اگر قبلاً این سوال مطرح می شد که قبل از اینکه بایدن به خود بیاید و در نهایت خواستار آتش بس شود، چند فلسطینی بی گناه باید بمیرند، ممکن است به زودی این سوال مطرح شود که چند آمریکایی باید قبل از اینکه او شجاعت نه گفتن به اسرائیل را به دست آورد، جان خود را از دست بدهند؟

به گزارش جماران، تریتا پارسی، معاون رئیس اندیشکده کوئینسی در تازه ترین یادداشت درباره تحولات منطقه این سوال را مطرح کرده که آیا اسرائیل آمریکا را وارد جنگ ویرانگر دیگری خواهد کرد؟ او در این باره می نویسد: جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از پیگیری بدیهی ترین راه برای تنش زدایی و جلوگیری از مرگ آمریکایی ها امتناع می کند: آتش بس در غزه.

منافع آمریکا و اسرائیل هرگز در غزه کاملاً همسو نبود. اما از آنجایی که بمباران باریکه غزه توسط  اسرائیل برای تقریباً 100 روز ادامه داشته است، دولت نتانیاهو در حال تغییر جهتی است که مستقیماً ایالات متحده و اهداف اعلام شده دولت بایدن را تهدید می کند: اسرائیل می خواهد جنگ را در لبنان گسترش دهد و به نظر می رسد از آن استقبال می کند. جنگ علنی علیه به اصطلاح «محور مقاومت»، شامل حزب الله در لبنان، حوثی ها در یمن و جمهوری اسلامی ایران.

ترور صالح العاروری،  معاون رهبر حماس در روز گذشته در بیروت این را روشن می کند. تا کنون، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، تنها قدمی را که می‌تواند هم از کشاندن این تنش و هم از کشاندن ایالات متحده به جنگ دیگری در خاورمیانه جلوگیری کند، رد کرده است: «آتش‌بس در غزه».

 از 7 اکتبر، فرض استراتژی کاخ سفید این بود که برای اعتبار داشتن نزد اسرائیل، بایدن ابتدا باید حمایت بی قید و شرط خود از اسرائیل را نشان دهد. منطق می‌گوید تنها در این صورت است که او اهرمی برای مهار اسرائیل خواهد داشت. این استدلال این احتمال را می دهد که بایدن از ابتدا خواهان آتش بس بود، اما قبل از اینکه بتواند اسرائیل را برای برقراری آن تحت فشار قرار دهد، باید نزد اسرائیلی ها پس از عملیات طوفان الاقصی اعتبار کسب می کرد  و این فشار البته فقط به صورت خصوصی اعمال می شود. این بدان معنا است که ما از آنچه در مقابل دوربین میان بایدن و نتانیاهو می گذرد، اطلاع داریم و نه از پشت پرده ها.

 با پیشرفت جنگ و کشته شدن بیش از 22000 فلسطینی - تقریباً نیمی از آنها کودک - با سلاح هایی که بایدن  در اختیار اسرائیل قرار داده، تصویر رئیس جمهور آمریکا که خواهان آتش بس است اما در حال دستیابی به اهرم فشار برای پایان دادن به  جنگ است، از هم پاشیده و یا به زبان دیگر اعتبار ندارد.

بایدن بیش از 10000 تن اسلحه و مهمات به اسرائیل ارسال کرده ، دو بار پروسه ضرورت نظارت کنگره بر ارسال تسلیحات را با بهانه فوریت این موضوع نادیده گرفته، دو بار قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را که خواستار آتش بس می شود وتو کرده  و حتی نحوه انتقال دائمی 2.3 میلیون فلسطینی از غزه تا صحرای سینا را مورد بحث و بررسی قرار داده است.

در حالی که بایدن سخنان وزرای کابینه اسرائیل را هنگامی که آشکارا از طرح های خود برای پاکسازی قومی صحبت می کنند محکوم کرده اما حالا مشخص شده که او  هرگز خواهان آتش بس نیست، زیرا او امکان پذیری و مشروعیت هدف جنگ حداکثری اسرائیل را پذیرفته است: نابودی نظامی حماس. بایدن از اسرائیل می خواهد که با حماس کاری را انجام دهد که ایالات متحده نتوانست با طالبان انجام دهد یعنی نابودی نظامی کامل.

البته از ابتدا هرگز نیازی به ایجاد اعتبار برای تحت فشار قرار دادن نتانیاهو وجود نداشت. ایالات متحده قبلاً اعتبار زیادی از طریق در نظر گرفتن مصالح اسرائیل نزد آنها به دست آورده است، به ویژه پس از آن که بایدن آشکارا در نظر داشت در صورت عادی سازی روابط با اسرائیل، به عربستان سعودی یک پیمان دفاعی و دسترسی به چرخه سوخت هسته ای پیشنهاد دهد.  هیچ رئیس‌جمهوری دیگر آمریکا هرگز چنین امتیازاتی را به رقبای عرب اسرائیل نداده بود تا در سایه آن رسیدن به یک توافق را برای اسرائیل تضمین کند. حتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده که کمپین عادی سازی رابطه کشورهای عربی با اسرائیل را آغاز کرد و صراحتاً به دنبال «حرکت فراتر از موضوع فلسطین» بود، هرگز به چهار کشور عربی که در توافقنامه موسوم به ابراهیم حضور داشتند، پیمان دفاعی پیشنهاد نکرد.

افسانه دیگری که توسط تشکیلات سیاست خارجی واشنگتن برای توجیه بی‌عملی بایدن در برابر آنچه که دولت آفریقای جنوبی با ادله قانع کننده آن را نسل کشی می خواند، مطرح می کنند این است که ایالات متحده به سادگی اهرمی برای انجام این کار ندارد. شواهد تاریخی چیز دیگری می گویند.

در سال 1982، رئیس جمهور رونالد ریگان از بمباران لبنان توسط اسرائیل خشمگین شد.  او انتقال مهمات خوشه‌ای به اسرائیل را متوقف کرد و در یک تماس تلفنی به مناخیم بگین نخست‌وزیر وقت اسرائیل گفت: «این یک هولوکاست است». ریگان از اسرائیل خواست که نیروهای خود را از لبنان خارج کند. بیست دقیقه پس از تماس تلفنی آنها، بگین دستور توقف حملات را داد.

در واقع، بیهوده است که ادعا کنیم بایدن هیچ اهرمی ندارد، به ویژه با توجه به مقادیر زیادی تسلیحات که او به اسرائیل ارسال کرده است. ر واقع، مقامات اسرائیلی آشکارا به این موضوع اعتراف می کنند.  سرلشکر بازنشسته اسرائیلی اسحاق بریک در نوامبر سال گذشته در این باره گفت: «همه موشک‌های ما، مهمات، بمب‌های هدایت‌شونده دقیق، همه هواپیماها و بمب‌ها، همه از ایالات متحده است. اگر آنها این مسیر ارسال تجهیزات را متوقف کنند ما نمی توانیم به این جنگ ادامه بدهیم.»

اما اسرائیل نمی تواند حماس را از نظر نظامی نابود کند، همانطور که ایالات متحده نمی تواند برای شکست دادن طالبان در افغانستان به راه حل های نظامی فقط تکیه کند. ایهود اولمرت، نخست وزیر سابق اسرائیل، همین ماه گذشته اعتراف کرد: «احتمال دستیابی به نابودی کامل حماس از لحظه ای که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، آنها را هدف اصلی جنگ اعلام کرد، صفر بود. »

در عوض، به نظر می‌رسد که اسرائیل از احترام تقریباً کامل بایدن به نتانیاهو استفاده می‌کند تا کاری را انجام دهد که روسای جمهور قبلی آمریکا از انجام آن جلوگیری کرده‌اند؛ آمریکا را به جنگ منطقه‌ای با ایران و متحدانش بکشاند. یکی دیگر از نخست‌وزیران سابق اسرائیل، نفتالی بنت، تنها یک هفته پیش در وال استریت ژورنال نوشت که «آمریکا و اسرائیل باید مستقیماً با ایران مقابله کنند.»

تردیدی وجود ندارد که جنگ با ایران، حزب الله و حوثی ها برای منطقه و ایالات متحده ویرانگر خواهد بود. اگرچه بایدن با گسترش جنگ مخالف است، اما نسبت به خطر تشدید تنش بی‌تفاوت بوده است.

این خطرات در چهار جبهه وجود دارد: بین اسرائیل و حزب‌الله لبنان، در سوریه و عراق به دلیل حملات شبه‌نظامیان همسو با ایران به نیروهای آمریکایی، دریای سرخ بین حوثی‌ها و نیروی دریایی آمریکا،  بین اسرائیل و ایران پس از ترور صورت گرفته در سوریه.

افزایش حملات به نیروهای آمریکایی مستقیماً با جنگ اسرائیل در غزه مرتبط است. بین ژانویه 2021 تا مارس 2023، شبه نظامیان عراقی حدود 80 بار پرسنل آمریکایی را هدف قرار دادند. با این حال، از 7 اکتبر 2023، بیش از 100 حمله از این دست انجام شده است.

در حالی که بایدن با انتقال نیروها و کشتی های آمریکایی بیشتر به منطقه به دنبال بازدارندگی ایران و متحدانش بوده است، اما از دنبال کردن واضح ترین و موثرترین راه برای تنش زدایی و دور کردن نیروهای آمریکایی از خطر یعنی آتش بس در غزه خودداری کرده است.

در واقع، در طول شش روز در ماه نوامبر که آتش بس برقرار بود، حملات شبه نظامیان عراقی به نیروهای آمریکایی متوقف شد. تنها یک روز قبل از آتش بس، شبه نظامیان آمریکا را در شش حمله جداگانه هدف قرار دادند. حوثی‌ها همچنین هدف‌گیری کشتی‌های خود را در دریای سرخ در طول آتش‌بس به‌طور چشمگیری کاهش دادند.

اگر قبلاً این سوال مطرح می شد که قبل از اینکه بایدن به خود بیاید و در نهایت خواستار آتش بس شود، چند فلسطینی بی گناه باید بمیرند، ممکن است به زودی این سوال مطرح شود که چند آمریکایی باید قبل از اینکه او شجاعت «نه» گفتن به اسرائیل را به دست آورد، جان خود را از دست بدهند؟

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.