ادامه مطلب به این شرح است: شاید اشتباه می کنم، ولی ظاهراً سال از نیمه گذشته و تا جایی که خاطرم هست قرار بود امسال قدمی برای نزدیک شدن به مؤلفه های اقتصاد مقاومتی و تحقق برنامه هایمان در حوزه ی تولید و اشتغال برداریم.
اگر بیماری فراموشی رسانه ای من مانند برخی از عزیزان غیررسانه ای چندان موج نگرفته باشد، باز یادم هست که قرار بود هر چند ماه یکبار، ما رسانه ها تأکید و پیگیری کنیم و دوستان آنسوی رسانه ها جوابگو باشند.
احیاناً اگر دلشان خواست و شرایط مساعد بود، آماری تقدیم محضر مردم شریف بفرمایند.
نه ما و نه هیچکدام از قماش ما با این ذهن های آلزایمری که گاهی مطالبات خودمان هم یادمان می رود، و حالا پشت درب های اقتصاد استان منتظر خبرهای خوشی ایستاده ایم، انتظار شق القمر نداشته و نداریم.
اما وقتی استعدادهای برتر استانی داریم، وقتی طرح ها و ایده های بزرگ داریم، وقتی مردان و زنان بزرگ تری برای اجرایشان داریم و وقتی سرمایه های طبیعی و زمینه ها و بسترهای مهمی برای تحقق آرمانهایمان هست، چرا به حداقل ها قناعت کنیم و حداکثرها را نبینیم؟
«دق مرگی»، بیماری روزگار سوگ ها و غم ها نیست، «دق مرگی» پایان تلخ آگاهی از توانمندی ها و افسوس خوردن مدام از غفلت ها و حسرت خوردن دائم از «شدنی های ناشده» است.
استان خراسان جنوبی، حسرت خورده ی هزاران باره ی استعدادهای بی شماریست که یا دیده نشده اند یا کمتر به چشم آمده اند.
البته توجهی اندک به هر کدام از این استعدادها، حداقل در حوزه ی اقتصاد می توانست سرخی سیلی چندین ساله ی عقب ماندگی های تاریخی ما را از گونه هایمان گم کند و استان را چند قدمی از آنچه هست جلوتر ببرد و شاید خدا شانسی می داد و پشته پشته سرمایه های انسانی و صنعتی و درآمدهای خوب برای استان هم به ارمغان می آورد.
ما در ماجرای مهم توسعه استان هم هیچ چاره ای جز توجه به نسخه ای به نام اقتصاد مقاومتی نداریم و این نه از سر سیاست و منفعت و مصلحت که از سر منطق و تدبیر و واقع بینی است.
در این ماجرا ما بیش و پیش از هر چیز با خودمان گرفتاریم و شاید غلو نباشد که بگوییم مهم ترین یا حتی بزرگ ترین مانع برای توسعه استان، «خود» ما هستیم؛ تفکراتمان، و صد البته رفتارها و گفتمانمان.
در خراسان جنوبی و در حوزه ی مهم توسعه برمحور اقتصاد مقاومتی، وقتی استعدادهایمان، توانمندی هایمان، داشته هایمان و ظرفیت هایمان را نشناسیم، وقتی در تصمیم ها، باری به هر جهت باشیم، وقتی در تفکراتمان توسعه نه تنها اولویت که شاخصه هم نباشد، وقتی نگاهمان به جای افق های پیش رو به یمین و یسار باشد.
وقتی برای تصمیم های غیر معقولانه مان بهانه داشته باشیم و وقتی برای هر کدام از غفلت ها و سهل انگاری هایمان به دنبال راه فراری باشیم، تفکر اقتصاد مقاومتی در قاموس توسعه استان نه تنها جایی ندارد بلکه خودش «مقاومتی» می شود در برابر پویایی اقتصاد استان.
بدون شک اقتصاد استان در سالهای اخیر بیش از آنکه برای رونق خود به پول و اعتبار نیاز داشته باشد به «برادری« نیاز داشته، به درک خوب، به شناخت غیرمغرضانه، به تصمیم های بدون تبعیض، به رفتارهای شفاف و صادقانه و به نیت های پاک، و به همدلی های مهربانانه.
مقام معظم رهبری در بهار سال 1394 در جمع زائران حرم رضوی عرصه اقتصاد مقاومتی را به عرصه جهاد تشبیه کردند و همان زمان فرمودند: «امروز عرصه اقتصاد، به‌خاطر سیاست‌های خصمانه آمریکا، یک عرصه کارزار است، یک عرصه جنگ است، جنگی از نوع خاص. در این عرصه کارزار، هر کسی بتواند به‌نفع کشور تلاش کند، جهاد کرده است.
امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است.
این جهاد است؛ البتّه جهادی است که ابزار خودش را دارد، شیوه‌های مخصوص خود را دارد، باید این جهاد را همه با تدبیر مخصوص خود و سلاح مخصوص خود انجام بدهند».
حقیقت آن است که ما هم در حال نبرد در جبهه بزرگ اقتصادی برای توسعه استان هستیم.
نبردی که یک طرفش مردم و مسؤولین به عنوان دلسوزان جامعه استانی و طرف دیگرش مشکلات تحمیل شده از سیاست های خصمانه آمریکا، تفکرات تنگ نظرانه ی خود ما و کمبودها و محدودیت امکانات است.
«فرمانده»، بر اساس آخرین ارزیابی ها و شناسایی ها، نقشه ی راه را تحویلمان داده و نقاط استقرار و تکالیفمان را مشخص کرده است.
بنیه و امکانات و ابزار و وسایلمان هم مشخص و البته محدود است، .ولی استعدادها، ایمان ها، انگیزه ها، و قدرت های انسانی مان بی شمارند.
در چنین جبهه ای، وقتی همفکری، همدلی، و فداکاری و استفاده از همه ی ظرفیت ها باشد، پیروزی قطعیست.
خراسان جنوبی در این جبهه مهم و در سالهای آینده اگر بتواند سه خاکریز مهم ظرفیت ساز در استان یعنی معدن، گردشگری و گیاهان دارویی را فتح کند و یا حداقل پرچم پیروزیش را روی مرزهای آن برافرازد، سه حوزه ی استراتژیک درآمدزایی، اشتغال و جذب سرمایه های صنعتی را از آنِ خود کرده و زمینه ی موفقیت های بزرگ دیگر و فتح سرزمین اقبال و ظفرمندی را در حوزه توسعه و پیشرفت بدست خواهد آورد.
معدن، گردشگری و گیاهان دارویی، سه مؤلفه ی مهم درآمدزایی و موهبت های اقتصادی خدادادی هستند که با وضعت و شرایط اقلیمی و خشکسالی های ظاهراً بی پایان استان، می توانند نجات دهنده ی حیات انسانی و فرهنگی و اقتصادی خراسان جنوبی باشند.
مسئولان ارشد اجرایی و اقتصادی استان به ویژه فرماندهان یگانهای مهم جبهه اقتصاد مقاومتی، افسران ارشد خطوط اولیه این جبهه و رزمندگان پرانگیزه ی این جهاد مقدس، پرچم های استقلال و پیشرفت استان را روی سنگرهایی بالا خواهند برد که برای استان افتخار آمیز باشند نه هزینه ساز.
در استانی همچون خراسان جنوبی، اقتصاد مقاومتی باید تبدیل به یک گفتمان فرهنگی حول محور حمایت از تولید و ظرفیت های دخل استانی شود که در نتیجه بتواند توسعه پایدار را که گوهر گمشده ی سالهای اخیر استان ماست دوباره بدست دهد.
*7559* 6054* خبرنگار-امیرشاهین نایبی فر* انتشار- مریم پنجابی
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.