ساختمان های قدیمی با حیاط های بزرگ درختان کهنسال گردو و توت با آن ایوان های به قاعده، آفتابگیر، گچ بری ها، آیینه کاری ها، طاقچه ها خاطرات شهر را در سینه دارند. آن خانه ها و آن میادین تنها تلی از خاک و خشت و شیشه و سنگ نیستند آن ها بخشی از حافظه ی شهر و خاطره ی شهر وندان هستند. آنها سندهایی هستند که سبک زندگی دوره ای از زیست شهر را مستند سازی می کنند.
کالبدی هستند که سیمای شهر را شکل می دهند و در کنار همه این ها تا وقتی این ساختمان ها هنوز سالم هستند و کار می کنند کالایی مفید و ارزشمند هستند که از بین بردن یا اسقاط کردن آن عین اسراف است.
بیشتر شهرهای جهان به ویژه شهر های اروپایی _ ساختمان ها _ به ویژه ساختمان های تاریخی _را از نظر معنوی جزو میراث و از نظر اقتصادی جزو سرمایه هایشان می دانند.
یکی از مهمترین بخش های توریستی هر شهری بافت تاریخی آن است. بعضی شهرها مثل بوداپست و پراگ تنها به همین دلیل است که شهرتی جهانی دارند و حال سوال اینجاست چگونه فرهنگ قدر شناسی از شهر و میراث شهری این گونه تخریب می شود؟ چگونه می توان پذیرفت که با کمی خلاقیت می توان به این میراث گرانبها جانی دوباره بخشید که ما اینگونه تیشه به ریشه آن ها می زنیم. این ها تنها در مالکیت وارثان یا دست اندر کاران مدیریت شهری نیستند. این ها سرمایه های تاریخی و فرهنگی و سرمایه های اقتصادی شهر محسوب می شوند. بعضی وقت ها احساس ناتوانی تا چه اندازه می تواند بزرگ باشد.

* روزنامه مردم نو،فرحناز مرادیان،1397،8،21.
3088/8068
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.