چرا سید محمدمهدی طباطبایی، علامه بحرالعلوم نام گرفت؟/علما به کدام ویژگی علامه اذعان دارند؟/ نسب وی به کدام یک از علمای پیش از او بر می گردد؟

سید محمد مهدی بحرالعلوم از مراجع تقلید و علمای مشهور امامیه در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری است.ایشان در علوم مختلف مانند حدیث، فقه، رجال، تفسیر و... تبحر داشت.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که به لطف روح بزرگشان مفید فایده افتد. این قسمت که از سایت ویکی شیعه گرفته شده است، مختصری است از زندگینامه مرجع تقلید شیعیان در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری که در علوم مختلفی مانند فقه، کلام، تفسیر،  رجال،... متبحر بود. استاد وی ایشان را به سبب مقام شامخ علمی اش بحر العلوم خوانده است.

 

سید محمد مهدی بحرالعلوم مرجع تقلید و عهده‌دار ریاست عامه شیعیان در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری است. بحرالعلوم از علمای مشهور امامیه در قرن دوازدهم بود و در علوم مختلفی چون فقه، اصول، حدیث، کلام، تفسیر و رجال تبحر داشت. او از شاگردان وحید بهبهانی و میرزا محمد مهدی خراسانی است. خراسانی او را به سبب مقام شامخ علمی‌اش، بحرالعلوم خواند. این لقب که پیش از آن به کسی داده نشده بود، بعدها عنوان خاندان وی شد که تا امروز به آن شهرت دارند.

 

زندگینامه

سید محمدمهدی بن مرتضی بن محمد بروجردی طباطبایی بحرالعلوم، در عید فطر سال ۱۱۵۵ق در کربلا متولد شد. پدر و اجدادش از عالمان دین بودند. مادرِ پدربزرگ او از نسل مجلسی اول بود و به‌همین دلیل، بحرالعلوم از مجلسی اول به‌عنوان جدّ و از علامه مجلسی به‌عنوان دایی خود یاد می‌کند.[۱]

 

سید محمدمهدی بحرالعلوم سرانجام در رجب سال ۱۲۱۲ق در سن ۵۷ سالگی درگذشت و در کنار قبر شیخ طوسی به خاک سپرده شد.

 

تحصیلات

بحرالعلوم تحصیلات خود را در زادگاهش نزد پدر و شیخ یوسف بحرانی(صاحب حدائق) آغاز کرد و بعد به نجف رفت و نزد شیخ مهدی بن محمد فتونی عاملی و شیخ محمدتقی دورقی و شیخ محمد باقر هزارجریبی به کسب علم پرداخت. سپس به کربلا بازگشت و در درس وحید بهبهانی شرکت کرد.[۲]

 

در ۱۱۸۶ق به مشهد سفر کرد و هفت سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت گذشته از شرکت در مجالس علمی و مباحثه با علما، نزد میرزا محمد مهدی خراسانی به فراگیری فلسفه پرداخت و این حکیم او را به سبب مقام شامخ علمی‌اش بحرالعلوم خواند. این لقب که پیش از آن به کسی داده نشده بود، بعدها عنوان خاندان وی شد که تا امروز به آن شهرت دارند.[۳]

 

تدریس و شاگردان

پس از آنکه وحید بهبهانی به علت کهولت سن درسش را تعطیل کرد، به توصیه استاد به نجف بازگشت و در آنجا حوزه درسی تشکیل داد. سید بحرالعلوم در ۱۱۹۳ق به حج رفت و در مدتی که در حجاز بود، گذشته از اقدامات سودمند دینی، به تدریس فقه مذاهب اربعه پرداخت و افراد بسیاری در حلقه درسی او شرکت کردند.

علامه بحرالعلوم شاگردان بسیاری داشت و به عده‌ای نیز اجازه روایت داد، از جمله:

  • سید صدرالدین عاملی
  • شیخ جعفر نجفی، صاحب کشف الغطاء
  • سید جواد عاملی، صاحب مفتاح الکرامة
  • ابوعلی حائری، صاحب منتهی المقال
  • ملا احمد نراقی
  • سید محمد مجاهد
  • جعفر بن حسین خوانساری
  • اسدالله شوشتری
  • محمد نیشابوری معروف به اخباری
  • محمد علی اعسم
  • سید دلدارعلی هندی[۴]

 

ریاست عامه

شهامت اخلاقی و روحیه اصلاح‌طلبی بحرالعلوم سبب شد که در دوران ریاست عامّه، در اجرای تکالیف اجتماع-دینی با بزرگان معاصر خود همکاری کند، از جمله: در مسائل فتوایی مردم را به تقلید از شیخ جعفر نجفی رهنمون شد. برای قضا و رسیدگی به خصومات، شیخ محیی الدین را معرفی کرد. برای اقامه جماعت، شیخ حسین نجف عالم و زاهد و امام جماعت مسجد هندی را منصوب کرد. همچنین شاگردش سید جواد عاملی مؤلف مفتاح الکرامه، را به تدوین کتب، از جمله تقریرات درس خود او که محور آن کتاب وافی فیض کاشانی بود، تشویق کرد.

 

خود علامه بحرالعلوم نیز علاوه بر تدریس فقه و حدیث، به امور مردم رسیدگی می‌کرد.[۵]

 

خصوصیات اخلاقی

اجتناب بحرالعلوم از هرگونه سخت گیری در امور جاری زندگی و نیز سخاوت و همت بلند او زبانزد همگان بود، چندان که برخی به گرایش‌های عرفانی در وی معتقد شده‌اند و تأثیر این گرایش را در دست‌پروردگان و برخی از علمای پس از او نمی‌توان انکار کرد.

 
همه معاصران بحرالعلوم به مقام علم و تقوای او اذعان کرده‌اند. حتی استاد او، وحید بهبهانی، در سال‌های پایانی عمر، چون زوال ملکه اجتهاد را در خود احتمال می‌داد، در مسائل فقهی از او نظرخواهی می‌کرد.[۶]

خبر تشرف وی به حضور امام زمان(عج) به حد تواتر رسیده است و اصل این تشرف را هیچ‌یک از دانشمندان معاصر یا متأخر از او، انکار نکرده‌اند.[نیازمند منبع]

 

آثار

برخی از آثار سید بحرالعلوم عبارتند از:

  • المصابیح، در عبادات و معاملات
  • الدرّة النجفیة، که در آن دو باب طهارت و صلاة در بیش از ۲۰۰۰ بیت به نظم درآمده
  • مشکاة الهدایة، روایت منثور الدرّة النجفیة در باب طهارت
  • الفوائدالرجالیة، در علم رجال که به معرفی خاندان معروف علمی و حدیثی و راویان و عالمان امامی می‌ پردازد.
  • تحفة الکرام فی تاریخ مکة و البیت الحرام، درباره وجه تسمیه و حدود و نقشه و نیز تاریخ بنای کعبه در روایات تاریخی درباره تأسیس و تجدید بناهای مختلف مکه
  • دیوان شعر، که بیش از ۱۰۰۰ بیت بوده و بیشتر در مدح و رثای اهل بیت(ع) است.[۷]

 

بندهای دوازدگانه

یکی از اشعار وی مجموعه دوازده قصیده دوازده بیتی است. وی این اشعار را بر اساس قصیده محتشم کاشانی سروده است و این اشعار را به عربی ترجمه کرده است.[۸]

 

پانویس

  1.  قمی، الکنی والالقاب، ج۲، ص۶۲
  2.  مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۲۳۴؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۱۶
  3.  بحرالعلوم، الفوائد الرجالیة، ۱۳۶۳ش، ج۱، مقدمه، ص۴۳؛ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۵۹
  4. خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۲ق، ج۷، ص۲۰۴؛ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۵۹-۱۶۰
  5.  امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۵۹
  6.  حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۱۶
  7. امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۱۶۰؛ آقابزرگ طهرانی، ج۲۱، ص۸۱؛ حبیب آبادی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۱۹-۴۲۱؛ زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۶م، ج۷، ص۱۱۳
  8.  مجله تراثنا، شماره ۱۰، العقود الاثنی عشر فی رثاء سادات البشر
 

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، ۱۴۰۳ق.
  • امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  • بحرالعلوم، محمدمهدی، الفوائد الرجالیة، تهران، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، ۱۳۶۳ش.
  • حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال دوره قاجار، اصفهان، ۱۳۶۲ش.
  • خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، چاپ اسداللّه اسماعیلیان، ۱۳۹۲ق.
  • زرکلی، خیر الدین، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۶م.
  • قمی، شیخ عباس، الکنی والالقاب، صیدا، ۱۳۵۸ش.
  • مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، تهران، ۱۳۶۹ش.

دیدگاه تان را بنویسید