ادامه مطلب به این شرح است: اینکه رهبر معظم انقلاب دو سال پی در پی را به نام اقتصاد مقاومتی نام گذاری کرده اند، حکایت از اهمیت این مسئله در ادامه مسیر انقلاب اسلامی دارد.
رهبر معظم انقلاب موضوع اقتصاد مقاومتی را از شهریور 1389 به ادبیات سیاسی و اقتصادی کشور وارد کرده اند و از سال 1392، سیاست مرتبط با آن را ابلاغ کردند.
با این همه سال 1395 بود که نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل برآن دوره نهاده شد و امسال هم (1396) اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال نام گرفت.
به نظر می رسد دلیل اصلی تاکید معظم له بر اقتصاد مقاومتی این است که در گفتمان پیشرفت ایرانی و اسلامی تامین نیازهای مادی و معنوی مردم، هدف اصلی تلقی شده و سایه آن بر سر سایر عرصه های پیشرفت نیز افتاده است.
در ادبیات پیشرفت ایرانی اسلامی، نقش انسان ها ممتاز بوده و تمام سیاست ها و برنامه ها بایست در نهایت به دست سرمایه های انسانی تدوین و اجرا گردند.
در میان سرمایه های انسانی قشر تحصیل کرده و نخبه اعم از اساتید و دانشجویان و سایر محققان نقش پررنگ تری دارند و تأثیرگذاری آنان بیشتر است.
بنابر این بایستی تلاش کرد که اقتصاد مقاومتی در میان نخبگان به گفتمان عمومی و مطالبه جمعی تبدیل شود.
نقش نخبگان را در حوزه اقتصاد مقاومتی به سه عرصه می توان دسته بندی کرد:
1- عرصه مطالبه گری بدین معنی است که نخبگان به عنوان حلقه واسط بین مسؤولین و مردم وظایف مسؤولان را به آنان یادآوری کرده و به طور مستمر پیگیر تحقق آن باشند. در اینجا نقش احزاب سیاسی به دلیل فقدان آنها در کشور بر عهده نخبگان است تا وظایف مردم را به آنان گوشزد نمایند و به عنوان گروه مرجع بر رفتارهای سیاسی و اقتصادی جامعه تاثیر بگذارند.
2- عرصه فرهنگ سازی: عرصه فرهنگ سازی بیشتر ناظر به تلاش برای تغییر نگرش و رفتار بدنه عمومی جامعه است از جمله اصلاح الگوی مصرف و مبارزه با تجمل گرایی و مصرف کالای داخلی.
3. عرصه اقدام مستقیم: در این عرصه نخبگان به مشارکت فعالانه بر پیشرفت علمی، ارائه راه حل برای مسائل اقتصادی کشور، کارآفرینی، اردوهای جهادی، مسؤولیت پذیری و وجدان کاری اقدام می نمایند.
در مجموع رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به جهاد عامل، سرمایه، نیروی انسانی، مواد خام و دانش و فن وابسته است.
از این عوامل چهارگانه حداقل سه عامل یعنی نیروی انسانی، مواد خام معدنی و دانش و فن در استان ما موجود است، مزیت نسبی استان خراسان جنوبی سرمایه انسانی آن است.
بنابراین می بایست به طور جدی به امر آموزش توجه کرد و از طریق تخصیص بهینه منابع در عملیات علمی و آموزشی و پژوهشی سرمایه گذاری کرد.
امروزه اعتقاد این است که قدرت جهان از آن کسانی است که قدرت علمی و نوآوری و دسترسی به امکانات و اطلاعات دارند و صف آرایی در نظام نوین جهانی نه براساس تعداد و سرباز، توپ و حتی سلاح های استراتژیک، بلکه بر حسب نیروهای علمی و تخصصی و محققان و پژوهشگران است.
به طور کلی می توان چند نقش عمده برای نخبگان در اقتصاد مقاومتی قائل شد:
1- اشاعه دانش و فناوری در بخش های مختلف اقتصاد- پیوست اقتصاد و مقاومتی.
2- تقویت بنیه علمی کشور و سوق دادن پژوهش ها به سمت نیازهای استان.
3- عمق دانش نخبگان به عنوان یکی از مزایای ایشان محسوب می گردد.
از این دو حضور ایشان در فرآیندهای سیاست گذاری و تصمیم گیری استان امری لازم محسوب می شود.
نخبگان می توانند در دو قالب مشاوره و حضور در اتاق های فکر استان در جریان مسائل اصلی مرتبط با رشته خود قرار بگیرند و به تقویت چرخه سیاستگذاری و حل مسائل کلان استان از این طریق کمک کنند.
4- تاسیس شرکت های دانش بنیان توسط نخبگان دانشگاهی و کارآفرین.
5- حضور نخبگان در تریبون های عمومی همچون صدا و سیما، نمازهای جمعه و جماعات و مناسبت ها در گسترش فرهنگ مقاوم سازی اقتصاد در بین مردم و مسؤولین نقش ایفا کنند.
6- تأمین معاش و زندگی آبرومندانه برای نخبگان تا باعث تشویق بازگشت نیروهای نخبه به استان شود چرا که توسعه استان حضور هر چه بیشتر نخبگان را می طلبد.
2047* دریافت و انتشار دهنده - عباسقلی اشکورجیری
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.