همراه با امام خمینی در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی؛ امروز چهارم بهمن

امام خمینی در جمع کارکنان اقامتگاه خود: وقتى یک مجلسى را به طور سرِخودى و بدون رعایت قوانین به وجود آوردند، نمایندگان این مجلس هم سرِخود خواهند شد، پایبندِ قوانین نخواهند شد. باید اینها خاتمه پیدا بکند اگر بخواهد مملکت ایران یک مملکتى بشود که مترقى به معناى واقعى باشد، نه اینکه لفظى و همین گفتن ترقى.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه جی پلاس، امروز چهارم بهمن ماه سال 96 است و 39 سال از دیدار امام با کارکنان محل اقامت خود می گذرد، آن روز ایشان صحبت هایی در آن جمع داشتند و نکته هایی را گوشزد فرمودند که به شرح زیر است:

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏]

من از همه این آقایان متشکرم که در این موقعى که ما گرفتار این مسائل هستیم، کمک کردند و کارها را انجام دادند. و باید بگویم که کار، کار خودشان بوده و منزلْ منزل خودشان بوده؛ و این معنا را تنبه بدهم که وقتى در یک منزل محقرى ما باید با اجتماع کار بکنیم، یعنى دسته جمعى هر کسى یک کارش را بکند، و میسور نیست براى یک نفر یا دو نفر [که‏] همه کارها را انجام بدهند، آن وقت راجع به کار کشورى که الآن تقریباً باید گفت مصایب هست و تا حالا خرابکارى بوده، کار یک کشور نمى‏ شود انجام بگیرد الّا اینکه همه اجزاى کشور، همه افراد کشور، در آن همکارى کنند. اگر ملت ایران همه آنها، هر کس در هر جا هست، اقدام به ساختمان این مملکت نکند، مملکت به حال خرابه یا نیم خرابه باقى خواهد ماند و مسئول خواهیم بود همه. هر کس هر کارى را مى‏ تواند باید تا یک مدتى با صبر و تحمل و ...، تحمل زحمات اقدام بکند. اگر همچو چیزى شد مملکتى آباد و صحیح و خوب محقق خواهد شد. همه جهاتش تمام خواهد شد.

و باز همه اجزاى مملکت باید نظارت در امور بکنند که نتوانند شیاطین باز رخنه بکنند. در [ادارات‏] دولتى اشخاصى که رفت و آمد مى ‏کنند، اینها باید نظارت در کارهاى آنها بکنند، یعنى مثل سمت بازرسى و تفتیش و این طور چیزها که اگر خطایى اینها مى ‏کنند، تعمدى مى‏ کنند- عرض مى‏ کنم که- خیانتى مى‏ کنند، به دستگاه قضایى اطلاع بدهند تا اینکه آنها تعقیب بکنند.

همه مصیبتهایى که در این سالها واقع شده است براى این بوده است که دستگاهها سرِخود بوده ‏اند. از آن دستگاه اول گرفته، آن شخصى که به اسم شاه در این مملکت حکومت کرده، سرِ خود حکومت کرده، مقید به قوانین نبوده. وقتى که این سرِ خود حرکت کرد، کسانى هم که دنبال او هستند از او یاد مى ‏گیرند، اینها هم سرِ خود مى‏ شوند. وقتى یک مجلسى را به طور سرِخودى و بدون رعایت قوانین به وجود آوردند، نمایندگان این مجلس هم سرِخود خواهند شد، پایبندِ قوانین نخواهند شد. باید اینها خاتمه پیدا بکند اگر بخواهد مملکت ایران یک مملکتى بشود که مترقى به معناى واقعى باشد، نه اینکه لفظى و همین گفتن ترقى. معنویات یک مملکتى را باید درصدد بود که اصلاحش کرد؛ یعنى باید دست خیانت را کوتاه کرد، دست جنایات را کوتاه کرد. همه جاهایى که یک عضوى از اعضاى ادارات دولتى یا دولت، عضوى از اعضاى دولت تکفل مى‏ کنند، مردم موظفند که نظارت کنند در آن. آنهایى که مى ‏روند آنجا براى گرفتاریهایى که مثلًا دارند، محاکماتى که دارند، مى ‏روند در کلانتریها، مى‏ روند در نظمیه، مى ‏روند در- عرض مى‏ کنم- دادگسترى و امثال اینها، خودشان باید ناظر باشند که چه مى‏ گذرد. و خودشان مکلفند، اگر بخواهند مملکت اصلاح بشود مکلفند که چیزهایى که گذشته است اگر خلاف بوده است، به جاهایى که براى این امر تأسیس مى ‏شود اطلاع بدهند تا تعقیب بشوند. اگر مدتى یک همچو جهتى پیش بیاید که یک محاکم صالحه ‏اى تصرف بکند در همه امور، یعنى برسد به داد مردم، همچو نباشد که مثل حالا باشد که دادگستریها کارى به این حرفها ندارند یا نمى ‏توانند داشته باشند- عرض مى ‏کنم- کلانتریها که بخواهند مردم را لخت بکنند، امثال اینها، اگر این طورها باز ادامه پیدا بکند فرض کنید که آن دزد بزرگ رفت، دزد [هاى‏] کوچک جاى او مى‏ نشینند و کارها را انجام مى‏ دهند. باید همه‏ تان- همه‏ مان در این امور دقت کنیم و دنبال کنیم و فداکارى بکنیم تا اینکه ان شاء اللَّه یک مملکت صحیحى بار بیاید. من از خداى تبارک و تعالى سلامت همه شما را مى‏ خواهم. و از اینکه این مدت شماها زحمت کشیدید عذر مى ‏خواهم. خداوند شما همه را حفظ بکند و سلامت بدارد. و ما حالا مى ‏رویم به این مملکت ببینیم که آیا چه مى ‏شود. هر چه که بشود هم، ما بنا داریم که برویم؛ حالا چه از بین راه برگردیم و باز هم خدمت شما باشیم یا خیر، برویم و پیاده بشویم و هر چه بشود.

[یکى از حضار: ما افتخار مى ‏کنیم قربان در خدمتتان باشیم‏]

امام: خدا همه ‏تان را حفظ کند.

 و من این را هم باید بگویم به شما آقایان که- به آقاى یزدى[۱] و بعضى از آقایان گفتم- که من بیعتم را از شماها برداشتم؛ عرض مى ‏کنم که ممکن است که آن طورى که اینها تهیه دیدند در این سفر خطر در کار باشد و من میل ندارم که به خاطر من شما خداى نخواسته در خطر بیفتید. من سِنم دیگر گذشته، شما حالا جوان هستید.

[یکى از حضار: ... این سخن با خون سرخ خویش امضا مى‏ کنم‏]

[یکى دیگر از حضار: من به خانمها هم عرض کردم که آقا فرمودند احیاناً خانمها نباشند در هواپیما. ایشان ناراحت هستند که من خدمت شما عرض کنم، مگر امام حسین حضرت زینب و خواهران خویش را همراه نبردند؟]

امام: خوب، حالا امام حسین، امام حسین بود. ما یکجور دیگر است وضعمان. نخیر، من میل دارم همراه خانمها نباشم، آقایان هم همین طور. همین هم که، خوب گمان مى ‏کنم اگر این طور بشود که من بروم على‏ حده و بعد آقایان [بیایند نگرانى من کمتر است‏].

خداوند عمر شما را زیاد کند؛ موفق باشید ان شاء اللَّه. در هر صورت من برایم ناگوار است که براى خاطر من کسى به زحمت بیفتد. من براى خودم مانعى ندارد اما ناگوار است برایم که ببینم یکى از برادرهاى من براى خاطر من گرفتار شده است. ان شاء اللَّه خداوند همه ‏تان را حفظ کند و موفق باشید. (صحیفه امام؛ ج ۵،‌ص 525-527)

  1. آقای ابراهیم یزدی.

دیدگاه تان را بنویسید