جی پلاس؛

مروری کوتاه بر کارنامه شخصی که به حکم امام جانشین شهید فلاحی شد

ولی الله فلاحی از فرماندهان باتجربه به شهادت رسیده بود و منصب او خالی از یک مرد بود و حالا باید با حکم امام جانشینی برای او تعیین می شد و درست دو روز بعد از حادثه شهادت فلاحی، این مهم به وقوع پیوست.

لینک کوتاه کپی شد

 به گزارش خبرنگار جی پلاس، غروب روز هفتم مهر ماه سال 60 هواپیمای حامل امیر ولی الله فلاحی و چند تن از فرماندهان ارشد جنگ در حالی که از مناطق عملیاتی برای ارائه گزارش کار خدمت امام خمینی (س) به تهران بر می گشتند، حوالی کهریزک تهران دچار آسیب و سقوط شد. در این هواپیما پیکر عده ای از شهدای عملیات نیز وجود داشت. شهید فلاحی در خرداد ماه سال 59 با درجه سرتیپی به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش انتخاب شده بود. حال با شهادت او، طی حکمی از طرف امام که در تاریخ نهم مهر ماه سال 60 مطابق با دوم ذی‌ الحجة الحرام 1401 خطاب به مرحوم قاسمعلی ظهیرنژاد صادر شد، وی به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش جایگزین شهید فلاحی شد. متن حکم امام به شرح زیر است: 

 

ولی الله فلاحی

 

"بسم اللّه‌ الرحمن الرحیم

تیمسار سرتیپ قاسمعلی ظهیرنژاد ـ ایّده‌ اللّه‌ تعالی

نظر به پیروزی ارزشمند اخیر که با نقشه و تدبیر انجام گرفت و از آنجا که خدمات شما در نیروی زمینی مورد تقدیر است، جناب عالی را به ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌ نمایم. توفیق شما را در پیشبرد اهداف مقدس اسلام از خداوند متعال خواستارم.

9 مهرماه 1360 / 2 ذی‌الحجة الحرام 1401

روح‌ اللّه‌ الموسوی الخمینی"

 

صحیفه امام؛ ج 15، ص 265

 

مرحوم ظهیر نژاد از جمله ارتشیانی بود که کارنامه درخشانی در ارتش جمهوری اسلامی از خود بر جای گذاشت. امام خمینی (س) در دیداری که در بیست و چهارم اردیبهشت سال 58 با مرحوم ظهیرنژاد که آن زمان فرمانده لشکر 64 ارومیه بود و جمعی از فرماندهان نظامی داشتند، با اشاره به پایداری در قبال مسئولیت ها، خطاب به وی چنین فرمودند:

 

حل قضایا به این نیست که شما بگویید که من دیگر نمی‌ روم. برای اینکه اگر شما نروید آنجا اصلاح می‌ شود؟ نه، بدتر می‌ شود. حل قضایا این است که تا آن حدودی که امکان برای شما هست خدمت بکنید. آن حدودی که امکان برایتان نیست، خوب معذورید. مثل همۀ عالم که تا حدودی که امکان دارد برای انسان خدمت بکند. این مشکلات را هم ـ خوب ـ باید با اینها صحبت کرد و حل کرد. ژاندارمری می‌ خواهد تقویت بشود؛ لشکر می‌ خواهد تقویت بشود ـ عرض بکنم که ـ پادگان ها هم تقویت بشوند. اینها هم که من خواستمشان، اینها قول دادند که این کار انجام بگیرد. منتها از من خواسته‌ اند که آنها را تقویت روحی بکنم در یک اعلام، که بنا دارم بکنم.

 

در هر صورت، آنطوری که قبل از اینکه آقایان بیایند به من اطلاع دادند که آقایان گفته‌ اند که ایشان [ظهیرنژاد] یک فردی است که به درد می‌ خورد، لایق است و ایشان نباید کنار برود. نباید اشخاصی که از آنها کار می‌ آید بگویند که ما حالا که یک قدری مثلاً چطور است، ما می‌ رویم کنار! خوب می‌ روید کنار، مملکت خودتان را می‌ گذارید و می‌ روید کنار!؟ خوب، نمی‌ شود ...[تا وقتی] که جای این است که باید خدمت بکنید، از خدمت کنار بروید، این با روحِ سربازی مخالف است. باید آنجاهایی که احتیاج دارد کشور، و ملت احتیاج دارد و اسلام امر فرموده است ـ آنجاها ـ انسان باید جلو برود. و لهذا، ما هیچ کداممان الآن حق نداریم کنار برویم. خوب، من هم با این سنّ پیرمردی، میل دارم که بروم استراحت کنم؛ اما الآن تکلیف این نیست. من الآن دائماً مشغولم، استراحتم هم کم است، حالم هم خوب نیست، لکن تکلیف الآن اینطور است. آقایان هم هر کدام دلشان می‌ خواهد، بروند استراحت کنند! استراحت بهتر است! اما تکلیفشان این نیست. خوب، آقا اینطور مجهز هستند، همه باید اینطور باشید.

 

در هر صورت امروز وقت این است که باید مشکلات را نشست حل کرد؛ نه پشت به مشکلات کرد. حالا که مشکل است من باید بروم؟! نه، این را ما نمی‌ توانیم بگوییم. پیشنهاد را باید بکنید به همان آقایانی که عرض کردم؛ به ستاد ارتش است؛ باید بروید آنجا با آن [گفتگو کنید]. عَلی ایّ حال، آن مقداری که از من است این است که به آنها هم سفارش بکنم [که] کرده‌ ام. آمده‌ اند اینجا و به آنها همین طور صریح گفته‌ ام که هر کدام نمی‌ توانید، بروید کنار؛ و هر کدام هستید باید کار بکنید. 

صحیفه امام؛ ج 7، ص 278-281

 

مرحوم قاسمعلی ظهیرنژاد در سال 1330 برای ادامه تحصیل وارد دانشکده افسری شد و بدین ترتیب فعالیت خود در ارتش شاهنشاهی را در سال 1333 با درجه ستوان دومی و در لشکر 7 ارومیه آغاز کرد. سال 1352 بود که وی درخواست بازنشستگی داد و با درجه سرهنگ دومی از ارتش بازنشسته شد.

 

با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه سال 57، مرحوم ظهیرنژاد به وسیله شهید سپهبد محمدولی قرنی که آن زمان ریاست ستاد مشترک ارتش را عهده دار بود، به ارتش فراخوانده شد و با یک درجه ترفیع، فرماندهی لشکر 64 ارومیه را پذیرفت.

 

در همان ماه های اول پیروزی مردم ایران در مبارزه با رژیم ستمشاهی، ناآرامی و مخالفت هایی با انقلاب نوپای اسلامی در جاهای مختلف کشور دیده و شنیده می شد، یکی از این مراکز، استان کردستان بود که مرحوم ظهیرنژاد برای مقابله با ناآرامی ها در شهر مهاباد، فرمان محاصره و شلیک توپ بر فراز این شهر را صادر کرد.

 

قاسمعلی ظهیرنژاد با درجه سرتیپی در سال 58 فرمانده ژاندامری شد. این سمت وی یک سالی به طول انجامید و آنگاه با انتخاب او به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش، سمت قبلی را واگذار کرد. 

 

وی که پس از فتح خرمشهر در سمت رئیس ستاد مشترک ارتش در حال انجام وظیفه بود،  از جمله افرادی به شمار می رود که در جلسه ای که با حضور امام، سران قوا، فرماندهان ارشد جنگ از سپاه و ارتش برای تصمیم گیری درباره ادامه جنگ تشکیل شد، موافق با پیشروی در خاک عراق بوده و چنین استدلال کرده است: اگر در کنار مرز عراق بمانیم و وارد خاک عراق نشویم، با منطق جنگ سازگار نیست. دشمن با خیال راحت، خود را تجهیز و آماده می‌ کند و با اینکه در مناطق دیگر در خاک ماست، در این مناطق هم دوباره جلو می‌ آید.

 

این فرمانده کهنه کار ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال 66 به درجه سرلشکری نایل آمد و در ششم آبان ماه سال 68 به سمت ریاست گروه مشاوران نظامی فرماندهان کل نیروهای مسلح انتخاب شد.

 

قاسمعلی ظهیرنژاد سرانجام در بیست و یکم مهر ماه سال 78 بر اثر سکته مغزی درگذشت. 

 

دیدگاه تان را بنویسید