رضا رشیدپور برای هر اپیزود "حالا خورشید" 20 میلیون تومان دستمزد گرفت؟

علی علیزاده تحلیلگر سیاسی مقیم لندن، در حمله‌ای غافلگیرانه نسبت به توئیت رضا رشیدپور واکنش نشان داد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس،‌ پنج شنبه‌شب علی علیزاده تحلیلگر سیاسی مقیم لندن، در حمله‌ای غافلگیرانه به رضا رشیدپور که در شبکه‌های اجتماعی بازتاب فراوانی داشت، در پاسخ به توئیت رشیدپور که از مردم خواسته بود به اندازه توانشان به سوپرمارکت مورد اعتماد، پرداخت کنند تا به نیازمندها تخفیف بدهد، نوشت: «رضا رشیدپور برای تهیه هر اپیزود «حالا خورشید» ۴۰ میلیون گرفت. نیمی دستمزد شخصی‌اش بود. ماهی ۴۳۳ میلیون درآمد. دو شب یلدای ۹۸ هم ۵۰۰ میلیون. جناب رشیدپور! چقدر از چند میلیارد دستمزدی را که علی‌عسگری از جیب فقرا به شما داد حاضرید به فقرایی که به خاطر کرونا در معرض گرسنگی و مرگ‌اند برگردانید؟»

رضا رشیدپور در پاسخ به این توئیت نوشت: «جناب علیزاده گرامی بهتر از من می‌دانید که اتهام‌افکنی و حمله به آبروی افراد، غیرشرعی و غیراخلاقی و غیرانسانی است. پس حتماً برای فرمایشتان درباره دستمزد من اسناد معتبر دارید. بنابراین به جای بحث بی‌فایده، منتظر می‌مانم که آن را منتشر بفرمایید.»

علیزاده در جواب این‌گونه نوشت: «خودتان بهتر از من می‌دانید در صداو سیمای آقای علی‌عسگری برای هیچ دستمزدی هیچ‌گونه سندی صادر نمی‌شود و می‌دانید هدف این سند صادر نکردن، ایجاد همین ابهام و اجازه مانور برای بچه‌زرنگ‌بازی و سفسطه است. از شما مستقیم می‌پرسم: برای تهیه هر اپیزود «حالا خورشید» چقدر گرفتید؟»

این بار نیز رضا رشیدپور بدون تکذیب رقم اعلام‌شده از سوی علیزاده، این گونه پاسخ داد: «عجب! پس برای اتهامی که زدید، سندی ندارید. این کار گناه نیست؟ حرمت آبروی مؤمن را که حتما می‌دانید... بگذریم. من هم صریح می‌پرسم: رقم دستمزد من برای اجرای فلان برنامه چه ارتباطی به حضرت عالی دارد؟ مسئولیت شما چیست؟ چه کسی این حق یا وظیفه را به شما داده؟»

علیزاده در جواب نوشت: «سوت‌زنی امر رایجی در جهان امروز برای مقابله با فساد است. سوت‌زنی همان کار شریفی است که اسنودن علیه سازمان اطلاعات ملی آمریکا کرد و مظلومان جهان هم خشنود شدند و سوت‌زن‌های باشرف صداوسیما با یقین می‌گویند شما برای هر اپیزود «حالا خورشید» ۴۰ میلیون تومان گرفته‌اید.»

بعد از آن که توئیت آخر علیزاده بدون پاسخ ماند او نامه‌ای سرگشاده خطاب به رضا رشیدپور و علی فروغی مجری و مدیر شبکه 3منتشر کرد.

در بخشی از این نامه آمده است: «رضا رشیدپور مجری رسمی صداوسیمایی است که با پول بیت‌المال اداره می‌شود. صداوسیمایی که فقط تازگی‌ها از صندوق توسعه ملی 150 میلیون یورو برداشت کرده. چرا باید دستمزد این مجری از چشم مردم مخفی باشد تا او که ماهانه‌ معادل حقوق 300-400 کارگر درآمد داشته بتواند در چشم مخاطب زل بزند و بگوید زندگی‌اش مثل زندگی همه مردم عادی و محصول مدرک‌های تحصیلی‌اش است؟»

1- چرا شفاف نیست؟

آن چه در این میان باید مورد توجه قرار گیرد، عدم شفافیت سازمان صداوسیما در انتشار مبالغ دستمزدهاست. طبیعتاً وقتی سازمان صداوسیما سالانه منابع عظیمی را (چه از بودجه و چه از صندوق توسعه ملی) مصرف می‌کند و علاوه بر آن، با آگهی‌های بازرگانی فراوان، تبلیغات ارزش افزوده، برنامه‌های کنکوری و... مخاطب را بمباران می‌کند، مردم ایران حق دارند که بدانند این پول‌ها چگونه هزینه می‌شود. شفافیت منابع درآمدی و هزینه‌های این سازمان رسانه‌ای بسیار بزرگ، کمک می‌کند تا صداوسیما از فسادهای احتمالی در امان بماند. مطالبه شفافیت، از کاهش دستمزدها، مهم تر است و باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. دیگر فایده مهم شفافیت اقتصادی، آن است که سلبریتی‌ها را در مقابل افکار عمومی پاسخ‌گو خواهد کرد.

2- دستمزد 20 میلیونی رشیدپور غیرمنطقی است؟

به اظهار نظر علیزاده هم یک انتقاد وارد است نکته‌ای که در این جدال توئیتری مغفول ماند، این بود که مجریان برند و گران‌قیمت تلویزیون مانند رشیدپور، نه‌تنها برای سازمان صداوسیما چندان پرهزینه نیستند، بلکه ممکن است سودده نیز باشند زیرا حامیان مالی برنامه‌ها و همچنین آگهی‌دهنده‌های تلویزیون زمانی تمایل بیشتری به مشارکت در ساخت برنامه‌های تلویزیونی پیدا می‌کنند که مجری برنامه مطرح باشد. از همین روست که مدیران صداوسیما برخلاف آن چه اعلام می‌شود، معمولاً به استفاده از بازیگران به عنوان مجری تمایل دارند. اگرچه نباید از این موضوع گذشت که صداوسیما، سازمان رسانه‌ای فربهی است و گران اداره می‌شود، اما به هر حال دستمزد چهره‌هایی چون رضا رشیدپور، احسان علیخانی، مهران مدیری، رامبد جوان و... در تلویزیون و البته هر فعالیت دیگری، به نوعی تابع عرضه و تقاضاست. در صورتی که بین رسانه ملی و این چهره‌ها از نظر دستمزد توافق حاصل نشود، سیما نیز در روند جذب مخاطب متضرر می‌شود. آنچه در همین شب‌های نوروز درباره «پایتخت» اتفاق افتاد، مثالی از این اتفاق است. این سریال با بودجه‌ای بیشتر از مجموعه‌های دیگر ساخته شد، اما به خاطر آورده مالی چندین برابر از طریق جذب آگهی، توجیه اقتصادی داشت.

 

دیدگاه تان را بنویسید