در علاقه اش به شهادت همین بس که می گفت: اگر شهید نشدم و مُردم مرا در دریا بیندازید.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: معلم بود و مسئولانش به او[۱] می گفتند که ما به وجودت در اینجا بسیار نیازمندیم و اگر قرار بود انجام وظیفه کرده باشی که با چند بار رفتنت این کار را انجام داده ای. هیچ یک از این توجیهات نتوانست کارساز باشد و سید حسین توانست به هر طریقی که باشد موافقت مسئولانش را برای رفتن بگیرد و راهی خانه شود.
حالا آخرین روز ماندنش کنار فرزندان و همسر بود و او پروانه ای شده بود و دورشان می گشت تا جبرانی باشد برای روزهایی که دیگر کنارشان نیست؛ انگار که می دانست این آخرین دیدار با اهالی خانه است، پس باید سیر آنها را ببیند.
... شب شهادتش بود، همسرش خواب دید که سید شهید شده است و جسدش را بر روی زانوانش گرفته است و امام هم در کنارش نشسته و او را تسکین می دهد. به یاد حرف های او می افتد که همیشه می گفت هر چند لایق شهادت نیستم اما بدان اگر روزی شهید شوم، امام خمینی دلت را آرام می کند.
- شهید سید حسین اسماعیل زاده که در عملیات والفجر شش در منطقه چیلات بر روی پای پدر به درجه رفیع شهادت نایل شد و پیکر او و پدر بزرگوارش بعد از سال ها گمنامی در خرداد ماه سال ۸۸ کشف و به آغوش خانواده بازگشتند.