43 سال از آزادسازی خرمشهر می گذرد، خرمشهری که به خونین شهر تبدیل شده بود، خرمشهری که روزهای اشغالش طولانی شده بود و اگر نبود اراده دلاورمردان ایرانی شاید طولانی تر هم می شد و در این 43 سال هنوز این سوال مطرح است که چرا بعد از آزادی اش باز هم جنگ ادامه پیدا کرد؟

به گزارش خبرنگار جماران، یکی از پرسش هایی که درباره جنگ ایران و عراق همیشه مطرح است و به همان نسبت هم پاسخ های مختلف به آن داده شده است، این است که چرا پس از آزادی خرمشهر  و با وجود ایجاد شرایط متفاوت برای پایان جنگ، باز ادامه پیدا کرد؟ پاسخی که در کتاب جنگ ایران و عراق (پرسش ها و پاسخ ها) که به وسیله مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ منتشر شده شاید گره گشا باشد. متن این پاسخ اینگونه است:

 

یک اشکالی در این سؤال هست و آن اینکه اگر صلح را مجموعه‌ ای از آتش‌بس، نحوه و شرایط آن، عقب‌نشینی و نحوه و شرایط آن، تعیین متجاوز، تأمین خسارت‌های وارده و ... بدانیم، باید گفت که در آن زمان هیچ‌گونه پیشنهاد صلحی ارائه نشد و شورای امنیت و دیگران تنها آتش‌بس را توصیه می‌کردند. در آن زمان طرحی که متضمن صلح واقعی باشد و مثلاً شناسایی متجاوز و پرداخت غرامت را نیز شامل شود وجود نداشت و پیشنهاد‌های ارائه شده تنها در حد آتش‌بس و مذاکره طرفین بود که این امر با توجه به پشتیبانی بین‌المللی از عراق هیچ‌گاه نمی‌توانست شرایط ایران را برای یک صلح شرافتمندانه تحقق بخشد. به این ترتیب ایران دلایل منطقی و عقلانی برای ادامه جنگ داشت. این دلایل عبارت بودند از: 

 

1ـ شرایط ایران برای صلح عبارت بود از: شناسایی و تنبیه متجاوز و پرداخت غرامت از سوی عراق که این شرایط مورد قبول رژیم عراق و سازمان‌های بین‌المللی نبود.

 

2ـ مرزهای ایران تأمین نداشت. نقاطی در شلمچه، طلائیه و طول مرز از فکه تا قصرشیرین در اشغال عراق بود. شهرهای سومار، نفت‌شهر و مهران عملاً در اشغال دشمن بود. امکان آزادسازی این نقاط از راه مذاکره غیرمعقول به نظر می‌رسید و راهی جز ادامه جنگ وجود نداشت.

 

3ـ در حالی‌که نیروهای خودی در دور پیروزی قرار داشتند، توقف در جنگ و چانه‌زنی در پشت میز مذاکره برای پس گرفتن مناطق اشغالی، صحیح نبود.

 

4ـ شهرهای آزاد شده همچون خرمشهر به علت حضور دشمن در شلمچه همچنان مورد تهدید بود.

 

5 ـ توانایی رزمی ارتش عراق اگر چه در طول جنگ آسیب دیده بود، ولی نه تنها کاملاً ترمیم شده، بلکه افزایش هم یافته بود.

 

6 ـ تنها چیزی که ارتش عراق از دست داده بود، روحیه بود که با توجه به روحیه فرماندهی آن (شخص صدام) این مسئله نیز پس از مدتی قابل ترمیم بود.

 

7ـ در حالی که نیروهای جمهوری اسلامی در دور پیروزی بودند آیا توقف در اوج قدرت و دادن فرصت مجدد به عراق، نمی‌توانست مورد شماتت قرار گیرد؟ اگر آن روز جنگ متوقف می‌شد و تجربه‌ای چون مذاکرات سوریه و اسرائیل بر سر ارتفاعات جولان، فراروی ما قرار می‌گرفت و ما ناچار می‌شدیم بر سر ارتفاعات، پشت میز مذاکره با عراق چانه‌زنی کنیم، آیا امروز جامعه، مسئولان وقت را شماتت نمی‌کرد؟ با این استدلال که "شما توان کافی برای رفع کامل تجاوز و بازپس‌‌گیری حقوق خود را داشتید، چرا در بهترین موقعیت نظامی، از تعقیب دست کشیدید؟"

 

8 ـ عراق در نظر داشت با برگزاری اجلاس سران جنبش غیرمتعهد در بغداد و کسب ریاست دوره‌ای این جنبش برای تحقق خواسته‌های خود، به ایران فشار بیاورد ولی ایران با حمله به داخل خاک عراق در عملیات رمضان، این امتیاز مهم و حیاتی را از عراق گرفت.

 

 

برشی از کتاب جنگ ایران و عراق؛ پرسش ها و پاسخ ها؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ؛ فرهاد درویشی

 

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.