چند روزی همقدم با شهید بهداشت

علت جبهه رفتن ناصر از زبان خودش

«می روم تا قلب خود را از عشق خدا پر کنم و با یاد او روحم را آرامش دهم»، جمله ای ساده ولی سراسر عشق از بخشی از وصیت‌نامه شهید ناصر بهداشت که علت جبهه رفتنش را بازگو می کند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: روزگاری در این کشور جنگ شد، جنگی نابرابر که هشت سال ادامه پیدا کرد و جوانانی که به ندای رهبر خود با همه وجود پاسخ گفتند و بی هیچ ادعایی سر در مسلخ عشق نهادند و هر کدام علت رفتنشان را گونه ای بیان می کنند که نشانی از آرمان ها و ارزش هایی است که بر دلشان حکومت می کرد، جمله های کوتاه اما سراسر آرمان گرایی ناصر بهداشت[1] در بخشی از وصیتنامه اش آورده شده است: 

«و اینک می ‌روم که با رزم بی ‌امان با کفار از ارزش‌ های انسانی دفاع کنم و گوش به ندای قرآن بدهم. می‌ روم تا امام زنده بماند و همچنان جلودار کاروان باشد. می‌روم تا قلب خود را از عشق خدا پر کنم و با یاد او روحم را آرامش دهم.

آری به جبهه می ‌روم، جبهه ‌ای به وسعت تمام اسلام در مقابل تمام کفر، جبهه ‌ای که سراسر نور است و ذکر خدا و دعا، جبهه ‌ای که هرگاه در آن به افق نگاه می ‌کنم به یاد صحرای کربلا می ‌افتم و به یاد مظلومیت حسین(ع)، جبهه ‌ای که همه چیزش انسان را عاشق خدا می ‌کند و به زندگی محتوا می‌ بخشد و خالص می ‌کند انسان را. جایی که روح خدایی حاکم است و همه در اعمال خیر سبقت می‌ گیرند و نماز شب‌ های آنها سنگرها را نورانی می ‌کند و شهادت‌ ها آنها را مقاوم‌تر و استوارتر می ‌کند.».

 

 
  1. شهید ناصر بهداشت، فرمانده گردان حمزه (ع) لشکر 25 کربلا که در نوزدهم اردیبهشت ماه سال 64 در ارتفاعات قلاویزان به شهادت رسید و جنازه این شهید بزرگوار 10 روز مفقود بود که به وسیله جانشین و دوست دیرینه اش شهید بهروز شیرسوار مورد شناسایی قرار گرفت.

 

دیدگاه تان را بنویسید