خستگی های شهید طوسی و آرزویی که می ترسید بر دل کودکش بماند

از خستگی روی نیمکت پارک خوابش برد که یکدفعه با صدای دختر کوچولو اش از خواب پرید و به طرفش رفت.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: چند ساعتی بود که از منطقه برگشته بود. کنار بانو نشست و گفت: من پیش بچه هایم شرمنده ام، می ترسم شهید شوم و آرزوی یک بار پارک رفتن با من بر دل آنها بماند.

با همه خستگی اش خواست تا دختر کوچولویش را به پارک ببرد. کودک که مشغول بازی شد، حسن[1] از شدت خستگی روی نیمکت خوابش برد. دختر کوچولو بابا را صدا کرد که حسن سراسیمه از خواب پرید و رفت تا او را هل بدهد.[2]

 

1. شهید محمدحسن طوسی، مسئول اطلاعات و عملیات لشکر 25 کربلا (این لشکر از رزمندگان استان های شمالی کشور تشکیل شده بود)  که در روز هجدهم فروردین 66 در شلمچه در عملیات کربلای هشت یعنی در همان آغازین روز عملیات (این عملیات در سحرگاه هجدهم فروردین ماه سال 66 با رمز مبارک یا صاحب الزمان (عج) در منطقه عملیاتی شرق بصره آغاز شد. اجرای عملیات بر عهده نیروی زمینی سپاه بود) به شهادت رسید.

2. برگرفته از خاطره همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید