در گفت و گو با خبرنگار روزنامه اندونزی تمپو عنوان شد؛

ویژگی های جمهوری اسلامی

امام خمینی در گفت و گو با خبرنگار روزنامه تمپو، با بیان این مطلب که حکومت اسلامی متکی به آرای مردم است، اظهار داشت: همه مردم در انتخاب فرد یا افرادی که زمام امور را به دست می گیرند، شرکت خواهند داشت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه جی پلاس، پیش از آنکه انقلاب به پیروزی برسد، از آنجا که عده بسیار زیادی از انقلابیون را قشر مذهبی کشور تشکیل می دادند و جمعیت توده ای ها، فداییان خلق، مارکسیست ها و... در مقایسه با خیل مذهبیون بسیار اندک بودند و نیز رهبری انقلاب را امام خمینی به عنوان مرجع تقلید بر عهده داشتند، رویکرد انقلاب به سمت تشکیل حکومتی در قالب جمهوری اسلامی خود را می نمایاند که هم تشکیل شده از اراده مردمی باشد و هم نقش اسلام در آن به خوبی نمایان باشد لذا یکی از سوالاتی که برای خبرنگاران از رسانه های مختلف مطرح بود، بیان ویژگی های این جمهوری از زبان رهبری آن بود. در تاریخ بیست و سوم دی ماه، خبرنگار روزنامه تمپو در نوفل لوشاتو به دیدار امام آمده و به گفت و گو با امام پرداخت. متن آن در ادامه می آید:

 

«سؤال: [اندونزى بزرگترین کشور مسلمان است. جمعیت آن 135 میلیون است که هشتاد درصد آن مسلمان هستند. به همین جهت جمهورى اسلامى‌ اى که شما در ایران در نظر دارید، براى اندونزى مورد توجه است. شکل این جمهورى چطور خواهد بود؟ جاى کسانى که مسلمان نیستند یا به خدا اعتقاد ندارند در این جمهورى کجاست؟]

جواب: آنچه مهم است ضوابطى است که در این حکومت باید حاکم باشد که مهمترین آنها عبارت است از اینکه اولًا متکى به آراى ملت باشد، به گونه‌ اى که تمامى آحاد ملت در انتخاب فرد و یا افرادى که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند شرکت داشته باشند؛ و دیگر اینکه در مورد این افراد نیز خط مشى سیاسى و اقتصادى و سایر شئون اجتماعى و کلیه قواعد و موازین اسلامى مراعات شود. در این حکومت به طور قطع باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیم‌ گیریها مشورت کنند و اگر نمایندگان موافقت نکنند نمى‌ توانند به تنهایى تصمیم گیرنده باشند. افرادى که به عنوان نمایندگان یا مسئولین دولت در جمهورى اسلامى انتخاب مى‌ شوند شرایطى دارند که با رعایت آن شرایط، حقیقتاً نمایندگان واقعى مردم انتخاب مى‌ شوند نه نمایندگان طبقه خاصى که به ضرر اکثریت ملت عمل کنند. خطوط اصلى در قانون اساسى این حکومت را اصول مسلّم اسلام که در قرآن و سنت بیان شده تشکیل مى‌ دهد.

 [مبانى اقتصادى شما در رژیم اسلامى چیست؟ براى مثال در بخش بانکى آیا ربح از بین خواهد رفت؟ حق مالکیت را در رابطه با اصلاحات ارضى چطور مى‌ بینید؟]

- ربا در اسلام حرام است و به هیچ شکل در اقتصاد اسلامى وارد نباید بشود. و مالکیت در اسلام پذیرفته شده است و لکن اسلام در چیزهایى که حق مالکیت به آنها تعلق مى‌ گیرد و نیز در شیوه و شرایط پیدا شدن این حق دستوراتى داده است که نظام اقتصادى اسلام را و نیز روابط اقتصادى در جامعه اسلامى را از روابط و نظام اقتصادى سرمایه دارى امروز دنیا جدا مى‌ کند. و اگر این حدود و شرایط مراعات شود جامعه نه مشکلات و نابرابریهاى دنیاى سرمایه دارى امروز را پیدا مى‌ کند و نه دولت اسلامى به بهانه‌ هاى مختلف هر گونه آزادى را از انسانها سلب مى‌ کند. در اینجا باید نظام اقتصادى اسلام را در مجموعه قوانین و مقررات اسلامى در کلیه زمینه‌ ها و شئون فردى و اجتماعى ملاحظه کرد. این مسلّم است که از نظر اسلامى حل تمامى مشکلات و پیچیدگیها در زندگى انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادى به شکل خاص حل نمى‌ شود و نخواهد شد بلکه مشکلات را در کل یک نظام اسلامى باید حل کرد، و از معنویت نباید غافل بود که کلید دردهاست. ما معتقدیم تنها مکتبى که مى‌ تواند جامعه را هدایت کند و پیش ببرد اسلام است. و دنیا اگر بخواهد از زیر بار هزاران مشکلى که امروز با آن دست به گریبان است نجات پیدا کند و انسانى زندگى کند و انسان گونه، باید به اسلام روى بیاورد.

 [آیا حقیقت دارد که در مفهوم دولت، بین شما و آیت اللَّه شریعتمدارى اختلاف هست؟ به چه بخشى این اختلاف مربوط مى‌ شود؟ آیا لازم است که احتمالًا یک شوراى علما متشکل از آیت اللَّه‌ ها تشکیل شود و دولت به همان شکل قدیمى خود باقى بماند؟]

- بیش از یک سال است که ملت ایران مکرراً خواسته‌ هاى خود را، حتى در برابر آتش مسلسل و توپ و تانک، بیان کرده است. در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اکثریتى که در تاریخ رأى‌ گیریهاى دنیا کم نظیر است، خواستار سرنگونى سلسله پهلوى و از بین رفتن رژیم سلطنتى و استقرار جمهورى اسلامى شده است؛ بنا بر این در این خواستها هر که تردید کند خود را از ملت جدا کرده است. و بدیهى است که اگر شورایى از علما و دانشمندان اسلامى که آشنایى کامل به موازین و قواعد اسلامى دارند بر دولت جمهورى اسلامى نظارت نکنند، معیارهاى اسلام ممکن است- و لو به علت عدم توجه و آگاهى به آنها- رعایت نشود.

 [قوانین اسلامى‌ اى که شما مایلید در ایران اجرا کنید، شبیه عربستان سعودى و لیبى خواهند بود؟]

- آنچه را که ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستیم فعلًا در هیچ جاى جهان نظیرش را نمى‌ بینیم.

 [با کدام یک از جناحهاى مخالفین، خود را نزدیکتر مى‌ دانید؟]

- شعارها و خواسته‌ هاى نهضت اسلامى ایران آن چنان مورد قبول اکثریت قاطع ملت است که هیچ جناحى، که بجز این خواسته‌ ها چیزى مخالف آنها بگوید، در میان ملت جایى ندارد. نهضت ملت ایران حدود و چهارچوبهاى حزبى را درهم شکسته است و به صورت یک حزب درآمده است و آن، حزبِ ملت مسلمان ایران یعنى حزب اسلام و «حزب اللَّه» است. در مبارزات ایران کسى جرأت نمى‌ کند از ملت دور باشد. من هم یکى از افراد ملت هستم.

 [ماده پنج قرارداد ایران و روس به دولت روسیه حق مى‌ دهد که در صورت تهدید به سرزمین روسیه آنها مى‌ توانند ارتش خود را به ایران روانه کنند. نظر شما چیست؟ به خاطر این نااطمینانى آیا شاه مى‌ تواند از این امر به عنوان یک بهانه استفاده کرده و مخالفان را تحت این عنوان که دستاویز روسها قرار گرفته‌ اند از بین ببرد؟ نظر شما درباره این ماده در رابطه با استقلال ایران چیست؟]

- جمهورى اسلامى در کلیه قراردادها از اساس تجدید نظر مى‌ کند؛ زیرا قراردادهاى گذشته با حکومتى بوده است که متکى به آراى ملت نبوده و در این قراردادها خود را موظف به حفظ منافع و مصالح ملت ایران نمى‌ دیده است. همین شاه بود که تا دیروز همیشه از سیاست مستقل ملى دَم مى‌ زد و مى‌ گفت ما از آن چنان قدرتى برخورداریم که هیچ دولت خارجى نمى‌ تواند کمترین دخالتى در ایران بکند! و حالا امروز مدعى است که روسها در ایران نفوذ کرده‌ اند؛ و حتى نوکران او احمقانه ادعا مى‌ کنند که صدها هزار نفر که در تبریز شعار مرگ بر شاه مى‌ دادند، خارجیانى هستند که به طور قاچاق از آن طرف مرز وارد شده‌ اند! امروز همه ملتها فهمیده‌ اند که این ملت نبوده است که حمایت از شاه مى‌ کرده، بلکه این ابرقدرتها بوده‌ اند که براى منافع خودشان از شاه حمایت مى‌ کرده‌ اند؛ و معنى سیاست مستقل ملى شاه این بوده است که او سیاستى مستقل و جدا از ملت ایران داشته است و دارد. ولى دیگر این بهانه‌ جوییها نفعى به حال شاه نخواهد داشت و او و حامیانش خوب فهمیده‌ اند که با این بهانه‌ ها نمى‌ تواند مخالفانش یعنى تمامى ملت ایران را سرکوب کند.

[موضع شما در برابر کارتر که از شاه حمایت مى‌ کند چیست؟ و عقیده شما درباره نفوذ روسها در ایران چیست؟]

- دشمن شماره یک ملت ایران کارتر و دیگر همفکران او در دولت امریکاست و الّا همه مى‌ دانند که شاه از آنهاست و بدون حمایت آنها چیزى نیست. ولى این وظیفه ملت امریکاست که رئیس جمهورى خود را استیضاح کنند که چرا تا این حد از یک آدمکش حمایت مى‌ کند و حیثیت ملى را بر باد مى‌ دهد و آتش خشم ایرانى را نسبت به آنها شعله‌ ور مى‌ کند. و اما روسها؛ وضع ایران اجازه نفوذ به هیچ کس و هیچ قدرتى را نمى‌ دهد، ان شاء اللَّه.

 [بنا به نوشته روزنامه لوموند به تاریخ 3 و 4 دسامبر 78، مقامات ایرانى اظهار کرده‌ اند که آیت اللَّه خمینى امسال 25 میلیون دلار دریافت کرده است. این پولها صرف تعمیر مساجد و امامزاده‌ها و مدارس و یتیم خانه‌ ها و مؤسسات مى‌ شود. آیا حقیقت دارد؟ اگر حقیقت دارد، آیا مسخره نیست که در واقع این دولت ایران است که با کمک مالى خود به شما باعث پیدایش شورش در ایران مى‌ شود. در غیر این صورت طى شانزده سال تبعیدتان امکانات دیگرى براى ادامه فعالیتهایتان داشته‌ اید؟]

- این مطالب از اساس دروغ است و اساساً جعل، افترا، تحریف و قلب حقایق در منطق شاه و دارودسته‌ اش از مهمترین پایه‌ هاى سیاستشان است.

 [حقیقت قضیه با عراق چه بود که شما آنجا را ترک کردید؟ چرا شما فرانسه را انتخاب نمودید؟ و موضع شما در مقابل رئیس جمهورى فرانسه، بعد از تذکر 21 نوامبر مبتنى بر اینکه فرانسه نمى‌ تواند سرزمینى باشد که از آنجا بتوان مردم را به خشونت دعوت کرد، چیست؟ و اگر دولت فرانسه به شما اجازه اقامت ندهد مقصد بعدى شما کجاست؟]

- دولت عراق زیر فشار شاه فعالیتهاى مرا در جهت خدمت به اسلام و مسلمین نمى‌ توانست تحمل کند و لذا ناچار به ترک آن کشور شدم و عازم کویت شدم و با اینکه ویزاى کویتى داشتم مانع از ورود به خاک کویت شدند. ناچار به فرانسه آمدم تا در اینجا تصمیم به اقامت در یک کشور اسلامى را بگیریم. و هر گاه در مدت اقامت موقتى خودم در فرانسه احساس محدودیت در انجام وظایفم بکنم، خاک فرانسه را ترک خواهم کرد و مهم نیست که کجا باشم؛ زمین خدا وسیع است.

 [نتیجه ملاقات شما با پادشاه اردن چه بوده است؟]

- چنین ملاقاتى انجام نشده است.

 [اگر شاه استعفا دهد و شما به عنوان رهبر جمهورى اسلامى ایران انتخاب شوید، آیا این وظیفه را قبول خواهید نمود؟ آیا ممکن است جنگى بین گروههاى نسبتاً مهم مثل طرفداران شریعتمدارى، سنجابى یا ارتش به دلیل اختلاف اهداف و جاه طلبى درگیرد؟]

- من شخصاً چنین مقامى را نمى‌ پذیرم و من به هوشیارى و نیز یکپارچگى ملت آن چنان امیدوارم که به خواست خداى تعالى هیچ گونه جنگ داخلى به وجود نخواهد آمد.

 [رابطه شما با آیت اللَّه منتظرى چگونه است؟ آیا وى به عنوان یکى از مخالفین رژیم براى پیوستن به شما به فرانسه خواهد آمد؟]

- من ایشان را سالیان درازى است که مى‌ شناسم. ایشان امروز از علماى بزرگ ایران و مورد احترام مردم مسلمان است.

 [فعالیتهاى شما در تبعید نشان داده است که شما بیشتر یک رهبر سیاسى هستید تا یک رهبر مذهبى‌]

- این حرفها که دین از سیاست جداست و امثال این حرفها در منطق اسلام نیست. فعالیت سیاسى یکى از وظایف مذهبى مسلمانان است.

 [بهترین آرزویتان براى ایران چیست؟]

- بزرگترین آرزوى من این است که مردم ایران از چنگال ظلم نجات پیدا کنند و صاحب کشورى باشند آزاد و مستقل. داراى نظامى اسلامى که در آن حقوق انسانها آن چنان که اسلام دستور داده است رعایت شود و در راه پیشرفت و ترقى و سعادت انسانى سرمشق براى همه ملتها باشند.

 [بهترین خاطرات شما در مدت زندگى در تبعید چه بوده است؟]

- [امام در جواب این سؤال سکوت کردند]

 

صحیفه امام؛ ج 5، ص 436-440

 

دیدگاه تان را بنویسید