۳۹ سال پیش در چنین روزی، پیام امام به کنگره هزاره نهج البلاغه؛

اولی آن است‌‎ ‎‌که بگوییم علی بن ابیطالب فقط بنده خدا بود، و این بزرگترین‌‎ ‎‌شاخصه اوست/نهج البلاغه مرهمی است‌‎ ‎‌برای دردهای فردی و اجتماعی

امام در بخشی از پیام خود خطاب به شرکت کنندگان در کنگره هزاره نهج البلاغه آورده اند: در کنگرۀ هزارۀ نهج البلاغه از چه صحبت خواهد شد و از کی معرفی؟ دانشمندان‌‎ ‎‌بزرگ جهانی می خواهند مولا امیرالمؤمنین را معرفی کنند و به دیگران بشناسانند یا کتاب‌‎ ‎‌نهج البلاغه را؟ ما با کدام مؤونه و با چه سرمایه ای می خواهیم در این وادی وارد شویم؟

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال 60 یعنی 39 سال پیش در چنین روزی امام خمینی پیامی خطاب به شرکت کنندگان در کنگره هزاره نهج البلاغه صادر کرده و در آن به ابعاد شخصیت امام علی علیه السلام پرداختند. متن پیام به شرح زیر است:

‌‌«بسم الله الرحمن الرحیم‌

‌‌  در کنگرۀ هزارۀ نهج البلاغه از چه صحبت خواهد شد و از کی معرفی؟ دانشمندان‌‎ ‎‌بزرگ جهانی می خواهند مولا امیرالمؤمنین را معرفی کنند و به دیگران بشناسانند یا کتاب‌‎ ‎‌نهج البلاغه را؟ ما با کدام مؤونه و با چه سرمایه ای می خواهیم در این وادی وارد شویم؟‌‎ ‎‌دربارۀ شخصیت علی بن ابیطالب، از حقیقت ناشناختۀ او صحبت کنیم، یا با شناخت‌‎ ‎‌محجوب و مهجور خود؟ اصلاً علی ـ علیه السلام ـ یک بشر ملکی و دنیایی است که‌‎ ‎‌ملکیان از او سخن گویند یا یک موجود ملکوتی است که ملکوتیان او را اندازه گیری‌‎ ‎‌کنند؟ اهل عرفان دربارۀ او جز با سطح عرفانی خود و فلاسفه و الهیون جز با علوم‌‎ ‎‌محدودۀ خود با چه ابزاری می خواهند به معرفی او بنشینند؟ تا چه حد او را شناخته اند تا‌‎ ‎‌ما مهجوران را آگاه کنند؟ دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه با همۀ فضایل‌‎ ‎‌و با همۀ دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوۀ تام حق دریافت کرده اند، در حجاب وجود‌‎ ‎‌خود و در آینۀ محدود نفسانیت خویش است و مولا غیر از آن است. پس اولی آن است‌‎ ‎‌که از این وادی بگذریم و بگوییم علی بن ابیطالب فقط بندۀ خدا بود، و این بزرگترین‌‎ ‎‌شاخصۀ اوست که می توان از آن یاد کرد، و پرورش یافته و تربیت شدۀ پیامبر عظیم الشأن‌‎ ‎‌است، و این از بزرگترین افتخارات اوست، کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبدالله ‌‎‌است و از همۀ عبودیتها بریده است، جز انبیای عظام و اولیای معظم که علی ـ علیه السلام‌‎ ‎‌ـ آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن‌‎ ‎‌عظمت رسیده است، در صف مقدم است. و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از‌‎ ‎‌خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده‌‎ ‎‌است جز علی بن ابیطالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه‌‎ ‎‌دوانده. پس او بحق عبدالله است و پرورش یافتۀ عبدالله اعظم است.

 

‌‌و اما کتاب نهج البلاغه که نازلۀ روح اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر‌‎ ‎‌منیّت و در حجاب خود و خودخواهی خود، معجونی است برای شفا و مرهمی است‌‎ ‎‌برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه ای است دارای ابعادی به اندازۀ یک انسان و‌‎ ‎‌یک جامعۀ بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه‌‎ ‎‌جامعه ها به وجود آید و دولتها و ملتها متحقق شوند و هرقدر متفکران و فیلسوفان و‌‎ ‎‌محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند. هان، فیلسوفان و حکمت اندوزان، بیایند و‌‎ ‎‌در جملات خطبۀ اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایۀ خود را به کار‌‎ ‎‌گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جملۀ کوتاه را به تفسیر‌‎ ‎‌بپردازند و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند؛ به شرط آنکه‌‎ ‎‌بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهد و وجدان خود را بدون‌‎ ‎‌فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند، تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به‌‎ ‎‌قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله: ‌‌مع کل شی لا بمقارنة و غیر کل شی لا‎ ‎بمزایلة.

‌‌و این جمله و نظیر آن که در کلمات اهل بیت وحی آمده است، بیان و تفسیر کلام الله ‌‎ ‎‌است که در سورۀ «حدید» است و برای متفکران آخر زمان آمده است: ‌‌وَهُوَ‌ ‎‌مَعَکُمْ اَیْنَماکُنْتُمْ.‌ اینک امید آن است که شما دانشمندان و متفکران متعهد که در کنگرۀ‌‎ ‎‌ارجمند هزارۀ نهج البلاغه گرد هم آمدید، ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و‌‎ ‎‌اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب‌‎ ‎‌بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید که این متاعی است که مشتری آن‌‎ ‎‌انسانها و مغزهای نورانی است. صلوات و سلام بی پایان به رسول اعظم که چنین‌‎ ‎‌موجودی الهی را در پناه خود تربیت فرمود و به کمال لایق انسانیت رسانید. و سلام و‌‎ ‎‌درود بر مولای ما که نمونۀ انسان و قرآن ناطق است و تا ابد نام بزرگ او باقی است و خود‌‎ ‎‌الگوی انسانیت و مظهر اسم اعظم است. و سلام و درود بر شما دانشمندان که با زحمت‌‎ ‎‌پر ارج و سودمند خود راه رسیدن به اهداف عالی این کتاب مقدس را باز می نمایید.‌‎ ‎‌والسلام علی عبادالصالحین.‌

‌‌روح الله الموسوی الخمینی‌»‌‎ ‎

‌‎

صحیفه امام؛ ج 14، ص 346-348

دیدگاه تان را بنویسید