رستگاری در روزگار رنج ـ ۷

سلامی که به نگرانی ها پایان داد

لحظه به لحظه علائم حیاتی امام زیر نظر بود با این وجود، سکوت و عدم تحرکشان همه را به شک انداخته بود.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: ادای نماز به هنگام اول وقت از جمله واجباتی بود که امام بسیار به آن مقید بودند و فرقی نمی کرد که حالشان خوب است یا بد؛ حتی در آخرین روزهای عمر که شرایط به سختی می گذشت باز هم از نماز اول وقت غافل نمی شدند و مدام ساعت را از پزشکان و پرستاران اطرافشان سوال می کردند که نکند نمازشان دیر شود و تاکید داشتند که ایشان را به هنگام اذان بیدار کنیم.[1]

یکی از شب ها هیچ تحرکی از امام دیده نمی شد و با اینکه همه علائم حیاتی زیر نظر بود و لحظه به لحظه بررسی می شد اما این سکوت دل همه را به شور انداخته بود. من که مدت ها به علت مراقبت نزدیک از امام به خلقیات ایشان واقف شده بودم از یکی از همکاران خواستم تا وارد اتاق شده و به امام سلام کند چرا که اگر بیدار باشند جواب خواهند داد.[2] او وارد اتاق شد و سلام عرض کرد و آقا با اینکه شرایط نامساعدی داشتند سعی کردند تا پاسخ سلامش را بلندتر از او بدهند و همین نگرانی کادر پزشکی را خاتمه داد.[3]

 
  1. با همه سختی که در روزهای آخر امام تحمل می کردند اما دلشان می خواست به هنگام هوشیاری برای نماز وضو بگیرند و بنابر این سعی می شد تا محل اتصال سرم در بالای بازو باشد.
  1. جواب سلام دادن با صدای بلندتر و رساتر از سلامی که شنیده اند از جمله عادت های امام بود.
  1. برگرفته از خاطرات دکتر هدایت الله الیاسی، متخصص بیهوشی در کتاب طبیب دل ها.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید