چند روزی همقدم با شهید حمید تقوی فر-۳

ماجرای گلبرگ های یاسی که حمید بر سر بانو می ریخت، چه بود؟

حیاطی بود و باغچه ای و بوته یاسی که گلبرگ هایی دو رنگ داشت و حمید نه آنکه از این گلبرگ ها بچیند که از همان گلبرگ هایی که روی زمین ریخته بود، کف دستانش جمع می کرد و از پله ها بالا می آمد...

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: از همان روزهای اول جنگ، حمید[1] با سمت فرمانده سپاه سوسنگرد، سپاه شادگان، سپاه حمیدیه یا مسئول اطلاعات و عملیات سپاه اهواز شروع به کار کرد و سال ها زندگی شان در سایه سار جنگ و سختی هایش و نبودن های حمید گذشت و با پایان جنگ هم باز کار با همان شدت و حدت بود و تنها یک تفاوت کرده بود و آن هم اینکه بیشتر به خانه می آمد.

سال 73 حمید برای گذراندن دوران دافوس به تهران آمد و باز هم بعد از این دوره برای فرماندهی قرارگاه فجر باید راهی اهواز می شدند. مدتها گذشت که این ماموریت هم به انتها رسید و راهی تهران شدند. بانو[2] از آن روزهای ماندن در تهران و درس خواندن حمید در دانشگاه امام حسین(ع) ابراز رضایت می کند و می گوید: ایام خوبی بود او صبح می رفت و حوالی ساعت چهار عصر خانه بود مگر زمانی که ماموریتی بهش می خورد. حواسش به گل و گیاه باغچه بود و هر بار که از دانشگاه می آمد از گلبرگ های یاس دورنگی که داخل حیاط بود، جمع می کرد و برایم می آورد و اتفاقا یکی از این روزها همزمان شده بود با هنگام اقامه نماز عصر من که بر سر سجاده نشسته بودم مانند داماد گلبرگ ها را بر سرم ریخت و گفت و خندید و همیشه هم یادآوری می کرد که باغچه را آب داده ای یا خیر؟

جنگ تمام شده بود و حاج حمید اصرار داشت بانو ادامه تحصیل دهد و او بهانه می آورد که حالا با چهار فرزند چگونه می توانم این کار را انجام دهم اما اصرار حمید باعث شد دیپلم، پیش دانشگاهی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته مدیریت امور فرهنگی بگیرد.  

رابطه حاج حمید با دخترانش بسیار خوب و صمیمی بود و بر خلاف شغل نظامی اش او شخصی عاطفی و بامحبت بود و از همه اوقاتش برای اینکه کنار بچه ها بنشیند و با آنها ارتباطی گرم برقرار کند استفاده می کرد.[3]

 
  1. سردار شهید سید حمید تقوی فر که مسئولیت آموزش به برادران عراقی در مبارزه با داعش را بر عهده داشت و سرانجام در تاریخ ششم دی ماه سال 93 به شهادت رسید.
  2. بانو پروین (پری) مرادی.
  3. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید