دلتنگی امام نسبت به همسرشان و دلیل عدم ابراز مستقیم آن

در نامه ای که امام خمینی در پنجم شهریور ماه سال ۵۱ خطاب به همسرشان که برای بازدید از خانواده به ایران آمده بودند، نوشتند، نکته های ریزی آمده است که علاوه بر شیرینی کلام، درس آموز است.

لینک کوتاه کپی شد
 
     

 

جی پلاس: همسر امام خمینی(۱) که در طول مبازرات و تبعید ایشان هیچگاه حاضر نشدند راحتی و آسایش خود را به امام ترجیح دهند، چند روزی برای دید و بازدید از خانواده و دیدن نوه گرامی شان سید حسن خمینی که تازه به دنیا آمده بود، به ایران سفر کردند و امام که دوری ایشان را تاب نمی آوردند در نامه ای که در پنجم شهریور ماه سال ۵۱ خطاب به او نوشتند، به سفر کربلا و زیارتی که به نیابت ایشان کرده اشاره و از آنجایی که امام هنوز نوه خود حاج سید حسن آقا را ندیده بودند، به نامه حاج احمدآقا می پردازند. متن این نامه پرمهر امام خطاب به همسر خواندنی است:

 

"‌‌بسمه تعالی‌

‌‌17 رجب 92‌

‌‌مخدرۀ محترمۀ عزیزه‌

‌‌     مرقوم اول شما وقتی عازم کربلا بودم رسید. مرقوم دوم امروز واصل شد. دیشب از‌‎ ‎‌کربلا مراجعت نمودیم. من و مصطفی رفتیم. صغری‌(۲) مریض بود، دیگران نیامدند.‌‎ ‎‌حالا خوب شده است لکن بسیار ضعف دارد. دیگران همه بحمدالله سلامت هستیم.‌

‌‌  

  شما که رفتید هوا گرم شد؛ یک شب هم پایین آمدم ولی عجالتاً بد نیست و راحت‌‎ ‎‌هستیم. مصطفی برای اول ماه آمدند و حالشان خوب است. قبل از نامۀ شما، نامه ای از‌‎ ‎‌فریده‌(۳)جان آمد و جواب دادم، ان شاءالله رسیده است. از قِبَل شماها همگی در کربلا و‌‎ ‎‌نجف زیارت می کنم و به همه دعا می کنم. خداوند تعالی همه را سالم و سعید قرار دهد.‌‎ ‎‌مصطفی شبها مرتباً اینجاست و روزها گاهی حسین می آید؛ امروز حسین و مریم‌(۴)آمدند. دیشب هم همگی اینجا بودند، چون از کربلا آمده بودیم. جای شما خالی است.‌

‌ 

اقلیما‌( (۵پس از سلام می گوید شما زودتر بیایید که خیلی نبودن شما به ما اثر‌‎ ‎‌می گذارد؛ و می گوید شما مبلغ یکصد تومان از احمد بگیرید و بدهید دخترم. شما مطلب‌‎ ‎‌اقلیما را عمل کنید ـ یعنی هر دو مطلب را.‌(۶)اقلیم می گوید: «امانتیها را که به وسیلۀ پسر‌‎ ‎‌آقای حاج شیخ عبدالعلی‌(۷)فرستادم، دخترم نوشته نرسیده است. شما تحقیق کنید که‌‎ ‎‌رسیده است یا گم شده».‌

‌‌

 به بچه ها سلام برسانید. به احمد و محترمۀ ایشان‌(۸) احمد نوشته بود: «بچه‌‎ ‎‌بی نهایت بدگل است؛‌(۹)شما هم نوشته بودید شبیه احمد است. جای دوری نرفته‌‌[‌‌!‌‌]‌‎ ‎‌لکن در نامۀ دوم بود که به فامیل مادر رفته است؛ موجب خوشوقتی است. از سلامت‌‎ ‎‌خودتان و سایرین مسرورم کنید. والسلام علیک.‌

‌‌پدر بچه ها‌

 

  • آقای سید احمد خمینی در این باره نوشته اند:«این نامه به مادرم است که به ایران آمده اند. هر دو ـ سه سال یک بار مادرم برای دیدار بچه ها و فامیل به مدت دو ـ سه ماه به ایران می آمدند».
  • ـ مستخدمۀ منزل آقای سید مصطفی خمینی.
  • ـ خانم فریدۀ مصطفوی یکی از دختران امام خمینی.
  • ـ فرزندان آقای سید مصطفی خمینی.
  • ـ از مستخدمین بیت امام خمینی در نجف.
  • ـ آقای سید احمد خمینی دربارۀ این بخش از نامۀ امام خمینی در حاشیۀ نامه توضیح داده است:«امام از قول کارگر منزل که نامش اقلیماست از خانم می خواهند که زودتر بیایند، که اگر از قول خودشان بگویند ممکن  است ایشان تحت فشار روحی قرار گیرند ولی بالاخره دلشان طاقت نمی آورد و در پایین می گویند که شما به حرف اقلیما گوش دهید!».
  • ـ بنا به نوشتۀ آقای سید احمد خمینی در حاشیۀ نامه: «حاج شیخ عبدالعلی قرهی رئیس دفتر  امام در آن سالها بود. در ذهنم هست که ایشان دو ـ سه سال آخر در قم بودند، و آقای رضوانی (شورای نگهبان)  رئیس دفتر امام در نجف شد».
  • ـ خانم فاطمه طباطبایی، همسر آقای سید احمد خمینی.
  • ـ آقای سید حسن خمینی.

 

صحیفه امام؛ ج ۲، ص ۴۴۲-۴۴۳

دیدگاه تان را بنویسید