبود آن علامت نقص و عدم کمال است. در همین زمینه نقل خاطره ایبس درس آموز و از برخورد با این واقعیت که از زبان یکی از نزدیکان آن بزرگوار _ که نگارنده خود شنیدم_ در زمان انتخابات مجلس سوم که اوج جناح کشی ها و بروز اختلاف نظرها بود، شنیدنی است که حضرت امام که در طول مدت تبلیغات و آن همه زد و بندها به طور کامل و همه روزه روزنامه ها را مطالعه و موضوع را پیگیری می کردند پس از برگزاری انتخابات و فروکش کردن جار و جنجالهای سیاسی ابراز می دارند که دیگر روزنامه ها خواندن ندارد چون دعواهای سیاسی تمام شده است.
بنا براین آنچه مسلم است در این دیدگاه جائی برای تنگ نظریها و از صحنه خارج کردنهای پست و حقیرانه با هزاران لطایف الحیل نخواهد بود و چنین است که بارها با این پدیده که ریشه در نفسانیت ها و نفع طلبیها و گروه گرائیها دارد به طرق مختلف برخورد کرده و خطر آن را گوشزد کرده اند. از جمله اینکه در فرازی از پیام منشور برادری پس از تأکید بر نگرش با نگاه پشتیبانی از نظام و اسلام که باعث زدودن بسیاری حیرتها از اختلافات ظاهری و ایجاد تشکل جدید در صحنه اجتماع می شود، چنین رهنمود می دهند:
«اگر آقایان از این دیدگاه که همه مى‏خواهند نظام و اسلام را پشتیبانى کنند به مسائل بنگرند، بسیارى از معضلات و حیرتها برطرف مى‏گردد ولى این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند.»( همان، ج21،ص179)

و در ادامه ضمن پذیرش حق انتقاد سازنده برای افراد و جناحها به عنوان یک حق و نیز اشاره به اثرات مثبت آن چنین بیان می دارند:
«... انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه مى‏شود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدایت دو جریان مى‏شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّاى از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطى و جریانى است.» (همان)
و چنانچه فردی و یا جناح صاحب قدرتی انتقادی را برنتابد و بنا به مصلحت خط و جناح خود آن را بهانه حذف و یا تخریب دیگران قرار دهد، چنین هشدار می دهند:

«اگر در این نظام کسى یا گروهى خداى ناکرده بى‏جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. (همان)‏
و در ادامه :
«از کارهایى که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه‏هایى که فقط کارشان القاى بدبینى نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود.» (همان)
زیرا این جناح بازیها و اصالت به خط و خطوط سیاسی خود دادن و القای بد بینی با ترفند های گوناگون به بزرگترین عامل پیروزی و ماندگاری در این دنیای پر آشوب و پر خطر که همانا وحدت و همدلی است لطمه میزند و چنین می شود که دشمنان به هدف و خواست خود نائل می شوند. دقت کنید:

« خطاها از حب دنیاست، از حب شهرت است. این حب را از دل خودتان بیرون کنید، بمیرانید این حب را؛ زنده بشوید به زندگانى اسلام: زندگانى الهى. شما الهى بشوید. وحدت پیدا بکنید. صفتان را واحد کنید.
دشمنها در کمین شما هستند، در کمین ملت ما هستند. دشمنها حالا فهمیدند که وحدتى که در ایران پیدا شده است، آنها را شکست داد. الآن بیشتر درصدد هستند براى اینکه چشیدند آن مزه‏اى را که وحدت داشت در بین ما. آنها عذاب او را چشیدند! الآن درصدد اینند که شماها را متفرق کنند، از هم جدا کنند شما را خودتان را از هم جدا کنند.» (همان، ج‏6، ص284و285)
و هشدار که دشمنان را:

«... در دویست- سیصد سال به این طرف این نقشه بوده است. نقشه‏اى بوده است که ایران را ویران نگه دارند براى پیشرفت [خودشان‏]. شما مطالعه کنید کتبى که در این باب هست. ایران را نمى‏شود ویران کرد الّا به ویران کردن جناحها؛ نمى‏شود فتح کرد الّا به اینکه شما را از هم جدا کنند.» (همان)
 
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.