کولبری بدون بیمه و ایمنی در قلب پایتخت

شمس‌آقا می‌گوید: کمرم دیگر صاف نمی‌شود. حتی شب‌ها هم به همین شکل خمیده می‌خوابم. احتمالاً یک روز زیر بار سکته می‌کنم و می‌میرم. تمام می‌شود.

لینک کوتاه کپی شد
به گزارش جی پلاس، کلمه کولبری ما را به یاد مردم محروم مرزهای غربی می‌اندازد. کسانی که در شرایط سخت و باوجود خطرات جانی بارهای سنگین را از آن‌طرف مرز به این‌طرف می‌آورند و هرچند وقت یک‌بار از بعضی‌هایشان تنها خبری اندوه‌بار باقی می‌ماند. اما کولبران دیگری هم هستند که نه در مرز زندگی می‌کنند و نه خطر گلوله تهدیدشان می‌کند آنها در قلب پایتخت و شهرهای بزرگ کار می‌کنند و احتمالاً هرکدام از ما حداقل یک‌بار کارمان به آنها افتاده است. کارگران مؤسسات حمل‌ونقل که سنگین‌ترین وسایل مردم را هرچند طبقه که کارفرما بگوید بالا می‌برند. آنها برای این کار فقط دستمزدی اندک دریافت می‌کنند. همین. نه از وسایل ایمنی خبری هست و نه حتی از بیمه و بازنشستگی. 
 
یعقوب نبی الهی یکی از همین کولبرهای ساکن پایتخت است. او در موسسه حمل‌ونقلی در یکی از شرقی‌ترین نقاط تهران کار می‌کند. رفتاری که با او می‌شود مانند یک کارگر روزمزد است اما در واقع کارگر ثابت شرکت محسوب می‌شود. او که سه سال است به‌صورت ثابت برای این شرکت کار می‌کند و حتی یک روز هم بیمه نبوده، می‌گوید: «روزهای پرکار سه یا چهار بار برای باربری می‌رویم. سه سال است که در این شرکت کار می‌کنم. درواقع صاحب کامیون با شرکت قرارداد  بسته و خودش به‌عنوان راننده برای آنها کار می‌کند ما را هم به‌عنوان کارگر با خودش به سرکار می‌برد. هر کامیون حداقل دو کارگر دارد که هرروز باید آماده کار باشند همان روز هم حقوقشان را می‌گیرند. اگر یک روز مریض باشیم یا به هر دلیلی نتوانیم سرکار برویم آن روز حقوق نداریم.»
 
وقتی از یعقوب درباره بیمه می‌پرسی خنده‌اش می‌گیرد. می‌گوید: «ما که کارمند نیستیم بیمه باشیم، ما کارگر ساده‌ایم که حتی سر انعامی که می‌گیریم هم باید با صاحب ماشین‌ها بحث کنیم چون آنها هم سهمشان را از انعام  ما می‌خواهند. خیلی‌هایشان خودشان انعام همه ما را از مشتری می‌گیرند و بعد نصفش را به خودمان می‌دهند.»
 
وقتی بیمه نباشی یعنی از بازنشستگی هم خبری نیست و این یعنی باید تا جان در بدنت هست با شغلی که سلامتی‌ات را نشانه گرفته به کار ادامه بدهی. یعقوب مردی را معرفی می‌کند که 65 سال سن دارد اما هر روز چندین کیلو بار را روی دوشش چند طبقه بالا می‌برد. شمس آقا علیپور سال‌ها پیش زمین کشاورزی کوچکش را رها کرده و به تهران آمده تا دختر مریضش دسترسی بهتری به درمان داشته باشد. می‌گوید: «هفت سال است که کارگر حمل‌ونقل هستم. هر بار که می‌رویم سر کار 30 هزار تومان دستمزد می‌گیرم. کمرم دیگر صاف نمی‌شود. حتی شب‌ها هم به همین شکل خمیده می‌خوابم. احتمالاً یک روز زیر بار سکته می‌کنم و می‌میرم. تمام می‌شود.»
 
او درباره وزن باری که هر بار بلند می‌کند می‌گوید: «فقط یخچال را باید دونفری بالا ببریم. غیرازآن همه‌چیز را روی کولمان می‌گذاریم. صاحب کامیون هم برای تمام شدن کار و رفتن به سرویس بعدی عجله دارد برای همین اصلاً استراحتی وجود ندارد. بارها گفته‌ایم که برای گذاشتن وسایل داخل کامیون و پیاده کردن آنها یک بالابر بخرند اما هیچ شرکتی این کار را نمی‌کند.»
 
پارسال از بالای پله‌ها افتاده و پایش شکسته است اما شرکت با وجود اینکه برابر با قانون محموله مشتری‌ها را بیمه کرده نه‌تنها هزینه‌ای برای درمان به او نداده بلکه دستمزدش را هم به‌عنوان جریمه خراب شدن وسیله‌ای که بالا می‌برد پرداخت نکرده است. می‌گوید: «پله‌ها گرد بود، چشمم سیاهی رفت و افتادم. جعبه سنگین روی ساق پایم افتاد و استخوانم ترک خورد. بچه‌ها کمک کردند و من را به بیمارستان بردند اما دیگر خبری از کسی نشد. هیچ هزینه‌ای برای درمان به من ندادند. یک ماه بیکار بودم و هنوز قرض‌هایم را صاف نکرده‌ام. ما با کارگری که از گوشه میدان بلندش می‌کنند و می‌برند سر ساختمان هیچ فرقی نداریم. اگر یک روز کار نکنیم زن و بچه‌مان گرسنه می‌مانند.»
 
شمس آقا اشتباه می‌کند. آنها با کارگران فصلی و ساختمانی فرق دارند چون مدت‌هاست که بحث بیمه عمر آنها مطرح‌شده و حتی بعضی‌هایشان که خوش‌شانس‌تر بوده‌اند الان بیمه هستند اما کارگرهای شرکت‌های حمل‌ونقل اصلاً دیده نمی‌شوند. همه فقط وقتی نگرانشان هستند که باری روی دوششان باشد. ترس‌ها از افتادن بار یا گیرکردنش به در و دیوار است. 
 
وقتی برای پیگیری اوضاع کارگران شرکت‌های حمل و نقل به سراغ اتحادیه باربری می‌رویم مسئولان آن اعلام می‌کنند که رسیدگی به وضعیت کارگران در حیطه وظایف آنها نیست و خود شرکت‌ها باید نسبت به بیمه کردن و بستن قرارداد با آنها اقدام کنند اگر هم کارگری بیمه نشد یا مشکلی برایش پیش آمد می‌تواند شکایت کند. مدیر عامل یکی از شرکت‌های معروف حمل و نقل هم در جواب سوال ما می‌گوید: «بعضی از کارگران بیمه هستند اما خیلی از آنها به دلیل اینکه به صورت موقتی با ما کار می‌کنند مسئولیتی در قبال بیمه کردن آنها نداریم اما وسایل مردم بیمه است و اگر خسارتی به آنها وارد شود هزینه‌اش پرداخت خواهد شد.»

 

دیدگاه تان را بنویسید