یک عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: امروز هیچ گفتمانی در کشور دست بالا را ندارد و همه در وضعیت سرگشته‌ای به سر می‌بریم.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، مهدی نجف‌زاده در نشستی با عنوان «امکان پیدایش جریان سوم» که در مرکز بنیاد امید ایرانیان شاخه جوانان برگزار شد، در رابطه با بررسی کاهش علل اقبال عمومی نسبت به احزاب و جریان‌های سیاسی اظهار کرد: جامعه ایران به دو دلیل عمده دچار تغییر گفتمان شده است، نخستین دلیل آن مشاهده ناتوانی تاریخی بوده، به‌ویژه زمانی که روشنفکران عصر دوم پهلوی مردم را تهییج برای انقلاب کردند و در انتها به نتیجه‌ای نرسیدند؛ بنابراین دچار ترس‌خوردگی شدند.
وی ادامه داد: زمانی که دکتر شریعتی و جلال آل احمد سخنرانی می‌کردند هزاران نفر از مردم به سخنرانی‌های آن‌ها گوش می‌دادند، اما متاسفانه گفتمان ارائه شده از سوی آن‌ها ضعیف بود و ره به جایی نبرد.
وی با اشاره به اینکه در واقع جامعه ایران فاقد همبستگی و مسئولیت اجتماعی است و روز‌به‌روز هم بدتر می‌شود، افزود: هر چند که در این موضوع، روند جهانی شدن هم تأثیرگذار بوده و دنیا به سمت غیرسیاسی شدن در حرکت است؛ به این دلیل که در دوران پست‌مدرن زندگی می‌کنیم و نوعی شک در میان مردم ایجاد شده و ارتباطی به مای ایرانی ندارد بلکه در همه دنیا وجود دارد. 
گفتمان اصلاحات، دچار بیماری لاعلاجی شده است
وی در رابطه با وضعیت اصلاحات در کشور تشریح کرد: همه می‌دانیم که دیگر از اصلاحات چیزی درنمی‌آید؛ چراکه اصلاحات به یک بیماری مزمن لاعلاج دچار شده که هیچ‌کس نمی‌داند مشکل آن کجاست. درواقع نه می‌توان اصلاحات را از بین برد و گفتمان جدیدی را جایگزین آن کرد و نه می‌توان این گفتمان را اصلاح کرد. اصلاحات به سه دوره تقسیم می‌شود دهه ۷۰، ۸۰ و ۹۰. در سال ۷۶ این گفتمان بر سر اتفاقی، رهبر و گزاره‌های خود را یافت. باید توجه داشت که در این دوره هیچ‌گونه ایدئولوژی در شرایط اصلاح‌طلبی متصور نیست، اما کم کم در دهه ۸۰ به گفتمان تبدیل شد و برای اصلاحات، گفتمان سازی کرده و از جامعه مدنی صحبت کردند و آن را تبدیل به گفتمانی بسیار توفنده کردند که از وارد عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و فردی شد.
 این عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: متاسفانه در دهه ۹۰ این گفتمان تبدیل به ساختار شد. باید توجه داشت که تفاوت گفتمان با ساختار در این است گفتمان چون کاروانسرایی است که مسافرانی از به آن وارد و خارج می‌شوند و هیچکس بر آن سیطره ندارد و شور زندگی در آن وجود دارد، اما ساختار در این گفتمان ایجاد شد و تبدیل به ساختی شد که از خود گزاره‌هایی صادر می‌کرد. باید توجه داشت که در گفتمان، وضعیت در حال شکل گرفتن است و هرکس می‌تواند وارد آن شود. درواقع گفتمان سیال است و گزاره‌ها و افراد آن مشخص نیست، اما در ساختار همه چیز مشخص است. 
نجف‌زاده با اشاره به نقاط ضعف اصلاحات گفت: اصلاحات، امری نیندیشده بود؛ یعنی کسی در مورد آن فکر نکرد. انتخاباتی برگزار شده و اسم آن گفتمان اصلاحات شد، اما اگر دارای پلتفرمی می‌بود این مشکل ایجاد نمی‌شد؛ یعنی براساس آن نقشه راهبردی مشخص می‌شد که اصلاحات تا کجا می‌خواهد حرکت کند و چه مراحلی را پشت سر بگذارد. 
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نکته دوم در این زمینه آن است که اصلاحات، فاقد رهبری جسور و شجاع بود، بیان کرد: اصلاحات که وظیفه آن اصلاح بوده، نیازمند رهبری با شجاعت و جسارت است. نکته سوم اصلاحات ارزیابی نادرستی از ساختار قدرت در ایران داشت و گمان می‌کرد اگر ریاست جمهوری را در دست بگیرد همه چیز در قدرت اوست که اینگونه نبود. 
گفتمان اصلاحات، اسیر ساخت خود شده است
این استاد دانشگاه در رابطه با ساختار سیاسی موجود در ایران خاطرنشان کرد: ساختار سیاسی در ایران بسیار پیچیده و جالب است، در دوران ریاست‌جمهوری آقای خاتمی، مجلس هم در دست اصلاح‌طلبان قرار گرفت، اما باز هم اصلاح طلبان اعلام کردند مجلس توانایی تغییر را ندارد و موضوع حاکمیت دوگانه را مطرح کردند مبنی بر این که یک حاکمیت اصلی و یک فرعی وجود دارد. با توجه به تمامی این مسائل باید گفت  که اصلاح‌طلبان، ارزیابی نادرستی داشتند و گفتمان اصلاحات اسیر ساخت خود شده است.
وی بیان کرد: با توجه به سیر تاریخی باید گفت که اصلاحات در ایران در گذر زمان همیشه ناکام بوده است. برای نمونه اصلاحات امیرکبیر از دل قدرت آغاز شد، اما درنهایت نتیجه‌ای به همراه نداشت. اصلاحاتی که افراد دیگری چون سپه‌سالار و امین‌الدوله هم انجام دادند ناکام ماند؛ بنابراین این شرایط ما را با موضوعی اساسی روبه‌رو می‌کند که اصلاحات نباید از عرصه سیاست آغاز شود، بلکه باید یکسری اصلاحات اجتماعی ایجاد شود.
وی افزود: باید توجه داشت جامعه ایران، جامعه دوره قاجار و پهلوی نیست. ساختار نظام بین‌الملل تغییر کرده، جنگ سرد تمام شده، فضا تک قطبی است و مبتنی بر موازنه شکننده است. زمانی شعارهای اتوپیایی برای ایرانیان ارزش داشت، اما امروز این گونه نیست. دوره مفاهیم ‌‌سترگ سیاست گذشته و وارد دوره‌ای شدیم که عرصه‌ای پایین است؛ بنابراین بایستی دیدگاه خود را نسبت خیلی موضوعات روشن کنیم برای نمونه پاسخ به وضعیت زنان، وضعیت اقتصادی و .... مشخص شود. باید توجه داشت که تغییر نگاه به مذهب در جامعه ایران اتفاق افتاده است. برای نمونه نامگذاری افراد نسبت به گذشته تغییر کرده و یک نوع سرگشتی حتی در نامگذاری کودکان ما مشخص است. درواقع جامعه امروز ایران غیرایدئولوژیک شده است.
 ناامنی سیاسی و اجتماعی در ایران زیاد است
نجف‌زاده در رابطه با اینکه چرا اقبال به احزاب وجود ندارد، ادامه داد: ایرانیان در هیچ دوره‌ای اقبالی به احزاب نداشتند. به نظر من نیاز است که در ایران، به‌جای احزاب، شبکه‌های قدرت ایجاد شود؛ زیرا ناامنی سیاسی و اجتماعی زیاد است که برگرفته از ناتوانی تاریخی است و ما را دچار به ناتوانی سیاسی نیز کرده است. 
وی با بیان پرسشی مبنی بر اینکه «آیا ما وارد فضای جدیدی شدیم؟» اظهار کرد: من گمان می‌کنم این فضای جدید هنوز شکل نگرفته و نکته اینجاست که شکل‌گیری این فضای جدید، درون اصلاحات نخواهد بود؛ چراکه تمرکز مردم از صندوق‌های رای به سوی دیگری رفته است و باید منتظر باشیم. درواقع رسانه‌ها و مردم و حتی جوک‌هایی که ساخته می‌شود نشانگر این سرگشتگی است. درواقع در جامعه ایران، غباری بلند شده و هنوز فرو ننشسته و نمی‌دانیم چه کسانی وارد عرصه می‌شوند. از سویی دیگر فضای رسانه‌ای نیز شرایط را کدرتر کرده است‌. 
این استاد علوم‌سیاسی با بیان اینکه «امروز هیچ گفتمانی دست بالا را ندارد و همه در وضعیت سرگشته‌ای به سر می‌بریم» گفت: باید منتظر ماند بعد از انتخابات و فضای سخت سیاست خارجی که بر عرصه عمومی سایه انداخته است چه شرایطی رویی می‌دهد. درواقع آنچه از بیرون به ما تحمیل شده انقدر بزرگ است که ما را از اندیشیدن به مسائل داخلی دور کرده است.
انتهای پیام
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.