امام خمینی: علی(ع) یک اعجوبه ای است‌‎ ‎‌که جمع مابین متضاد با هم کرده است/این علی است که همه چیز‌‎ ‎‌ماست

امام در دیداری که با اعضای تیم ملی و هیات وزنه برداری تهران داشتند به جمع شدن همه صفات مثبت در وجود حضرت امیر(س) اشاره کرده و فرمودند: این علی (ع) اعجوبه ای است که جمع ما بین متضاد کرده است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، امام خمینی در دیداری که با اعضای تیم ملی و هیات وزنه برداری تهران در تاریخ بیست و سوم اردیبهشت ماه سال 58 در قم داشتند، به ویژگی های حضرت امیر سلام الله علیه اشاره کرده و فرمودند:

 

این علی ـ علیه السلام ـ که در هر جا می رویم اسم او‌‎ ‎‌هست ـ پیش فقها وقتی می رویم فقه علی؛ پیش زاهدها وقتی که می رویم زهد علی؛ پیش‌‎ ‎‌صوفیها وقتی که می رویم آنها هم می گویند تصوف علی؛ پیش ورزشکاران هم که‌‎ ‎‌می رویم آنها هم می گویند که علی و با اسم علی شروع می کنند. این علی همه چیز است.‌‎ ‎‌یعنی در همۀ ابعاد انسانیت درجۀ یک است. و لهذا هر طایفه ای خودشان را به او نزدیک‌‎ ‎‌می کنند. و خاصیت هر طبقه را هم دارد. خاصیت قدرت ورزشکارها را به طور وافی‌‎ ‎‌دارد. می گویند که حضرت این بازوی ایشان مثل اینکه آهن بوده است! و قدرتهایی هم‌‎ ‎‌در شمشیرزنی به کار می برده است که ضربتهای علی را می گویند که «یکی بوده». از این‌‎ ‎‌طرف که می زده دو تا می کرده؛ از این طرف هم که می زده دو تا می کرده. یکدفعه اگر به‌‎ ‎‌فرد می زد، دو نیم می کرد. اگر اینطور هم می زد دو نیم می کرد، که ‌‌ضربات علی وتر‌ این‌‎ ‎‌علی همه چیز است. و همه چیز ماست. و ما همه باید تابع او باشیم. در عبادت، فوق همۀ‌ عبادت کنندگان هست؛ در زهد، فوق همۀ زاهدها هست، در جنگ، فوق همۀ‌‎ ‎‌جنگجویان هست؛ در قدرت، فوق همۀ قدرتمندان هست. و این یک اعجوبه ای است‌‎ ‎‌که جمع، مابین متضاد با هم کرده است. آدم عابد دیگر نمی تواند ورزشکار باشد؛ آدم‌‎ ‎‌زاهد دیگر نمی تواند جنگجو باشد؛ آدم فقیه دیگر نمی تواند از این کارها داشته باشد ـ‌‎ ‎‌این یک موجودی است که نمونه است ـ در عین حالی که زهدش را همه بالاتر از همه‌‎ ‎‌می دانند. طعامش را آنطوری که شنیدید و در همه تاریخ هست، که یک ظرفی ایشان‌‎ ‎‌می گویند داشته است که در آن ظرف آن چیزی را که خودش می خواسته بخورد‌‎ ‎‌می ریخته سرش را مهر می کرده است که مبادا این فرزندش، دخترش، برای دلسوزی به‌‎ ‎‌حال او توی این طعام یک روغنی، چیزی، بریزد که قوه داشته باشد! و سرش را مهر‌‎ ‎‌می کرده که اینها دست به آن نزنند. در همان شب آخر، که شب آخر حیاتشان بود، آنطور‌‎ ‎‌که نقل می کنند، ایشان میهمان حضرت کلثوم بودند. و برای ایشان افطار آوردند شیر و‌‎ ‎‌نمک. گفته می شود که فرمود که: چه وقت دیدید که من دو تا خورشت داشته باشم؟!‌‎ ‎‌خواست نمک را بردارد، گفت: نخیر، آن شیر را بردار، و افطار کردند با همان نمک. و‌‎ ‎‌خودشان می گویند که این تعجب است، می گویند تعجب است که با این خوردن، این‌‎ ‎‌قدرت هست! بعد می فرمایند که درختهایی که در بیابان است محکمتر هست. این‌‎ ‎‌درختهایی که در بیابان هست کم آب می خورند؛ اینها هم آتششان محکمتر است و هم‌‎ ‎‌صلابتشان زیادتر است. و اینطور نیست که انسان با خوردن قوّت پیدا می کند.

در هر صورت، این علی... که می گویند، این علی کیست، این علی است که همه چیز‌‎ ‎‌ماست. همه چیز است.

 

صحیفه امام؛ ج 7 ص 261-262

دیدگاه تان را بنویسید