در ادامه این مطلب آمده است: کانال تلگرمی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران عکسی از اتوبوسهای متوقف‌شده در توقفگاه سامانه‌ی 5 شرکت واحد گذاشته که فقط به دلیل نداشتن باتری از کار افتاده‌اند. این کمبود اتوبوس، فشار را بر رانندگان برای جبران این کاستی مضاعف کرده و از سوی دیگر نیز، مسافران را به دلیل شلوغی بیش از اندازه آزرده ساخته است. این درحالیست که برخی تصور می‌کردند توقف این اتوبوسها، به دلیل اعتصاب بوده است. اما حالا مشخص شده کمبود باتری عامل این توقف بوده.
کمبود اتوبوس و ناوگانی خسته و فرسوده
شرکت واحد اتوبوسرانی تهران به بیش از 12 هزار دستگاه اتوبوس نیاز دارد که در حال حاضر تنها نیمی از این رقم در این ناوگان فعالیت می‌کنند که بیش از نیمی از آنها نیز فرسوده‌اند.
برپایه‌ی آمارها، از 6200 دستگاه اتوبوس شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، 85 دستگاه بالای 16 سال، 3200 دستگاه میان 11 تا 15 سال، 1300 دستگاه میان 6 تا 15 و تنها 630 دستگاه میان 1 تا 5 سال عمر دارند که این آمار خود گویای ناوگانِ فرسوده‌ی شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
جدای این نیمی از این اتوبوسهای هنوز دیزلی و دودزا هستند، آن‌هم در کلانشهری همچون تهران که آلودگی هوا یکی از معضلات شهری گریبانگیرِ آن است.
اتوبوس‌های شلوغ و خدشه‌دار شدن شان و کرامت انسانی شهروندان
روزانه چهار میلیون تن با اتوبوسهای شرکت واحد در تهران جابه‌جا می‌شوند. کمبود اتوبوس به ویژه در ساعات اوج رفت‌وآمد برای هر شهروند تهرانی پدیده‌ای روزانه است. در برخی از خطوط اتوبوسرانی، سوار یا پیاده شدن از اتوبوس به کابوس می‌ماند، چراکه برخی از این ایستگاهها چنان شلوغ هستند که هنگام سوار یا پیاده شدن همه‌چیز مشاهده می‌شود جز رعایت شان و کرامت انسانی.
متروی تهران نیز هر چند تا اندازه‌ای گره ترافیک تهران را گشوده است، اما باز نتوانسته است از شلوغی اتوبوسها بکاهد، چراکه خود نیز با معضل جدی کمبود واگن دست‌وپنجه نرم می‌کند و ازسویی دیگر نیز آن‌چنان توسعه نیافته است که همه‌ی مسیرهای تهران را همچون اتوبوس پوشش دهد و آنچه درباره‌ی کابوس سوار یا پیاده‌شدن اتوبوس ها رفت، درباره ایستگاهها مترو نیز صادق است.
شانه خالی کردن دولت از زیر بار مسئولیت
از آنجا که ترابریِ شهری امری پرهزینه و نیازمندِ اعتباری بالاست، در سراسر جهان دولت ها به یاری شهرداری ها می‌آیند و بخشی از این بار را بر دوش می‌گیرند. این مسئولیت تا آنجا است که در بسیاری از کشورهای جهان ساختِ خطوط مترو با دولت ها است تا شهرداری، ولی در کشور ما چندی است که دولت ها شانه از زیر بار این مسئولیت خالی کرده‌اند، هر چند برپایه‌ی قانون و تصویب مجلس باید با شهرداری ها در این زمینه تعاملی سازنده داشته باشند.
دولت بنا بوده است که 82.5 درصد پول خرید دستگاه های اتوبوس و 50 درصد هزینه‌ی ساخت متروی را به شهرداری‌ها پرداخت کند، ولی هنوز، چنان‌که باید و شاید، این تعامل شکل نگرفته و برای توسعه‌ی ناوگان شهری دولت پولی پرداخت نکرده و در واقع از سال 1390 نه اتوبوس جدیدی واگذار شده و نه واگن تازه‌ای به مترو افزوده شده است. افزون بر این ها، دولت می‌بایست بخشی از یارانه‌ی خرید بلیت مترو را نیز پرداخت کند که این امر نیز محقق نشده است. و جالب اینکه زمانی که شهرداری ها اقدام به خرید اتوبوس برای ناوگان شهری خود کرده‌اند مالیات و گمرک نیز بر این اتوبوس ها بسته شده است.
شرکت‌های اتوبوسرانی در جهان برپایه‌ی دسترس‌پذیری، خطوط خوب، برنامه‌ریزی و زمان‌بندی مناسب و داشتن ناوگانی درخور با کارکنانی آموزش‌دیده سنجیده می‌شوند که اگر این سنجه‌ها در شرکت واحد اتوبوسرانی شهرهای ایران بررسی شود، با این وضعیت قطعا نتیجه خرسندکننده نخواهد بود و روشن است که اگر هر چه زودتر دولت به تعهدهای خود برای تجهیز و توسعه‌ی ناوگان ترابری شهری عمل نکند به زودی شاهد بحرانی جدی در این زمینه و فلج شدن حمل‌ونقل درون‌شهری خواهیم بود.
مردم سالاری/7243
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.