اولتیماتوم ۲۴ ساعته حاج کاظم به نیروهای مارونی

نیروهای مارونی، سه بچه بسیجی که اسیر شده بودند و عزمی که حاج کاظم برای بازگرداندنشان جزم کرده بود.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: روستایی نزدیکی زحله[۱] بود که این مکان در دست نیروهای کتائب[۲] قرار داشت. سه تن از بچه بسیجی ها به اشتباه به جای زحله وارد این روستا شده بودند و اسیر نیروهای مارونی. رستگار[۳] که از اسارت حاج احمد[۴] و بقیه بسیار دل خون و ناراحت بود تصمیم گرفت به هر ترتیبی که هست بچه ها را از دست آنها نجات دهد و سیلی ای به آنها بزند تا دیگر این هوس ها به سرشان نزند. به عباس که مسئول آتش بود، گفت: من می خواهم برای آزادی بچه ها التیماتومی ۲۴ ساعته به مارونی ها بدهم. اگر جدی گرفتند که هیچ در غیر این صورت روستایشان را با خاک یکسان می کنم. عباس از این تهدید حاجی رستگار خنده اش گرفت و گفت: حاجی جان خواستی برای آنها خالی ببندی ببند اما برای ما که دیگر نه، ما که نه اجازه این کار را داریم و نه مهماتش را. حاجی با حالتی جدی گفت: در هر حال شما مهمات و آتش بارها را آماده کن. آنگاه نامه ای برای نیروهای کتائب با این مضمون نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم از فرماندهی نیروهای تیپ موقت ۲۷ رسول الله(ص) مستقر در لبنان به فرماندهی نیروهای حزب کتائب مستقر در روستای زحله. درصورتی که ظرف ۲۴ ساعت آینده سه پاسداری که در اسارت شما هستند، آزاد نشوند، مسئولیت تمامی عواقب ناشی از عکس العمل شدید ما بر عهده خود شماست. والسلام علیکم و رحمه الله فرماندهی سپاه پاسداران مستقر در لبنان.»

به فرمان حاجی نیروها به حالت آماده باش در آمدند، آخرین ساعت های ضرب الاجل تعیین شده بود که جمعی از نیروها سوار بر خودروها شدند، گویا عملیات بزرگی در پیش است، شور عجیبی میان بچه ها حاکم شده بود، در حالی که این رفت و آمدها از دید کتائبی ها پنهان بود. هنوز ساعتی به پایان زمان تعیین شده مانده بود که بچه ها آزاد شدند. بچه ها در حالی آزاد شدند که جای کابل و زنجیر بر روی بدن هایشان نقش بسته بود. عباس می گفت: حاج کاظم نمونه کوچکتری از حاج احمد بود؛ همان قاطعیت به هنگام کار و همان ملایمت و مهربانی میان بچه ها و نیروهایش با چهره ای که تداعی کننده حاج احمد بود.[۵]

  1. شهری در استان بقاع لبنان.
  2. این حزب با نام قبلی حزب فالانژ لبنان، یک حزب دست راستی تندرو در کشور لبنان است. اگر چه حزب فالانژ لبنان به طور رسمی یک حزب سکولار است، اما به کلیسای مارونی منتسب است و برای حفظ منافع مسیحیان مارونی در لبنان فعالیت می‌کند. این حزب یکی از بازیگران اصلی در طول جنگ داخلی لبنان بود که از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ میلادی در لبنان جریان داشت که در نهایت با اخراج سازمان آزادی بخش فلسطین از لبنان پایان یافت.
  3. شهید کاظم نجفی رستگار، فرمانده لشکر سید الشهدا (س) که در بیست و پنجم اسفند ماه سال ۶۳ در جریان عملیات بدر که برای شناسایی شرق دجله رفته بود به همراه چند تن دیگر از فرماندهان به شهادت رسید و پیکر مطهرش سال ها بعد در خاک آرام گرفت.
  4. حاج احمد متوسلیان، فرمانده لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) (این لشکر از نیروهای استان تهران تشکیل شده بود) که برای انجام مأموریتی عازم لبنان شده بود، در چهاردهم تیرماه سال ۶۱ به همراه سید محسن موسوی، کاظم اخوان و تقی رستگار مقدم به دست نیروهای فالانژ اسیر شد و تاکنون از سرنوشت آنها خبری در دست نیست.
  5. برگرفته از خاطره ای نقل شده در کتاب ستارگان آسمان گمنامی.

دیدگاه تان را بنویسید