پیش بینی شهید مرادی درباره آزادسازی خرمشهر

غیرت بهروز مرادی ها و خرمشهری که آزاد شد

آمده بودند که بمانند، بعثی ها را می گویم. آخر آن روزها اوایل جنگ بود و نمی دانستند با چه شیربچه هایی طرف خواهند شد و صدام خوش خیال هم گفته بود که اگر ایرانی ها بتوانند خرمشهر را پس بگیرند بصره را خواهد بخشید و...

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: خرمشهری بود و کوچه پس کوچه های او محل رشد و بزرگ شدنش و حالا سال ها بعد یعنی وقتی بهروز[1] 24 ساله شده بود، حرامیانی قصد کرده بودند این شهر خرم را به اشغال خود در آورند که بهروز و دیگر مردان مرد که هم می توانست برادر و پدر بهروز باشند و هم اقوام و هم شهری هایش و هم شیر بچه هایی از شهرهای دیگر دور و نزدیک.

فرمانده گروهی از آنها شده بود و سلاح بر دوش هدایتشان می کرد. همه نیروها را که جمع می زدی به چند صد نفر می رسیدی در مقابل لشکری چند هزار نفری با طمطراق و اسلحه هایی مدرن و به روز. آنها آمده بودند تا اشغال کنند و بمانند و این را نوشته های روی دیوارهای شهر بهروز گواهی می داد اما مگر غیرت بهروز و بهروزها این اجازه را می داد تا بیایند و با خیالی آسوده شهر را غارت کنند و جا خوش. بهروز می گفت: «اگر ما عرضه این را نداشته باشیم که یک شهر را آزاد کنیم، شهری که خانه و زندگی ما در آن است و سال‌ ها در آن جا رشد کرده و بزرگ شده‌ ایم و مردم با هم پیوندها داشته و زندگی‌ ها کرده‌ اند، مطمئناً نمی‌توانیم «بیت ‌المقدس» را آزاد کنیم. هدف اصلی ما آزادی بیت ‌المقدس است.

ما می‌ خواهیم عراق را نجات بدهیم، به یمن برویم و آنجا را نجات بدهیم، لبنان را می‌ خواهیم آزاد کنیم. اگر ما شهر کوچکی مثل خرمشهر را نتوانیم آزاد کنیم، چطور می ‌خواهیم دیگر کشورهای اسلامی را آزاد کنیم؟

این‌ ها میدان ‌های آزمایشی است که خدا برای ما قرار داده است. اگر ما در این میدان پیروز شدیم، در میدان ‌های بزرگ‌تر بعدی هم می ‌توانیم پیروز شویم. لشکری که آمده و شهر را گرفته و می‌ خواهد دیگر شهرهای ما را هم بگیرد، در عمل ثابت کرده که ترسو و بزدل هم هست. بزدلی دشمن را بچه‌ های خرمشهری در 35 روز مقاومت به خود عراقی ‌ها هم ثابت کردند.

دشمن آمده است که بماند. این را روی دیوارهای شهر ما نوشته است. بدون شرم نوشته ‌اند: «ما آمده‌ ایم بمانیم»،  اما بچه ‌های خرمشهری به دشمن ثابت خواهند کرد که ترسو و بزدل‌تر از آن است که بتواند در مقابل ما مقاومت کند. قسم به خون سرخ شهدای شهرمان، ما بالاخره روزی خرمشهر را آزاد خواهیم کرد.

روزی که همین روزهاست و زیاد دور نیست. خرمشهر! آغوش باز کن! فرزندانت در راه‌اند.»

بهروز قسم خورده بود که به زودی خاکشان را باز پس گیرند و چه زیبا پیش بینی کرد و پس از 578 روز بالاخره خرمشهر در سوم خرداد ماه سال 61 با تلاش دلاورمردان باز به آغوش میهن بازگشت. خرمشهر آزادیت مبارک[2]

 

 
  1. هنرمند شهید بهروز مرادی که در دی ماه سال 1335 در خرمشهر و در خانواده ای از اهالی اصفهان به دنیا آمد. تا دیپلم در خرمشهر بود و برای ورود به دانشگاه به اصفهان رفت. او جزء افرادی بود که تا آخرین دقایق به مقاومت در خرمشهر پرداخت و پس از سال ها رشادت در صحنه های نبرد با بعثی ها سرانجام در چهارم خرداد 67 در شملچه به شهادت رسید.

[2]. خرمشهر در چهارم آبان ماه سال 59 پس از 35 روز مقاومت به اشغال بعثی ها در آمد اما دلیرمردان سپاه اسلام با انجام عملیات بیت المقدس توانستند آن را در سوم خرداد ماه سال 61 به آغوش میهن بازگردانند. شهید محمدعلی جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر حالا دیگر در میان رزمندگان نبود تا آزادی شهرش را نظاره گر باشد و نوحه ممدی نبودی در وصف آزادی خرمشهر حکایت از آن دارد.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید