روایت آیت الله از آشنایی‌اش با امام

از همان روزهای اول که‌‎ ‎‌امام را دیدم، مجذوب ایشان شدم؛ قیافه ای با ابهت و دوست داشتنی، با منشی جذاب،‌‎ ‎‌این احساس مشترک طلبه های جوان حوزه بود.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: زمینه آشنایی من با امام از همان سالهای اول تحصیل در قم فراهم شد. منزل اخوان‌‎ ‎‌مرعشی، مقابل منزل امام بود. پیش از آمدن به این منزل هم، با چهره امام آشنا بودم.‌‎ ‎‌ایشان چهره معروف و محترمی در حوزه بودند که هر کس وارد حوزه می شد ـ در ردیف‌‎ ‎‌اولین چهره های معروف پس از آقای بروجردی ـ به زودی ایشان را می شناخت. با‌‎ ‎‌این همه، همسایگی ما با ایشان باعث زمینه آشنایی بیشتری شد. از همان روزهای اول که‌‎ ‎‌امام را دیدم، مجذوب ایشان شدم؛ قیافه ای با ابهت و دوست داشتنی، با منشی جذاب،‌‎ ‎‌این احساس مشترک طلبه های جوان حوزه بود. با برخوردهای مکرر و روزمره حسّ‌‎ ‎‌کنجکاوی، من بیشتر تحریک می شد و در جستجوی بهانه آشنایی بیشتر و بیشتر بودم.‌‎ ‎‌همین حس، انگیزه دوستی با آقا مصطفی شد؛ ایشان طلبه جوانی بودند که به لحاظ دوره‌‎ ‎‌تحصیلی از ما جلوتر، اما آدمی با محبت بودند.‌

‌‌در مسیر رفت و آمد، گاهی با امام یا آقا مصطفی همراه می شدیم و ضمن احوالپرسی‌‎ ‎‌سؤالی مطرح میکردیم، سؤال اخلاقی، ادبی، فکری و... از اینجا اطلاعات خوبی دربارۀ‌‎ ‎‌خانواده و زندگی امام برایمان فراهم شد و جاذبه عمیق تری پیش آمد. سعی می کردم که‌‎ ‎‌قدری همت را بیشتر کنم تا بتوانم در مسیر سؤالاتی مطرح کنم که امام را وادار به جواب‌‎ ‎‌جدی کند. ‌

‌‌ایشان هم ـ چنان که روش همیشگی شان بود ـ پاسخهای کوتاهی می دادند. در اوایل‌‎ ‎‌این آشنایی، فاصله هم زیاد بود. ما «سطح»‌‎[1]‎‌ می خواندیم و در سطح شاگردی ایشان‌‎ ‎‌نبودیم. با عشق و علاقه در انتظار روزی بودیم که به عنوان شاگرد، درس ایشان را درک‌‎ ‎‌کنیم؛ البته حضور ما در محل درس به عنوان تماشاچی مانعی نداشت، اما این، ما را‌‎ ‎‌ارضا نمی کرد. مایل بودیم به صورت جدّی در درس ایشان حاضر شویم. از این تاریخ‌‎ ‎‌به بعد، بیت امام برای من و شماری از دوستان به صورت پاتوق درآمد.‌

‌‌با زمینه هایی که به آن اشاره کردم، من و شماری از دوستان هم مباحثه، به امام نزدیک‌‎ ‎‌و نزدیکتر شدیم، هم در وارد کردن امام به جلوس در ایام عید و عزا نقش داشتیم و هم به‌‎ ‎‌شکلی در گرداندن بیت ایشان و این همه، زمینه ای بود برای آشنایی هر چه بیشتر با‌‎ ‎‌افکار و اهداف امام. ‌

‌‌زمینه هایی هم از قبل داشتیم، از طریق کتاب ‌‌کشف اسرار‌‌ که در پاسخ به بعضی از‌‎ ‎‌منحرفین نوشته بودند و ضمن آن، پرخاشی هم به پهلوی داشتند که برای ما جاذبه‌‎ ‎‌خاصی داشت؛ از دیگران چنین موضع گیری شجاعانه ای در برابر شاه ندیده بودیم. به‌‎ ‎‌این همه، بُعد اخلاقی ایشان را هم باید افزود. ‌

‌‌از نیازهای روحی طلبه ها، درس اخلاق بود. از این نظر هم، امام محور نیرومند و‌‎ ‎‌ممتازی بودند. در فلسفه و عرفان هم، امام چهره پرآوازه ای بودند. ما آرزو می کردیم که‌‎ ‎‌ای کاش ایشان درس فلسفه و عرفان داشت. از نظر سیاسی هم که وضع ایشان روشن‌‎ ‎‌است. با توجه به همه این خصوصیات بود که امام را انتخاب کرده بودیم.‌‎[2]‎

‌‎ ‎1. مقطع سطح یکی از مقاطع درسی حوزه های علمیه است که طلاب علوم دینی در آن مقطع به فراگیری علوم اسلامی و آشنایی اجمالی با مبانی فقهی و اصول استنباط می پردازند.

2. هاشمی رفسنجانی، اکبر؛ دوران مبارزه؛ ج 1، ص 67.

 

برشی از کتاب امام خمینی(س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ ص 3-4؛ چاپ سوم (1386)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

 

دیدگاه تان را بنویسید