خانواده خبرنگاران جان باخته در فاجعه اتوبوس محیط زیست: پیگیری می‌کنیم تا برای بقیه چنین اتفاق‌هایی تکرار نشود

ابوالفضل کریمی، پدر مهشاد کریمی یکی از خبرنگاران جان باخته در فاجعه اتوبوس محیط زیست در ارومیه گفت: ما اگر پیگیری می‌کنیم می‌خواهیم برای بقیه چنین اتفاق‌هایی تکرار نشود. تا کی می‌خواهیم دست گل‌های خودمان، جوانانمان را به این راحتی از بین ببریم؛ فقط به خاطر ندانم کاری. آقایی که دستور داده از این جاده برو تبرئه شده؛ قاضی که چنین حکمی را داده چه فکری کرده است؟ چطور دستور داده از اینجا برو و سرعتت را هم بیشتر کن‌. اصلا شما کارشناسی بلد نیستید، حداقل ظاهر اتوبوس را که می‌توانستند نگاه کنند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس؛ ایسنا نوشت: بیش از ۲۰ خبرنگاری که دعوت سازمان حفاظت محیط زیست برای بازدید از پروژه‌های احیای دریاچه ارومیه را پذیرفته بودند هیچگاه فکر نمی‌کردند که ماموریتشان با اتوبوس غیراستاندارد و رایگانی که میزبانشان از کارخانه سیمان تهیه کرده بود، در پیچ یکی از جاده‌های فرعی شهرستان نقده ناتمام بماند. امروز یک‌سال از آن روز تلخ گذشت.

بیش از بیست خبرنگار از رسانه‌های مختلف کشور حوالی ساعت ۶ صبح روز چهارشنبه، دوم تیرماه سال ۱۴۰۰ راهی فرودگاه مهرآباد تهران شدند که خود را به پرواز نیم ساعت بعد به مقصد ارومیه برسانند. پروازی که شروع ماموریتی بود که عنوان تور رسانه‌ای برای بازدید از پروژه‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه برایش انتخاب شد و نخستین مقصدش بازدید از تونل زاب در شهرستان پیرانشهر بود.

بازدید از تونل علیرغم تمام خلاها ایمنی و سهل‌انگاری‌هایی که از سوی تیم برگزارکننده وجود داشت، به خیر گذشت و به سلامت به پایان رسید؛ مقصد بعدی سد کانی‌سیب بود که ظاهرا زمان بازدید از آن طبق برنامه‌ریزی انجام شده پیش نرفته بود. بازدیدی که البته هیچ گاه انجام نشد و در میانه مسیر اتوبوس نامناسبی که برای انتقال خبرنگاران به این محل درنظر گرفته شده بود، در جاده‌ای نامناسب واژگون و منجر به مرگ دو خبرنگار ایسنا و ایرنا یعنی مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی و مصدوم شدن دیگر خبرنگاران حاضر در این اتوبوس شد.

مطالبات خانواده جانباختگان

خانواده کریمی و یاسینی اما مطالبات و ابهامات دیگری دارند، در مراسمی که روز گذشته به مناسبت اولین سالگرد فوت این دو خبرنگار برگزار شد، پدر ریحانه یاسینی گفت: «روایت این روزهای ما تلخ‌تر از زهر است. صبح و شب برای ما تفاوتی ندارد و دیگر چیزی از بالا و پایین دنیا نمی‌فهمیم. امروز ما و خانواده آقای کریمی، هر کدام خانواده‌ی سه‌نفره‌ای هستیم که در تاریکی عمیقی فرو رفته‌ایم. باور کردن اینکه صدای مهشاد و ریحانه عزیز به ما نمی‌رسد سخت است. ما به این لحظات عادت نمی‌کنیم و هنوز کابوس می‌بینم. چرا باید جان بچه‌های ما قربانی پانصد هزار تومان صرفه‌جویی در پروژه‌ای شود که هزینه زیادی برایش صرف شده و همچنان می‌شود؟ چرا باید اتوبوس فاقد کمربند باشد؟ اتوبوس را از کارخانه سیمان به امانت گرفتند، پیشنهاد عبور از جاده ناامن دادند. از رییس وقت سازمان محیط زیست عیسی کلانتری سوال‌ها این است چرا کسی برای عذرخواهی حتی یک تلفن ساده نکرده و هزار چرای دیگر که به قامت اندوه بر قلب ما می‌نشیند.»

او همچنین گفت «حالا که در آستانه یک‌سال زندگی نکردن ایستاده‌ایم تنها اتفاقی که می‌تواند مرهمی برای جراحتمان باشد، شناسایی و مجازات مسببان واقعی این اتفاق است‌. اگر بتوان ایمنی ایجاد کرد، اتفاق‌هایی مثل قطار مشهد، یزد یا ریزش ساختمان مترو پل آبادان رخ نمی‌دهد که در همین جا به خانواده‌هایشان تسلیت عرض می‌کنم. ریحانه و مهشاد از دست رفتند و زندگی‌های زیادی از معنا خالی شد و خالی می ماند. ما خانواده‌های ریحانه و مهشاد بر این باوریم که مجازات همه مسببان این حادثه خانمان‌سوز می‌تواند جلوی از دست رفتن ریحانه‌ها و مهشادهای دیگر را بگیرد. شاید که دیگر چراغ هیچ خانه‌ای مثل چراغ خانه ما خاموش نشود.»

پدر مهشاد کریمی: پیگیری می‌کنیم تا برای بقیه چنین اتفاق‌هایی تکرار نشود

ابوالفضل کریمی، پدر مهشاد کریمی هم در این مراسم با انتقاد از روند پیگیری پرونده دو خبرنگار از دست رفته، به بیان برخی از مطالبات و ابهامات خود در روند رسیدگی به این پرونده پرداخت و گفت: «می‌خواهم در رابطه با پرونده‌ای صحبت کنم که یک سال است به نتیجه نرسیده و فقط وعده و وعید بوده و آخر هم به این نتیجه رسیده‌اند که راننده مقصر است. مثل تمام مسائلی که در کشورمان اتفاق می‌افتد مثل هواپیمایی که سقوط می‌کند و می‌گویند خلبان مقصر است و ساختمانی که فرو می‌ریزد و می‌گویند سازنده مقصر است. نمی‌گویند ما مقصریم و عذرخواهی نمی‌کنند که نتوانستند ایمنی جان مردم را در این چند سال تامین کنند. من متعجبم که چطور نظریه اولیه کارشناسی را که در آن پنجاه ـ پنجاه مقصر اعلام شده بود، رد شده و به ما اعلام می‌شود که این قبول نیست و ما نظریه بعدی‌ها را قبول می‌کنیم. اگر قبول نیست چطور سخنگوی وقت قوه قضائیه موضوع را در رسانه ها اعلام کردند؟ پس این موضوع چه زمانی می‌خواهد پیگیری شود؟ ما اگر پیگیری می‌کنیم می‌خواهیم برای بقیه چنین اتفاق‌هایی تکرار نشود. تا کی می‌خواهیم دست گل‌های خودمان، جوانانمان را به این راحتی از بین ببریم؛ فقط به خاطر ندانم کاری. آقایی که دستور داده از این جاده برو تبرئه شده؛ قاضی که چنین حکمی را داده چه فکری کرده است؟ چطور دستور داده از اینجا برو و سرعتت را هم بیشتر کن‌. اصلا شما کارشناسی بلد نیستید، حداقل ظاهر اتوبوس را که می‌توانستند نگاه کنند. اتوبوس را از کارخانه سیمان گرفته‌اند. من به مدیرکل محیط‌زیست گفتم نامه‌هایی که بین شما و محیط زیست رد و بدل شده را به دست قاضی برسانید تا بتواند درست نتیجه بگیرد، اما این‌کار را انجام ندادند. یکی نیست بگوید محیط زیست با کارخانه سیمان چه ارتباطی با هم دارند؟! اینها که متضاد هم هستند؛ چه طور از کارخانه سیمان اتوبوس گرفتند! یعنی گرفتن چهار تا ون که پارسال کرایه‌اش روزی ۲۰۰ هزار تومن بود، انقدر سخت بود؟! نرفتند ببینند ظاهر اتوبوس چه شکلی است. اصلا صندلی دارد! صبح به راننده بنده خدا گفته‌اند برو فرودگاه ما مهمان داریم راننده فکر می‌کرده است اینها مهمانان کارخانه سیمان هستند اما سر از پیران‌شهر درآورده است؛ پلیس‌ها چطور اجازه دادند بدون صورت وضعیت برود؟ صد و خورده‌ای کیلومتر راه است؛ این‌ها همش سوال است.»

او از کارشناس‌های این پرونده هم انتقاد کرد و افزود: کارشناسی اعلام کرده که شما از این مساله بگذرید بیمه، دیه شما را می دهد. یعنی چه این حرف؟! یعنی ما بچه‌هایمان را، جوانانمان را در این روزگار با این مشقت بزرگ کنیم که برویم دیه بگیریم؟ برای بچه‌های خودتان هم چنین حرف‌هایی می‌زنید؟ یک کارشناس هم گفته ما صلاحیت نداریم در این مساله دخالت کنیم، اگر صلاحیت نداری پس برای چه آمدی و چرا کارشناس شدی؟ کارشناس باید در هر سطحی نظر دهد و افراد هم سوال کنند. ما چرا باید برای این ندانم کاری‌ها و سوء مدیریت تاوان پس دهیم؟ چرا تاوانش را مردم باید پس دهند؟ تا کی؟ چه کسی می‌خواهد جوابگوی مردم باشد؟ داغ دل من و آقای یاسینی را چه کسی می‌خواهد از بین ببرد؟ منی که با دست خودم جهاز بچه‌ام را چیدم. شاید در این دنیا قاضی از سر تقصیراتشان بگذرد، چون هم‌استانی هستند و حق هم دارند چشم پوشی کنند اما در آن دنیا جواب خدا را چه می‌خواهند بدهند؟ هر طلبی داشته باشم می‌بخشم اما این را هیچ‌وقت نمی بخشم.

علی سلطان‌محمدی که قرار بود درست چند روز پس از این حادثه با مهشاد کریمی ازدواج کند، هم در سخنانی با انتقاد از روند رسیدگی به پرونده مرگ دو خبرنگار ایسنا و ایرنا و نیز با اشاره به دشواری‌های این پرونده، عنوان کرد: یکی از چیزهایی که گره‌گشا است این است که نامه‌نگاری‌های این سفر کاملا منتشر شود. جایی شنیدم که آقای سلاجقه گفتند اگر خانواده‌ها درخواست کنند این نامه‌ها منتشر می‌شود. ما نامه نوشتیم و به شما تحویل دادیم. چند خواسته کوچک است برای به سرانجام رسیدن پرونده، نه فقط برای اینکه ما دل خودمان را بخواهیم خنک کنیم. این دو نفر رسانه‌ای بودند اگر نتوانیم حقشان را بگیریم کدام رسانه‌ای می‌تواند ادعا کند که احقاق حق می‌کند؟‌ این داستان نیاز به یک جسارت رسانه‌ای دارد.‌ رسانه‌ها باید از فضای پوشش خارج شوند و وارد فضای مطالبه شوند. هر چند من خودم در این فضا کار کردم و محدودیت‌ها را می‌دانم ولی حداقل در این مورد که یک صنف اعضای خودش را از دست داده انتظار رویکرد جسورانه‌تری را داریم. سه تا چهار ارگان درگیر این پرونده هستند. محیط زیست، پلیس راهور، کارخانه سیمان، باید جواب بدهند. این کار سخت است ولی حداقل از رسانه‌هایی که خانوادهای این دو نفر بودند انتظار می‌رود که جسورانه‌تر پیگیر این موضوع باشند.

دیدگاه تان را بنویسید