جی پلاس؛

علت در هم رفتن چهره همیشه بشاش شهید بروجردی

یکی از دختران عضو گروهک کومله به اسارت نیروهای سپاه در آمده بود و آن روز قرار بود تا او در حضور شهید بروجردی با خبرنگاران مصاحبه کند که...

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، یکی از دختران عضو گروهک کومله به اسارت بچه های سپاه در آمده بود که یکی از بومیان مسلح که هیچ مسئولیتی در این زمینه نداشت، به بازجویی از این دختر پرداخته بود، خبر به گوش شهید بروجردی(۱) رسید، و باقی ماجرا که در "کتاب بیست و دو روز نبرد" منتشر شده و در ادامه آمده است: 

 

 اردیبهشت ۵۹، یکی از دختران جوان کومله، که طی آن روزها در پادگان سنندج در بازداشت موقت به سر می برد، می بایست در حضور محمد بروجردی با خبرنگاران درباره وضعیت زندان و نحوه رفتار نیروهای جمهوری اسلامی با زندانیان حرف بزند.

 

این دختر جوان ضمن عادی برشمردن سختی های زندان و با اشاره به اینکه گلایه ای از این موضوع ندارد، تنها به طرح یک سوال اکتفا کرد که در حین بیان آن علائم آشفتگی بر چهره بروجردی به شدت آشکار شد.

 

او پرسید: چرا باید طی دو سه روز گذشته، در واپسین لحظات تاریکی شب، یکی از بومیان مسلح بی آنکه سِمَت و مسئولیتی داشته باشد وارد سلول من شود و البته بدون کوچکترین تعرضی به طرح سوال و جواب های بی ربط از من بپردازد؟

 

 سپس ادامه داد: این برای دختر جوانی مانند من از هر شکنجه ای عذاب آورتر است.

 

در این حال، چهره بروجردی که همیشه بشاش و خندان بود در هم رفت. او در حضور خبرنگاران نام فرد خاطی را پرس و جو کرد و دستور داد فوراً او را احضار کنند. آنگاه بروجردی در برابر چشم همگان آن فرد را خلع سلاح و روانه زندان کرد.

 

در این میان، تصور منفی دختر جوان از پاسداران از بین رفت و تحت تأثیر این واکنش بروجردی لب به سخن گشود و همه اسرار سازمانی مربوط به خود را افشا کرد. او در سال ۸۶ در مصاحبه با نگارنده گفت:

 

سال‌ها بعد فقط به خاطر این رفتار شهید محمد بروجردی، نام اولین فرزندم را محمد گذاشتم.

 

گفتنی است بنا بر نظر نویسنده به دلیل ملاحظات امنیتی و بنا به ضرورت حفظ کرامت انسانی و البته بر اساس تاکید راوی مطلب که در سنندج پذیرای مصاحبه با نگارنده شد از ذکر نام این خواهر مسلمان معذوریم.

 

 

۱. شهید محمد بروجردی،‌ مسئول سازمان پیشمرگان کرد مسلمان که مسئولیت عملیات های مختلفی را در منطقه کردستان بر عهده داشت و بعد از شهادت شهید کاظمی،‌ مسئولیت عملیات پیرانشهر و سردشت را عهده دار شد. وی بعد از تلاش بی وقفه در غرب کشور سرانجام در اول خرداد ماه سال ۶۲ در مسیر جاده مهاباد، ‌نقده در اثر اصابت مین به درجه رفیع شهادت نایل شد. او به مسیح کردستان معروف بود.

دیدگاه تان را بنویسید