با نهضت مشروطیت گمان می بردیم که سیاست را ملی می کنیم، با نهضت ملی شدن نفت فکر می کردیم که اقتصاد را ملی می کنیم؛ غافل از آنکه در این صد و اندی سال تاریخ معاصر مرکزگرایی را حاکم کردیم ونه ملی شدن سیاست، اقتصاد و ... را. در ایران، درد یکی و دوتا نیست اما راست آنست که از جمله مهم ترین این دردها، درد نابرابری های منطقه ای، به مثابه شکلی زننده از تبعیض و نابرابری ساختاری است. در ایران همه راه ها به تهران ختم می شود و در استان ها به مرکز استان. هرجا که قدرتی نشسته است و توان کنترل دیگران را دارد امکانات و مواهب را به خود و پیرامون خود اختصاص می دهد و از حاشیه های دورتر دریغ می دارد. شهرستان ها در حاشیه و گور و گم اند مگر آنکه بواسطه اعتراضی توجه مراکز قدرت، تصمیم گیری و خبررسانی را به خود جلب کنند. خشونت راهی است که مرکزگرایی پیش روی جوامع پیرامونی می نهد.
مرکزگرایی حتی فضای رسانه ای ما را هم اسیر خود کرده است. نظام رسانه ای ما هم از گذشته تا به حال به شدت مرکزگرا بوده و نه تنها رسانه های بزرگ به لحاظ سازمانی همیشه در مرکز کشور تمرکز داشته اند بلکه محتوای شان هم به شدت مرکزگرا بوده است. مسائل شهرستان ها غالبا از تیترهای اصلی رسانه ها و از صفحات اول نشریات غایب است. نه تنها صدا و سیما بلکه خبرگزاری ها و روزنامه های بزرگ ما هم ملی نیستند. صدا، تصویر و مسائل اصلی شهرستان ها در آنها غایب است. غافلیم از اینکه مرکزگرایی رسانه ای چه به روز شهرستان ها آورده است. مشکلات و معضلات شهرستان ها سال هاست که حل و فصل نشده و روی هم تلنبار مانده است و سیل مهاجرت ها و نارضایتی های اجتماعی را در پی داشته است. کم توجهی رسانه های سراسری به شهرستان ها می تواند یکی از عوامل تضعیف همبستگی ملی به خصوص در مناطق مرزی و قومیتی هم باشد زیرا وقتی این مردم مسائل و دغدغه های خود را در رسانه های کشور نمی بینند لاجرم تعلق خاطرشان به ملت کمتر می شود و چشم به آن سوی مرز می دوزند.
و اما درباره خوزستان، خرمشهر و آبادان. روزگاری که نفت ملی شد برخی صاحبنظران و دلسوزان آن دوره گفتند و نوشتند که بگذارید مراکز مدیریت نفت، همچون قبل در سرزمین نفت ایران، در خوزستان بماند. گفتند که مدیریت صنایع و ظرفیت های ملی خوزستان باید در سطح ملی باشد؛ اما این صداها شنیده نشد. اغلب منابع اقتصادی خوزستان از نفت و گاز و پتروشیمی و فولاد و نیشکر و بنادر و گمرکات ملی اند و بخش عظیمی از اقتصاد کشور را تامین می کنند؛ اما مدیریت های این استان در سطح پایین، ناکارآمد و محافظه کارند. اگر منابع اقتصادی خوزستان ملی است، مدیریت این استان هم باید به لحاظ کیفی در سطح ملی باشد. بحران آب خوزستان، کمی و شوری آن، یک مشکل محلی و منطقه ای نیست؛ سربار مشکلات ملی است که در خوزستان به نقطه اشباع می رسد. نگاه مان را به خوزستان و دیگر شهر های کشور ملی کنیم، خبررسانی مشکلات آنها را ملی کنیم و در نهایت برابری شهروندی را ملی کنیم.
9754/6064
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.