چه طور با همسر بداخلاق رفتار کنیم؟

تندخویی می تواند روابط همسران را آشفته کند، با تدبیر و به دست آوردن بینش صحیح در این زمینه می توان در روحیات همسر اثرگذار بود و آسیب های این خشم را کاهش داد.

لینک کوتاه کپی شد
به گزارش جی پلاس، ​تندخویی و عصبانیت شوهر موجب آشفتگی روابط می‌شود. با تدبیر و شکیبایی و به دست آوردن بینش بیشتر نسبت به عواقب عصبانیت می‌توان در روحیات همسر تاثیرگذار بود. خشم و عصبانت در روابط زن و شوهر، آزاردهنده و آسیب‌رساننده است و آزردگی هر دو طرف را به همراه دارد. گاهی بعضی از خانم‌ها از برخورد شوهر عصبانی، ناراحت و غمگین می‌شوند. به ویژه این حالت زمانی بیشتر است که خانم، در ارتباطات خود از محبت بیشتری استفاده می‌کند.

برخورد با شوهر عصبانی کاری سخت است و نیاز به شکیبایی بیشتری دارد و فکر کردن در مورد برخوردهای خشونت‌آمیز او موجب سرخوردگی شما می‌شود و این احساس کاملاً طبیعی است. در برخورد با شوهر عصبانی به جای این که فکر کنید، مشکل لاینحل است، به یک راه حل فکر کنید، زیرا یک مسئله هر چه قدر هم سخت باشد، می‌توان آن را از راه‌ها و روش‌های متعددی حل کرد، بنابراین به این فکر کنید، چه دلیلی دارد که او چنین برخوردی دارد؟ آیا نیازهای او برآورده نمی‌شود؟ یا این که جزء عادات‌های رفتاری او شده است؟ و یا این که نوع برخوردهای شما، خشم و عصبانیت را در او به وجود می‌آورد، بنابراین پیدا کردن جواب این پرسش‌ها به شما کمک می‌کند تا بتوانید راه حل مناسبی را برای خود پیدا کنید.

گاهی ریشه‌های خشم در استرس، ترس و ناکامی است. مردان خشم خود را با زبان کلامی بیان می‌کنند و زنان با گریه کردن.

بهترین روش، شفاف و واضح صحبت کردن شما با او است و توضیح این که خشم و ناراحتی او موجب آزردگی و دلشکستگی شما می‌شود، البته بعضی از خانم‌ها می‌گویند ما در زمان‌های مختلف به او گفتیم، ولی فایده‌ای نداشته است. شاید نوع گفتن و زمان گفتن شما مناسب نبوده است، پس نباید ناامید شوید. و باید راه حل‌های متعددی را امتحان کنید تا به نتیجه برسید.

گاهی مردان از پذیرفتن دیدگاه‌های شما سرباز می‌زنند، ولی شما باید در زمان‌های آرام با صحبت‌های منطقی، کوتاه و محبت‌آمیز او را متوجه عواقب رفتارش کنید. زمانی که شما چنین گفت‌وگویی با او انجام می‌دهید، لازم است از رفتارهای مناسب او که مورد تأیید و توجه شما است است، نیز گفت‌وگو کنید و این که بسیاری از محبت‌ها و رفتارهای خوب او را می‌پسندید و از این که او دارای چنین قابلیت‌هایی می‌باشد خرسند هستید.

گاهی شوهر شما از آسیب‌هایی که وارد می‌کند، آگاهی ندارد. صحبت‌های شما کمک‌کننده است، البته گاهی شما احساس می‌کنید که شوهر شما می‌خواهد با رفتار عمدی خود، شما را بیازارد.

این مسئله نشان می‌دهد که او هم عمیقاً از مسئله‌ای ناراحت است، بنابراین سعی کنید به‌جای این که مقابل به مثال کنید، رفتاری محبت‌آمیز و توام با همدردی نشان دهید تا او متوجه شود که بسیاری از رفتارهای شما با قصد قبلی و آزار دادن او نبوده است و این به دلیل ناآگاهی شما از روحیات او بوده است که چنین اتفاقی افتاده است. بهتر است در این مورد با هم گفت‌وگو کنید. نشان دهید که بسیاری از رفتارهای ناراحت‌کننده او نیز ممکن است ناآگاهانه اتفاق افتاده باشد، لذا بهتر است در این مورد با یکدیگر به گفت‌وگو بنشینید و در جهت رفع کدورت‌های یکدیگر اقدام کنید.

همچنین درک شما از موقعیت‌های مختلف او، کمک می‌کند تا از شما حمایت بیشتری به عمل آورد، برخورد محبت‌آمیز و آرامش‌بخش شما می‌تواند او را آرام کند. در نهایت با او لجبازی نکنید.

ایجاد موقعیت‌های خوشایند: بهتر است به‌جای درگیری و تمرکز بیشتر بر خشم و ناراحتی‌ها، بر به وجود آوردن موقعیت‌هایی که شادی‌آور و خوشایند است تاکید کنید. شوخی و مزاح را نیز در محیط خانه رواج دهید.

خنده و شوخی نمک زندگی است و یک راه پیشگیرانه در جهت بروز مشکلات و خشم می‌باشد. هدیه دادن و گفت‌وگوهای محبت‌آمیز و شاد کردن یکدیگر و نشان دادن علاقه به همسرتان نیز می‌تواند در کاهش خشم و عصبانیت او کمک‌کننده باشد.

در بعضی مواقع نیز همسرتان متوجه خشم خود می‌شود، ولی در کنترل آن ضعف دارد. در این مورد با کمک هم سعی کنید راه‌های کنترل خشم را بیابید.

مطالعه در این مورد و انجام بعضی فعالیت‌ها می‌تواند به شما در حل مشکل کمک کند، به عنوان مثال با هم قرار بگذارید هنگام عصبانیت با یکدیگر صحبت نکنید تا آرام‌تر شوید. یا حواس خود را به چیزی پرت کنید، بیرون بروید، نوشیدنی بخورید، نفس عمیق بکشید و فعالیت‌های وزرشی برای خودتان برنامه‌ریزی کنید.

به دست آوردن مهارت‌های کنترل خشم و عصبانت و ایجاد راه‌های ارتباطی محبت‌آمیز به حل مشکل شما کمک می‌کند.

 

آیا عشق ابدی واقعاً وجود دارد؟

در روزهای اول یک رابطه، احساسات عاشقانه شدید و طولانی‌ هستند. این چیزی است که ما معمولاً به آن «مرحله ماه‌عسل» رابطه می‌گوییم؛ اما این زمان خیلی طول نمی‌کشد (در بیشتر روابط، به‌ طور متوسط شش تا هجده ماه) و به‌ ندرت بیش از سه سال است.

هنگامی‌که این حس به پایان رسید، به ‌طور کلی احساس خلأ می‌کنیم. در واقع، هنگامی‌که مرحله ماه‌عسل به پایان می‌رسد، بسیاری از مردم از همسرشان جدا می‌شوند و استدلال‌شان این است: «درسته. من دیگر عاشق نیستم، بنابراین واضح است که همسر مناسبی برای من نیست. من دیگر در این رابطه نمی‌مانم».

افسوس، آن چه که تنها اندکی از افراد آن را دریافته‌اند این است که یک رابطه امن، عاشقانه و معنادار درست زمانی آغاز می‌شود که رابطه از مرحله ماه‌عسل فراتر ‌رود (واقعیتی که ترانه‌سرایان، شاعران و آوازه‌خوان‌ها به آن بی‌اعتنا هستند).

مرحله ماه‌عسل مثل این می‌ماند که ماده‌‌ای مخدر را استعمال کرده‌اید و از خود بی‌خود شده‌اید. حالا این مواد دارند با احساسات شما بازی می‌کنند. هنگامی ‌که از خود بی‌خود شده‌اید همسرتان فوق‌العاده به نظر می‌رسد؛ اما واقعیت را نمی‌بینید، شما صرفاً تصوراتی دارید که ناشی از مصرف مواد مخدر است.

تنها زمانی که آثار آن از سرتان پرید همسرتان را همان‌طور که هست می‌بینید. ناگهان متوجه می‌شوید که زره درخشان شوالیه، از نقاطی زنگ‌زده پوشیده شده است و این اسب سفید در واقع الاغی خاکستری رنگ است و یا لباس ابریشم خالص دوشیزه تنها نایلونی ارزان‌قیمت است و گیسوان بلند طلایی‌اش یک کلاه‌گیس است. طبیعتاً شاید کمی به شما شوک وارد شود؛ اما درست همین جا فرصتی برای ایجاد یک رابطه صمیمی و واقعی بین دو نفر که یکدیگر را همان ‌گونه که هستند می ببینند، نهفته است.

دیدگاه تان را بنویسید